2 سال پس از درگذشت، بازجوي اميرانتظام از چند و چون پرونده او گفت
جاسوس نبود
«به اميرانتظام بگوييد كه دست بازرگان آنقدر از قبر بيرون خواهد ماند تا بيگناهي اميرانتظام به جهان ثابت شود» اين عين روايتي است كه الهه ميزاني، همسر عباس اميرانتظام يكي از اولين زندانيان سياسي تاريخ جمهوري اسلامي در شرايطي به زبان آورد كه هم موهاي خودش سفيد شده و هم چين و چروك بر چهره اميرانتظام نشسته؛ چين و چروكهايي كه شايد هر كدامشان ماحصل سالها زندان آن هم به جرم ناكرده باشد. عباس اميرانتظام حد فاصل سالهاي 57 تا 58 هم معاون نخستوزير مهدي بازرگان بود و هم سخنگوي دولت موقت اما در جريان تسخير و اشغال سفارت ايالات متحده امريكا در تهران توسط دانشجويان پيرو خط امام به اتهام «همكاري با سازمان جاسوسي سيا و ارتباط پنهاني با امريكا» بازداشت و از سال 58 تا 75 را در شرايطي در زندان و سلولهاي انفرادي گذراند كه حالا نه تنها سندي دال بر اثبات اتهاماتش وجود ندارد بلكه بازجوي پروندهاش 2 سال پس از خداحافظي اميرانتظام با دار فاني صراحتا از بيگناهي او سخن به ميان آورده است. محمدحسين متقي در اظهاراتي كه مستقلآنلاين آن را منتشر كرده، خود را بازجوي پرونده اميرانتظام معرفي كرده و درباره شرايط زمان صدور حكم محكوميت براي اميرانتظام ميگويد:«داستان محاكمه ايشان در آن شرايط و اوضاع خاصي كه بعد از اشغال سفارت امريكا پيش آمده بود به نظر من بيشتر موضوع سياسي بود تا قضايي. اگر خاطرتان باشد در آن زمان دولت موقت يعني دولت مرحوم مهندس بازرگان و ساير افراد كابينه ايشان بعد از ملاقاتي كه با امريكاييها براي حل و فصل موضوع اختلاف ايران و امريكا داشتند، فضاي خاصي عليه دولت موقت شكل گرفت.»
اين فعال سالهاي دور جمهوري اسلامي در بخش ديگري از اظهاراتش صراحتا از اعلام بيگناهي اميرانتظام به مسوولان وقت قضايي، سخن گفته و تاكيد ميكند:«به نظر من آقاي اميرانتظام قرباني معركه امريكاستيزي شد. به نظر من اتهام جاسوسي عليه اميرانتظام قابل اثبات نبود اما اينكه قاضي محترم پرونده او(مرحوم آيتالله گيلاني) چگونه به اين موضوع رأي داد، نميدانم و اطلاعي از محتواي دادگاه ندارم. ولي به نظر ما كه بازپرسي پرونده او را به عهده داشتيم، موضوع محرز نشد و عادلانهترين حكم اين بود كه عباس اميرانتظام بايد از اتهام جاسوسي تبرئه ميشد. ما بيگناهي متهم پرونده را مكتوب كرده و طي صورتجلسهاي تنظيم و با تاييد آقاي آلادپوش توسط ايشان به مرحوم قدوسي داده شد و ايشان هم موضوع را به عرض مقامات رساندند و.» نكته قابل توجه در اين ميان آنكه به رغم صدور حكمي كه هنوز در صحت و سلامتش حرف و حديثهاي بسياري وارد است از قرار معلوم اميرانتظام، محمديگيلاني، رييس دادگاه خود را بخشيده بود؛ چنانكه سال 93 الهه ميزاني به ماهنامه «انديشه پويا» گفته است كه «سال قبل يك روز به بيمارستان پارس رفته بوديم براي درمان كه آقاي دكتر شيخالاسلامزاده از طرف آقاي محمديگيلاني پيغامي به عباس دادند. گفتند كه ديروز منزل آقاي گيلاني بودم و ايشان گفتند كه در حق اميرانتظام بيعدالتي شد. به همين دليل بود كه آن روز در بيمارستان وقتي فهميديم كه ايشان بستري است به عيادتشان رفتيم. رفتن و ديدن آقاي محمديگيلاني توسط آقاي اميرانتظام پيامش اين بود كه يخها در اين طرف آب شده است».