آندري زوياگينتسف درباره « Loveless» چه ميگويد؟
لحظههاي بينقاب
كارگردان سينمايي « Loveless» در سال 2018 و پس از اكران فيلم در جشنوارههاي گوناگون و موفقيتهايي كه به همراه داشت، گفتوگوهاي متعدد انجام داد. تعدادي از اين مصاحبهها پيشتر در روزنامه اعتماد نيز ترجمه و منتشر شده است؛ بخش مورد نظر بيشتر به اين دليل ميآيد كه آندري زوياگينتسف در گفتوگو با امير گنجوي، كارگردان سينما و پژوهشگر ايراني مقيم كانادا درباره مواردي صحبت ميكند كه به نوعي در متن اصلي نيز به آنها اشاره شده يا به دريافت خواننده از شيوه كار كارگردان ياري ميرساند. او در پاسخ به پرسشي درباره نوع روابط بين پدر، مادر و فرزندان در آثار خود ميگويد:«مردم اغلب از من ميپرسند «آيا شما از آن دست كارگرداناني نيستيد كه يك داستان تكراري را بارها و بارها در فيلم نشان ميدهند؟ در تمام داستانهاي شما خانواده ميبينيم، بچهها را ميبينيم، اين نوع رابطه را ميبينيم» من واقعا نميدانم به اين سوال چگونه پاسخ دهم و بگويم چه عاملي موضوع را برايم جذاب ميكند؟ مانند اينكه خانواده به عنوان چيزي(محيطي) صميمي كه در آن مردم حقيقت خود را عيان ميكنند، ماسكها برداشته ميشود و رنجها و مشكلات واقعيشان را نشان ميدهند. اين براي من مهمترين دليلي است كه موجب ميشود، سراغ كشف چنين موضوعي بروم و در نهايت ميتوانيد به عنوان پاسخ در نظر بگيريد چون واقعا دلم ميخواهد چيزي بگويم اما حقيقتا پاسخ روشني ندارم. استراتژي خاصي براي ساخت فيلم در مورد خانواده ندارم. فقط ميخواهم چيزهايي كه به صورت طبيعي اتفاق ميافتد را بازنمايي كنم.
«اين كارگردان سپس درباره نوع رابطهاش با بازيگران توضيح ميدهد؛ مشخصا در اين باره كه آيا بازيگر هنگام تصويربرداري اجازه بداههپردازي پيدا ميكند يا خير» آنها معمولا نزديك به خواست فيلمنامه حركت ميكنند. هم متن داريم و هم ديالوگ. زوياگينتسف سپس ادامه ميدهد «هر يك از آنها ميدانند كه چگونه بايد جمله را بيان كنند اما گاهي در طول تمرين، خطوط تازهاي ظاهر ميشوند و يكي از بازيگران آن را به ما پيشنهاد ميدهد. به عنوان مثال در صحنه آرايشگاه هنگامي كه زن در حال صحبت كردن درباره دخترش است، آخرين جملهاي كه ميگويد به همين صورت به وجود آمد. جنيا با كمي بداههپردازي ميگويد «اوه، شما يك دختر باهوش داريد» و آرايشگر اضافه ميكند:«عين من است.»
كارگردان علاوه بر اين، بيپرده به منابع الهام خود در سينما اشاره ميكند. گنجوي به اظهارنظرهاي او در جشنواره فيلم كن بازميگردد كه گفته بود از فيلمهاي «ماجرا» ساخته ميكلآنجلو آنتونيوني، «پنهان» ساخته ميشاييل هانكه و «صحنههايي از يك ازدواج» يكي از مهمترين آثار اينگمار برگمان الهام گرفته است. «بله، من در اين باره صحبت كردم اما اگر دو فيلم را كنار هم بگذاريد، خواهيد ديد جز زوجهاي در حال طلاق هيچ چيز مشتركي بين آنها نيست. در فيلم برگمان زوج 5 ساعت در مورد فرزندانشان صحبت ميكنند اما بچهها حتي يك لحظه روي صفحه نمايش حاضر نميشوند. اگر در مورد فيلم «ماجرا» صحبت كنيم طبق نظر بعضي مخاطبان، اين طور قياسي وجود دارد كه در هر دو فيلم موضوع «جستوجو» مطرح است. در «پنهان» نيز مساله جستوجوي پسر مفقود شده در ميان است. اين الهام ناشي از مشاهده مستقيم برخي فيلمها نيست بلكه اين احساسات قوي است كه وقتي چيزي شما را به لرزه درآورد به وجود ميآيد. چيزي كه حتي امكان دارد نسبت به آن آگاه نباشيد اما اين چيزي است كه نهايتا ميتوانيد با فيلم خود به آن پاسخ دهيد.»