مروري بر فيلمهاي ناصر تقوايي
خالق اقتباسهاي درخشان
ماشاالله خطير
در ميان فيلمساز- مولفان ايراني، ناصر تقوايي از كساني است كه بيشترين توجه را به مساله اقتباس ادبي از خود نشان داده است. اين تمايل بيشك يك دليل اصلي دارد و آن چيزي نيست جز توجه و علاقه او به ادبيات خاصه ادبيات داستاني. علاقهاي كه تنها علاقه نيست و با حد بالايي از شناخت ادبيات ايران و جهان همراه است.
شناخت قابلاعتناي تقوايي از ادبيات تنها در قياس با ديگر فيلمسازان ايراني نيست كه موضوعيت پيدا ميكند. او جداي از فيلمساز بودن، قصهنويس بسيار خوبي است و اگرچه كمكار بوده و تنها يك مجموعه استان يعني «تابستان» همان سال را دركارنامه خود دارد اما به اعتبار همان يك عنوان نويسندهاي مهم است. كتابي كه تاثيرپذيري نويسنده از ادبيات انگليسيزبان خصوصا آثار همينگوي است.
اين خصلت يعني تاثير از آثار ادبي در فيلمهاي تقوايي نيز مشهود است و شايد به صورتي آشكارتر و برجستهتر. نتيجه اين تاثيرپذيري ميشود تعدادي از بهترين اقتباسهاي ادبي در سينما و تلويزيون ايران. او «آرامش در حضور ديگران» را به عنوان اولين تجربه كارگرداني خود در سينما با اقتباسي از داستاني به همين نام از مجموعه «واهمههاي بينامونشان» غلامحسين ساعدي جلوي دوربين برد. فيلمي كه قصه سرهنگ بازنشستهاي را روايت ميكند كه همسرش از دنيا رفته و... فيلم ابتدا در جشن هنر شيراز نمايش محدودي داشت كه منجر به توقيف آن هم شد. سه سال بعد در سال 1352 رفع توقيف و در سينما كاپري تهران نمايش داده شد. در اين فيلم شاعران سرشناسي چون محمدعلي سپانلو و منوچهر آتشي هم بازي كردهاند كه اين خود گوياي روابط نزديك تقوايي با اهالي ادبيات است. «آرامش در حضور ديگران» توانست جايزه شير نقره ونيز را هم از آن خود كند و اين براي فيلمي كه نخستين تجربه يك فيلمساز است، موفقيت بسيار مهمي محسوب ميشد.
«صادق كرده» فيلم بعدي تقوايي اقتباسي نبود و نوشته خودش بود. فيلمي كه قصه فردي به نام صادق معروف به صادق كرده را روايت ميكند كه در جايي در حد فاصل اهواز و انديمشك قهوهخانهاي دارد و آن را با همسرش اداره ميكند. شبي از شبها در غياب صادق، راننده كاميوني به قهوهخانه ميآيد و پس از تعرض به همسر صادق، او را به قتل ميرساند. صادق در رويكردي انتقامجويانه، دست به قتل رانندههاي كاميون در آن مسير ميزند و درنهايت كسي قانوني كه قرار بود داد او را بستاند و قاتل همسرش را پيدا كند، خود او را دستگير ميكند و از پا در ميآورد. «صادق كرده» در سال 1351 جايزه بهترين كارگرداني جشنواره سينمايي سپاس تهران را از آن خود كرد.
تقوايي در سال 1352 «نفرين» را ساخت كه فيلمي باز اقتباسي بود و برگرفته از داستاني به نام «باتلاق» نوشته ميكا والتاري. قصه پيرمردي كه يك كارگر نقاش ساختمان را از آبادان به جزيره مينو ميبرد تا خانه اربابش را كه پسر الكلي شيخ جزيره است، رنگآميزي كند. در اين ميان اتفاقاتي رخ ميدهد كه منجر به گشوده شدن دريچهاي در داستان فيلم ميشود.
تقوايي بعد از آن تا سال 1365 فيلمي نميسازد. سال 65 او فيلم مهم «ناخدا خورشيد» را جلوي دوربين ميبردكه اقتباسي است از «داشتن و نداشتن» ارنست همينگوي. خيليها اين فيلم را در كنار مجموعه «داييجان ناپلئون» تقوايي بهترين آثار اقتباسي سينماي ايران ميدانند. فيلم قصه ناخداي يكدستي را روايت ميكند كه همه دارايياش را در كار قاچاق سيگار از دست داده و حالا چارهاي ندارد جز آنكه پيشنهاد رد كردن مبارزان رژيم شاه در دهه 40 از مرزهاي آبي را بپذيرد. اين وضعيت او را دچار مخاطراتي ميكند و از فيلم اثري جذاب ميسازد. اين فيلم جايزه يوزپلنگ برنز جشنواره مهم لوكارنو را از آن خود كرد. ديگر فيلمي كه تقوايي در دهه 60 ساخت، «اي ايران» بود كه در سال 1368 ساخته شد. فيلم داستاني را در شهر تاريخي ماسوله گيلان روايت ميكند و ماجراي درگيريهاي نماينده ژاندارمري با اهالي از جمله معلم سرود مدرسه است. فيلم زاويه بكري به مساله كودكان و شيفتگي آنها به هنر ميگشايد و به صورتي حيرتانگيز نشانمان ميدهد كه اگر هنر و از جمله موسيقي خوب عرضه شود، چطور ميتوان روح و توش و توان كودكان را به خود جلب كند. «كاغذ بيخط» تا به امروز آخرين فيلم ناصر تقوايي است كه در سال ۱۳۸۰ ساخته شد. فيلمنامه را تقوايي با همكاري مينو فرشچي نوشته و قصه زن و شوهر و دو فرزندشان را در حالي روايت ميكند كه مادر روحيهاي هنري و خيالپردازانه دارد و از اين حيث چالشي بين او با ديدگاه همسرش به وجود ميآيد. «كاغذ بيخط» در سال 1381 تنديس بهترين فيلم به انتخاب انجمن منتقدان و نويسندگان جشن خانه سينما و نيز جايزه ويژه بهترين فيلم جشن خانه سينما را از آن خود كرد.