امثال محمد حقوقي را كم داريم
علي دهباشي
در دهه 30 و 40 معلمان يا دبيراني ادبيات فارسي را در دبيرستانها تدريس ميكردند كه بسيار تاثيرگذار بودند و فراتر از آنچه وظيفه يك معلم است، عمل ميكردند. محمد حقوقي از زمره اين نسل از آموزگاران بود.
در ابتداي دهه 40 بعد از تشكيل حلقه ادبي اصفهان توسط ادباي آن زمان يعني محمد حقوقي، محمد كلباسي، رستميان، جليل دوستخواه، احمد ميرعلايي، هوشنگ گلشيري و ابوالحسن نجفي و تاسيس جنگ اصفهان كه به نوعي ارگان ادبي اين حلقه فرهنگي بود شاهد شكلگيري يك جريان ناب ادبي بوديم كه در آن سالهاي سياستزده ادبيات حرف ديگري داشت؛ چه در عرصه ترجمه، چه در عرصه تاليف و چه در عرصه شعر و نثر.
نويسندگان جنگ اصفهان فارغ از روحيه غالب در جامعه (هنر متعهد) به نفس هنر، ادبيات و ساختارهايش فكر ميكردند و ميانديشيدند. همچنين آنها نويسندگاني همچون سارتر، دوبورار، ناتالي ساروت و بسياري ديگر را معرفي كردند. اندكي بعد نسل جوانتري وارد حلقه جُنگ اصفهان شدند كه از نمونه اين نسل جديد ميتوان به جعفر مدرسصادقي اشاره كرد.
محمد حقوقي با ورود به حوزه نقد شعر براي اولينبار شيوه خاصي را براي بررسي و تحليل شعر به كار برد كه خاص دريافتهاي او بود. اين شيوه در آغاز مورد پسند بسياري واقع نشد هر چند كه دوستداران خاص خود را نيز داشت. در سالهاي بعد حقوقي يكي از نخستين آنتولوژيهاي شعر معاصر را با عنوان «شعر نو از آغاز تا امروز» توسط سازمان كتابهاي جيبي منتشر كرد كه تاكنون به بيش از 20 چاپ رسيده است. اين كتاب هر سال ويرايش جديدي يافت و در آخرين نسخه به دو جلد رسيد. روش كار محمد حقوقي در اين كتاب دههبندي شعر بود. او كتابش را از نيما آغاز كرد تا به روزگار ما رسيد. همچنين او در اين دههبنديها، معيارهاي خاص خود را اعمال كرد كه بر اساس آن بسياري از شعرهاي مشهور سياسي و شاعران سياسي آن زمان در آنتولوژي او جاي نگرفتند. همين موضوع سبب شد، نقدهاي تند و تيزي بر محمد حقوقي وارد شود با اين حال او سليقه ادبي خاصي را نمايندگي ميكرد كه دوستداران خود را داشت و تا پايان هم به اين راي پاي فشرد.
علاوه بر آن محمد حقوقي به شكل عميق و جدي به مطالعه ادبيات كلاسيك پرداخت و چندين مجلد در اين زمينه منتشر كرد. زمينه ديگر كار او شاعري او بود، گر چه به نسبت كتابهاي شعر محدود آن هم با فواصل طولاني در انتشار آنها را دارد. او در شعرهايش هم روش و شيوه خاص خود را داشت كه نقد آن بر عهده منتقدان اين حوزه است. از جمله كتابهاي شعر او ميتوان به گريزهاي ناگريز (۱۳۵۷)، خروس هزار يال (۱۳۶۸)، شب، مانا، شب (۱۳۷۰)، دالانهاي بلند عصر (شعرهاي برني) (۱۳۷۳)، گنجشكها و گيلاسها (۱۳۸۱) اشاره كرد.
اين روزها جاي او در ميان ما خالي است، در ايران امثال محمد حقوقي را كم داريم. او اديبي بود كه حتي در سالهاي پاياني عمر با وجود خانهنشيني دست از فعاليتهاي ادبي خود برنداشت زيرا فعاليت در حوزه ادبيات جزيي جدانشدني از او بود.