• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4697 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۳۰ تير

مروري بر عملكرد چهار ماهه معاونت امور هنري وزارت ارشاد به روايت «اعتماد»

نه خاني آمده و نه خاني رفته

بابك احمدي

از روزي كه تصوير معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در محل توديع و معارفه مديركل سابق و جديد اداره كل هنرهاي نمايشي منتشر شد حدود سه ماه گذشته است. سيدمجتبي حسيني شانزدهم فروردين 1399 در مراسمي با حضور شهرام كرمي و قادر آشنا شركت كرد تا ما هم برنامه‌هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي تئاتر كشور را با دقت بيشتري مرور كنيم. تمامي سالن‌هاي تئاتري كشور از هفته دوم اسفند 1398 تعطيل شد تا به اين ترتيب تمامي فعاليت‌هاي هنري متوقف بماند و فعالان هنرهاي نمايشي نيز مانند بسياري اقشار جامعه با انواع نگراني دست و پنجه نرم كنند. بخش وسيعي از اين جمعيت در عين‌ حال كه با اضطراب به آينده مي‌نگريست، گوشه چشمي نيز به برنامه‌ريزي‌ مديران و پيش‌بيني‌هايي داشت، چنان‌كه در مواقع اضطرار انتظار مي‌رود. اصولا مدير انتخاب مي‌شود براي سياستگذاري، مديريت مسير تا نيل به هدف. اما مرور عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي طي ماه‌هاي اخير، حداقل در بخش معاونت امور هنري نشان مي‌دهد كه ظاهرا همه ‌چيز به روال روزگار پيش از شيوع بيماري پيش مي‌رود و هيچ ايده روشني جهت كاهش آلام و نگراني‌هاي جامعه هنري در سخت‌ترين شرايط اقتصادي ناشي از انواع بيماري (چه تحريم، چه ويروس) در دستور كار نيست. 

سه ماه بعد از شيوع بيماري
وقتي شهرام كرمي تصميم گرفت به پيشنهاد اطرافيان و مشاوران معاون هنري براي پذيرش پست مديركلي هنرهاي نمايشي فكر كند، جمع زيادي از جامعه تئاتر پيشاپيش مخالفت خود را به شيوه‌هاي گوناگون بيان مي‌كردند. نوع تعامل دو طرف (مديركل اسبق و معاون هنري جديد) نشان مي‌داد تصميم به قطع همكاري جدي است و طبق اصول حسيني حق داشت با مدير مدنظر خود كار كند. همكاري كه ديري نپاييد و كرمي پس از تسليم چندباره استعفا به مقام مافوق، رداي مديركلي هنرهاي نمايشي را از تن بيرون كرد. طبق خبر كوتاه منتشر شده از سوي روابط عمومي معاونت هنري، مديركل سابق هنرهاي نمايشي در جلسه توديع گفته است: «هنرهاي نمايشي با توجه به ويژگي و ظرفيت‌هاي آن، به توجه و حمايت‌هاي بيشتري نياز دارد و اميدوارم با توجه به درايت، تجربه و تعامل قادر آشنا، اتفاق‌هاي خوبي در تئاتر رخ دهد.» همين جمله كوتاه به ظاهر ساده، جان كلام و احتمالا دليل اصلي تصميم كرمي به تسليم شدن مقابل كاستي‌ها بود؛ مديركل هنرهاي نمايشي كشور مدتي قبل حتي به جلسه تعيين ميزان خسارت هنرمندان تئاتر دعوت نشد! او به اين ترتيب پيامي ناخواسته‌ صادر كرد - هنرهاي نمايشي به توجه و حمايت بيشتري نياز دارد - مبني بر اينكه «مديريت كلان دغدغه جدي جهت كاهش رنج روزگار سخت هنرمندان ندارد». 
نكته‌اي كه قادر آشنا به عنوان مدير مدنظر وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، ‌با سابقه مديريت هنرهاي نمايشي در ماه‌هاي پرتلاطم پايان دولت دهم نيز نسبت به آن توجه داشت: «اميدوارم با حمايت و همراهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و معاونت امور هنري، بتوانيم خدماتي را براي تئاتر كشور انجام دهيم.» از آن تاريخ تا امروز همه ‌چيز در سكوت معنادار ادامه يافته و از پرداخت حمايت به هنرمندان يا سالن‌هاي متضرر تئاتر خبري شنيده نشده. دقت كنيم كه آن مقطع از شيوع بيماري و تعطيلي تمامي فعاليت‌هاي هنري و در نتيجه تحميل بيكاري گسترده‌ يك ماه گذشته است. 

توقع عملكرد درخشان ندارم
ايوب آقاخاني، نمايشنامه‌نويس، بازيگر و كارگردان تئاتر مساله را ناشي از پيچيدگي‌‌هاي به وجود آمده پس از كرونا تحليل مي‌كند: «شرايط در سرتاسر جهان خيلي پيچيده‌تر از اندازه‌اي شده كه بتوان توقع داشت همه‌ جا درست عمل كنند. اين جنس از استيصال و سرگشتگي و آسيب را در جاي‌جاي جهان مي‌بينيم. وقتي مديران فرهنگي جامعه خودم در تمامي مقاطع لنگ مي‌زدند چرا بايد امروز احساس كنم ناگهان بايد درخشان عمل كنند؟! شايد كمي طنازانه به نظر برسد اما طنزي در كار نيست؛ وقتي مديران نتوانستند در موضوع‌هاي بسيار ساده‌تر از پس مسائل بربيايند، چرا بايد توقع داشته باشم در شرايطي به اين پيچيدگي سنجيده، درست و قابل دفاع عمل كنند؟»
او البته تاييد مي‌كند كه قطعا بايد برنامه‌اي وجود داشته باشد اما در عين ‌حال به اين واقعيت نيز اشاره دارد كه نمي‌داند اگر خودش مدير فرهنگي يا معاون وزير بود، چه مي‌كرد. «بدون شك آموزش و كمپين‌هاي جدي توليد متن راه مي‌انداختم. يعني حوزه توليد محتوا و آموزش را تقويت مي‌كردم تا اين دوران سپري شود. همچنين اگر در توانم بود سعي مي‌كردم براي آسيب‌ديدگان فضاي هنر به ويژه تئاتر كاري كنم تا شرايط رفاهي آسيب‌ديده‌شان كمي تقويت شود. اينجا هم مي‌دانيم وضعيت دولت پيچيده شده و احوال غيرقابل توصيفي دارد. اگر مي‌شد دولت كمك جدي بي‌چشمداشت و بلاعوض داشته باشد قطعا خوب بود، اما چون مي‌دانم دولت‌ها، نه فقط اين دولت همواره چنين نگاهي نسبت به هنر نداشته‌اند، در اين زمينه‌ هم توقع چنداني نمي‌رود.» 
آقاخاني مي‌گويد: «بديهي است كه داشتن برنامه‌ يا جستن و يافتن برنامه جزو مصاديق جدي توقعات ما از مديريت فرهنگي است، اما در چه شرايطي، كجا و چگونه؟ فكر مي‌كنم هرطور نگاه كنيم در نهايت به غر زدن شبيه مي‌شود چون هيچ زيرساختي وجود ندارد به همين دليل متاسفانه توقعاتي از اين جنس هم قابل تكيه و ثمربخش از كار درنمي‌آيند.» 
او توجه به «دوام حيات تئاتري‌ها» را امري ضروري مي‌داند و معتقد است چنين نگاهي اگر در معاونت امور هنري نباشد، حداقل‌ در اداره‌كل هنرهاي نمايشي وجود دارد، ولي به تنهايي كفايت نمي‌كند. «همه‌ اتفاق‌ها به صورت آماري وجود دارد و در واقعيت چيزي نمي‌بينيم.» 

مشروح فعاليت‌ها منتشر شد
دو روز پس از انتشار خبر حضور معاون امور هنري در جلسه معارفه مدير كل جديد هنرهاي نمايشي، يعني  18 فروردين مطلب ديگري به نقل از روابط عمومي معاونت روي خروجي خبرگزاري‌ها قرار گرفت: «گزارش مشروح برنامه‌هاي هنري طي روزهاي تعطيلي اماكن فرهنگي هنري زير نظر معاونت امور هنري»! گزارشي كه به وضوح در آن تلاش شده بود معاونت مربوطه را فعال نشان دهد اما ذهن روشن خوانندگان متن پيش‌رو بايد گواهي دهد آيا عملكرد اعلام‌شده، با وضعيت حاكم بر شرايط بحراني به وجود آمده تناسب داشت؟ نويسنده گزارش مورد نظر برگزاري كنسرت‌هاي آنلاين در ويژه برنامه «نوروزخانه» با همكاري سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران، برگزاري جشنواره كاريكاتور «كرونا را شكست مي‌دهيم»، پخش آنلاين تئاتر در روزهاي قرنطينه، توليد ماسك با هماهنگي كارگروه ساماندهي مد و لباس و برپايي جشنواره «نوروزخانه» در استان گلستان را از جمله فعاليت‌هاي اين مركز در دوران شيوع كرونا عنوان كرد. درحالي كه جلوگيري «ساترا» از پخش فيلم‌تئاترها در فضاي VOD سروصداي زيادي به ‌پا كرد و كار تا نگارش نامه‌ جنجالي موسوم به «نامه 250 هنرمند تئاتر خطاب به وزير ارشاد» پيش رفت. 
اين شرحي است از فعاليت‌ها و برنامه‌هاي معاونت امور هنري به قلم خودش! البته پيش از اين و در دو نمونه ديگر يادداشتي به قلم مجتبي حسيني در اختيار رسانه‌ها قرار گرفته بود، يكي مقارن با 7 فروردين و «روز جهاني تئاتر» كه پيام تبريك فرستاد و ديگري به تاريخ 16 ارديبهشت ماه كه خبر آمد «معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي يادداشتي را براي كتاب پيشكسوتان هنر كه جلد اول آن به زودي منتشر مي‌شود، نوشت.» 
مهر در تاريخ 19 ارديبهشت ماه نيز با انتخاب تيتر «از تراژدي «انفعال» تا كمدي «آمار»!» نسبت به وضعيت حاكم بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در برخورد با وضعيت واكنش نشان داد. خبرنگار اين رسانه در يادداشت خود مي‌نويسد: «حدود ۵۰ روز است كه فعاليت‌هاي تئاتري تعطيل شده و هنرمندان تئاتر به صورت خودجوش و بدون هيچ حمايت و برنامه‌اي از سوي متولي دولتي خود، فعاليت‌هايي را در فضاي مجازي براي زنده نگه داشتن رابطه خود با مخاطبان و علاقه‌مندان تئاتر انجام مي‌دهند؛ گويا هميشه اين هنرمندان تئاتر هستند كه هم بايد نقش حامي خود را بازي كنند و هم به فكر مخاطبان و علاقه‌مندان تئاتر باشند و هم بايد جاي ناتواني مالي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در حمايت از تئاتر را پر كنند.»

ژست‌هاي رو به دوربين و ظروف ميناكاري
وقتي مرور خبرهاي مربوط به برنامه‌هاي معاونت امور هنري را مرور مي‌كنيد، همين‌طور كه به ماه‌هاي گرم تابستان نزديك مي‌شويم، دو ويژگي ثابت است: 1- ادامه بيكاري هنرمندان تئاتر و زيان‌دهي سالن‌هاي خصوصي؛ 2- عكس‌ ديدار مديران با ماسك روي صورت، مشغول رد و بدل كردن كتاب‌هاي قطور يا ظروف ميناكاري‌. «رشته‌هاي جديد هنري راه‌اندازي مي‌شود» در ديدار معاون وزير ارشاد با مديران دانشگاه سوره، «اهميت تربيت نيروي پيش برنده در هنر» پس از برگزاري جلسه‌اي ديگر و بررسي سند «توسعه هنر»، «ديدار معاون وزير فرهنگ اسلواكي و معاون هنري وزارت ارشاد»، «اعلام آمادگي معاونت هنري ارشاد براي همكاري با موسسه اكو» و آخرين نمونه كه 17 تيرماه صورت گرفت و در نوع خود بي‌نظير بود؛ جايي كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در آخرين سال حيات دولت و چندمين سال حضور خودش سرانجام «به همراه تعدادي از معاونان و مديران بنياد فرهنگي هنري رودكي از بخش ماشينري و امكانات صحنه‌اي تالار وحدت بازديد كرد» در متن خبر مي‌خوانيم: «نوسازي سيستم صداي تالار وحدت و به‌روزرساني آن به يكي از پيشرفته‌ترين تجهيزات موجود در خاورميانه، ترميم صندلي‌هاي كف و تعويض صندلي‌هاي بالكن‌هاي تالار با حفظ اصالت قبلي آن از جمله اقداماتي بود كه در اين بازديد به آن اشاره شد.» آيا اينجا نبايد كمي به شيوه اطلاع‌رساني كه بيشتر به خبرسازي شباهت پيدا كرد انتقاد كنيم؟ «پيش‌رفته‌ترين تجهيزات موجود در خاورميانه»؟!

اهميت «رايزني فردي» در ساختار كنوني 
اميرحسين حريري، مدير مركز تئاتر مولوي نيز درباره بحث مديريت بحران در شرايط كنوني و داشتن استراتژي موضعي نزديك به آقاخاني اتخاذ مي‌كند. او مي‌گويد: «با پديده‌اي مواجه شديم كه اساسا هيچ مديريت سيستماتيكي در كشورهاي درگير نداشت و بعضي هم مديريت مقطعي كردند. كار در كشور ما هم به همين صورت پيش رفت و علاوه‌بر تصميم‌هاي كلان و محلي، شاهد يك مديريت يكپارچه در حوزه‌هاي گوناگون نبوديم. مشخصا در خصوص تئاتر به همين شكل برخورد شد. ساختار مديريت تئاتر در كشور ما به گونه‌اي است كه به مدير اجازه نمي‌دهد به شكل هدفمند و داراي چشم‌انداز به مسائل فكر كند. در نظر بگيريد به يك‌باره با موقعيت يا اتفاق استثنايي هم مواجه شود؛ اصلا ساختار در قالب يك اداره كل تعريف شده كه اگر با تعاريف سازماني آشنا باشيم درمي‌يابيم اداره ‌كل بيشتر در حوزه هماهنگ‌كننده و اجرايي نقش‌آفريني مي‌كند و نمي‌تواند در سياست‌گذاري دخيل باشد.»
 حريري تاكيد دارد اداره كل هنرهاي نمايشي اينجا بايد پيرو تصميم‌هاي كلان باشد كه به گفته او «ضعف» محسوب مي‌شود. امري كه بارها توسط هنرمندان، متوليان و حتي مديران گوشزد شده است زيرا با توجه به گستردگي ظرفيت‌هاي آموزشي و دانشگاهي اين ساختار توان همگامي با وضعيت موجود را نداشته و‌ بنابراين بايد نسبت به آن نگاه توسعه‌اي وجود داشته باشد. «اگر اين نگاه شكل بگيرد هنگام پديد آمدن بحران‌ها مي‌توانيم شاهد سياست‌گذاري تخصصي و عملگرايي مدون‌تر نسبت به وقايع باشيم» در چنين شرايطي «رايزني‌هاي فردي» اهميت مي‌يابد، بلكه مديران بتوانند از طريق گفت‌وگو با سطوح بالاتر مديريتي منافع جامعه هنري را تامين كنند. 
او مي‌افزايد: «بايد بپذيريم هيچ‌گونه قانون مدوني در اين راستا – حمايت متمركز از هنر- وجود ندارد و همه‌چيز به رايزني‌ها معطوف مي‌ماند. مديران بايد در همين راستا با حوزه وزارتخانه و دفاتر وزارتي رايزني كنند و طبيعي است كه وزارت ارشاد بايد با ستاد «ملي مقابله با كرونا» و «سازمان برنامه و بودجه» مذاكره داشته باشد. درك ضرورت اصلاح ساختاري اينجا اهميت زيادي پيدا مي‌كند، چون ما نمي‌دانيم قرار است در آينده با چه مخاطراتي مواجه شويم و آن زمان ديگر اجازه نداريم بگوييم بار دوم است و غافلگير شديم. بايد از فرصت پيش آمده استفاده كنيم.»

نتيجه؛ تكراري
همان‌طوركه در گزارش نيز مرور شد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در دوران كرونا هم به شيوه پيش از كرونا طي طريق مي‌كند، گويي نه خاني آمده و نه خاني رفته. برنامه مدون و مشخصي براي كاهش دشواري‌هاي روزگار تعطيل هنر وجود ندارد. امري كه زندگي و حرفه فعالان هنر را با مخاطره جدي مواجه كرده و مي‌رود اين جمعيت را به خيل پرشمار مشاغل در بحران پيوند دهد. 


وقتي مديران فرهنگي جامعه خودم در تمامي مقاطع لنگ مي‌زدند چرا بايد امروز احساس كنم ناگهان بايد درخشان عمل كنند؟! شايد كمي طنازانه به نظر برسد اما طنزي در كار نيست؛ وقتي مديران نتوانستند در موضوع‌هاي بسيار ساده‌تر از پس مسائل بربيايند، چرا بايد توقع داشته باشم در شرايطي به اين پيچيدگي سنجيده، درست و قابل دفاع عمل كنند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون