سال 1980 در زماني كه اتحاد جماهير شوروي در سرازيري سقوط اقتصادي قرار داشت و بلوك فرسوده شرق ديگر نميتوانست با ايالاتمتحده رقابت كند، امريكاييها چنان بدون رقيب و با فاصله نسبت به كشورهاي ديگر در صدر شركاي تجاري تعداد زيادي از كشورهاي جهان قرار گرفته بودند كه حتي تصور اينكه كشوري بتواند از ايالاتمتحده در اين زمينه پيشي بگيرد و تنه به تنه اقتصاد امريكا بزند، محال و غيرممكن به نظر ميرسيد؛ غيرممكني كه چين توانست آن را ممكن كند. از آن زمان تا امروز تجارت بينالمللي نهتنها از نظر حجم و تركيب بلكه در اين زمينه كه بيش از همه به كدام كشور متكي باشد نيز متحول شده است و جمهوري خلق چين توانسته جايگاه ايالاتمتحده به عنوان اولين شريك تجاري جهان را از آن خود كند.
گزارش lowy institute از وضعيت تجارت كشورها با چين و ايالاتمتحده كه برمبناي دادههاي صندوق بينالمللي پول تا سال 2018 منتشر شده است، نشان ميدهد كه تا پيش از آغاز قرن بيست و يكم ايالاتمتحده در تجارت با بيش از 80درصد كشورهاي جهان در وضعيت بهتري نسبت به چين قرار داشت و حجم تجاري اين كشورها با امريكا بسيار بيشتر از حجم مبادلات آنها با چين بود. اين در حالي است كه دادههاي صندوق بينالمللي پول از تجارت جهاني نشان ميدهد كه اين رقم در سال 2018 به 30درصد رسيده و در بيش از 70درصد كشورهايي كه دادههاي تجاري آنها نزد صندوق بينالمللي پول موجود است، چين توانسته از ايالاتمتحده در حجم مبادلات تجاري پيشي بگيرد. اين آمار به اين معناست كه در سال 2018 حجم مبادلات چين در تجارت با 128 كشور از مجموع 190 كشور از حجم مبادلات ايالاتمتحده بيشتر بوده است.
نگاهي به حجم مبادلات تجاري دو كشور در بازه زماني 30 ساله نشان ميدهد كه از سال 2001 و با پيوستن چين به سازمان تجارت جهاني، نقطه عطفي در روابط تجاري پكن با ديگر كشورها پديد آمد. اين آمار همچنين بيانگر آن است كه در بازه زماني 2005 تا 2010 چين توانسته در تجارت با تعداد زيادي از كشورها بهويژه كشورهاي آسيايي و آفريقايي از امريكا پيش بيفتد و اين بازه زماني بيشترين نقش را در وضعيت كنوني تجارت چين و برتري نسبي آن در برابر وضعيت تجاري ايالاتمتحده داشته است.
تداوم رشد اقتصادي چين باعث شد كه امريكا نسبت به آينده اقتصاد خود بسيار نگران باشد و در پي تغيير شرايط برآيد. نتايج نظرسنجي موسسه گالوپ از مردم امريكا در ميانه سال 2018 نشان ميداد كه 62 درصد از مردم ايالاتمتحده معتقد بودند روابط دوجانبه دو طرف به نفع چين است و امريكا از تداوم اين نوع رابطه اقتصادي با چين ضرر ميكند. اين وضعيت باعث شد كه دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالاتمتحده جنگي تجاري را عليه چين آغاز كند و دو طرف با اعمال تعرفه و همچنين وضع محدوديتهايي در واردات كالا از طرف مقابل، در پي تامين منافع خود برآيند؛ جنگي كه بهرغم امضاي يك توافق جديد ميان ايالاتمتحده و چين، هنوز نميتوان آن را پايان يافته دانست.
اصليترين شركاي تجاري چين كدام كشورها هستند؟
چين بزرگترين صادركننده جهان برمبناي ارزش صادرات در سال 2019 بوده است. به گزارش وبسايت World top exports، در اين سال چين اقدام به صادرات محصولاتي با ارزش 2499 تريليون دلار امريكا كرد كه به معناي افزايش 9.9درصدي صادرات اين كشور در مقايسه با سال 2015 و همچنين افزايش 0.2درصدي نسبت به سال 2018 بود. براساس اين آمار 49درصد از صادرات چين سهم كشورهاي آسيايي، 20.1درصد سهم كشورهاي امريكاي شمالي و 19.9 درصد سهم كشورهاي اروپايي بوده است. همچنين كشورهاي آفريقايي 4.5درصد، كشورهاي امريكايجنوبي 4.2درصد و كشورهاي استراليا و نيوزيلند از اقيانوسيه نيز 2.3درصد از سهم صادرات چين را به خود اختصاص دادهاند.
براساس آمار موجود، بزرگترين مقصد صادراتي كالاهاي چيني در سال 2019 امريكا بوده كه با وارد كردن 418.6 ميليارد دلار كالا معادل 16.8درصد از كل صادرات چين، رتبه اول را در واردات محصولات چيني به خود اختصاص داده است. در رده دوم اين جدول هنگكنگ با
279.6 ميليارد دلار معادل 11.2درصد كل صادرات چين، قرار دارد و كشورهاي ژاپن با 143.2 ميليارد دلار معادل 5.7درصد كل صادرات چين، كرهجنوبي با 111 ميليارد دلار معادل 4.4درصد كل صادرات چين، آلمان با
79.7 ميليارد دلار معادل 3.2درصد در ردههاي بعدي قرار دارند. پس از اين كشورها نيز ميتوان به ترتيب از كشورهاي هند، هلند، انگلستان، تايوان، سنگاپور، مالزي، روسيه، استراليا و مكزيك نام برد.
روابط تجاري چين و امريكا
ايالاتمتحده سهم بسيار كمتري از چين در صادرات جهاني دارد و براساس آمار صندوق بينالمللي پول در سال 2019 مجموعا 1645 تريليون دلار صادرات داشته است. بررسي شركاي تجاري ايالاتمتحده نشان ميدهد كه برخلاف امريكا كه اولين واردكننده كالا از چين است، چين مقام سوم را در واردات كالا از ايالاتمتحده دارد و در سال 2019 تنها 106.6 ميليارد دلار كالا از امريكا وارد كرده است. بررسي تراز تجاري روابط دوجانبه چين و امريكا نشان ميدهد كه كفه ترازو به سوي پكن سنگيني ميكند و همين امر نيز سبب شده كه در ساليان اخير امريكا جنگ تجاري به راه انداخته و درپي امضاي توافق تجاري با چين باشد؛ توافقي كه در ژانويه 2020 مرحله اول آن به امضاي دو طرف رسيد. به گزارش واشنگتنپست، از محتويات اين توافق اولا اين است كه چين با افزايش واردات خود از امريكا به اندازه حداقل ۲۰۰ ميليارد دلار نسبت به ميزان واردات در سال ۲۰۱۷ موافقت كرده است كه شامل افزايش ۳۲ ميليارد دلاري محصولات كشاورزي، ۷۸ ميليارد دلاري محصولات توليدي، ۵۲ ميليارد دلاري انرژي و ۳۸ ميليارد دلاري خدمات است. همچنين چين پذيرفته كه اقدامات بيشتري براي مبارزه با محصولات تقلبي انجام دهد و پيگرد قانوني عليه سرقت اسرار تجاري را تسهيل كند و در مقابل امريكا تا حداكثر ۲۵درصد تعرفهها عليه چين حدودا معادل
۳۶۰ ميليارد دلار كالاهاي چيني را حفظ ميكند؛ همچنين انتظار ميرود چين كه تعرفههاي تازهاي بر معادل ۱۰۰ ميليارد دلار محصولات امريكايي اعمال كرده، بخش اعظم آن را حفظ كند. ناظران پيشبيني كردهاند كه توافق اوليه تجاري بين امريكا و چين، بيش و پيش از آنكه پيمان صلح و پايان جنگ تجاري بين دو كشور باشد، حكم آتشبسي موقت را دارد. اين توافق اوليه هنوز با آنچه مدنظر ترامپ بوده فاصله زيادي دارد.
همكاري استراتژيك با عربستان و امارات
در هفتههاي اخير گمانهزنيهاي زيادي پيرامون سند چشمانداز همكاريهاي راهبردي ايران و چين كه قرار است تنظيمكننده روابط استراتژيك تهران و پكن طي 25 سال آينده باشد، مطرح شد اما بايد دانست ايران تنها كشوري در خاورميانه نيست كه چنين همكاريهاي استراتژيك و بلندمدتي را با چين در دستور كار قرار داده است. در جولاي 2018 طي سفر شي جين پينگ به امارات متحده عربي، پكن و ابوظبي متعهد شدند كه باتوجه به توافق استراتژيكي كه در سال 2012 ميان طرفين به امضا رسيده در عرصههاي گوناگون همكاري خود را افزايش دهند. به گزارش وبسايت امريكايي نشنال، تنها در يكي از موارد به امضا رسيده از سوي طرفين، شركت نفت دولتي ابوظبي طي قراردادي با شركت نفت ملي چين توافقي گسترده با طرف چيني را به امضا رساند كه براساس آن بتواند در سالهاي آينده از كمكهاي چين براي توليد محصولات پتروشيمي بهره برده و از خامفروشي نفت فاصله بگيرد. همچنين امارات خواستار آن شد كه تجارت دوجانبه با چين به بيش از 58 ميليارد دلار در سال برسد. از طرفي پكن و ابوظبي توافق كردند تا در چارچوب ابتكار احياي جاده ابريشم همكاريهايي داشته باشند اما چيزي از جزييات اين همكاري اعلام نشد. وبسايت نشنال همچنين نوشته است كه طي اين سفر 13 سند همكاري ديگر نيز درخصوص افزايش حجم مبادلات غيرنفتي به امضا رسيد. از ديگر موارد مورد توافق ميان پكن و ابوظبي ميتوان به توافق بر سر بررسي و مطالعه بر روي زمينههاي سرمايهگذاري دوجانبه اشاره كرد.
عربستانسعودي از ديگر كشورهايي است كه توافقي راهبردي با چين به امضا رسانده و دو كشور متعهد شدهاند همكاري خود را در حوزههاي مختلف گسترش دهند. پكن و رياض كه آغاز روابط ديپلماتيكشان به سال 1990 بازميگردد، در سال 2008 قرارداد استراتژيكي را براي همكاري دوجانبه به امضا رساندند و با سفر شي جين پينگ، رييسجمهوري چين به رياض در سال 2016، دو كشور با امضاي چند موافقتنامه جديد، در پي گسترش بيش از پيش روابط برآمدند. براساس گزارشي كه رويترز، از نتايج سفر رييسجمهور چين به عربستان در سال 2016 نقل كرده است دو كشور در حوزه انرژي نيز تعهداتي را امضا كرده و اين تعهدات را گامي در مسير تامين امنيت انرژي در جهان خواندهاند. روزنامه چاينا ديلي در اواسط سال 2019 گزارش داد، سطح روابط تجاري دو كشور در سال 2018 به 61.4 ميليارد دلار رسيده كه به معناي رشد 32درصدي نسبت به سال 2017 است. به نوشته اين روزنامه چيني، براساس اعلام وزارت بازرگاني دولت چين در حال حاضر عربستانسعودي بزرگترين شريك تجاري چين در منطقه خاورميانه بوده و دو كشور طرحهايي نيز براي گسترش اين همكاري روي ميز دارند كه از جمله آنها توسعه برخي زيرساختها در عربستان ازسوي دولت چين است.
چين در قاره آفريقا
فروپاشي اتحاد شوروي از يكسو و گام نهادن پكن در مسير اقتصاد آزاد از سوي ديگر موجب شد تا روابط چين و آفريقا در مسير جديدي قرار گيرد. مقامات پكن فروپاشي اتحاد شوروي را ناشي از ضعف اقتصادي اين ابرقدرت ارزيابي ميكردند و به همين جهت طي سه دهه گذشته تلاش كردند مولفههاي اقتصادي را بيش از ديگر عوامل در روابط با خود با كشورهاي خارجي ازجمله آفريقا مدنظر قرار دهند. به گزارش رسانههاي چيني اينك بيش از ۸۰۰ كمپاني بزرگ چيني در سراسر آفريقا فعال هستند كه بخش عظيمي از زيرساختهاي اقتصادي و مالي، بخشهاي انرژي مانند نفت و گاز و حتي بانكداري اين قاره را دراختيار گرفتهاند و بيش از يك ميليون چيني در آفريقا زندگي ميكنند كه عمدتا در بخشهاي اقتصادي فعال هستند. چين يكسوم نفت مورد نياز خود را از آفريقا و عمدتا از آنگولا وارد ميكند. پكن سرمايهگذاريهاي عظيمي در بخش انرژي آنگولا دارد و چندي است كه متوجه صنايع نفت و گاز نيجريه شده است. در زمينه كشاورزي، بنين، بوركينافاسو و مالي ۲۰درصد كتان مورد نياز چين را تامين ميكنند؛ ساحلعاج بخش عظيمي از كاكائوي موردنياز چين را تامين ميكند و كنيا كانون صادرات قهوه به چين محسوب ميشود. ناميبيا نيز بخش اعظم محصولات دريايي خود را به چين صادر ميكند. توسعه تجارت چين با آفريقا نشان ميدهد كه اين كشور هنوز جا براي رشد اقتصادي دارد و احتمالا در ميانمدت به اقتصاد اول دنيا بدل خواهد شد.
چشمانداز رشد اقتصادي چين
در دو دهه اخير، دولت چين هر ساله رقم مشخصي را براي رشد توليد ناخالص داخلي -يا همان رشد اقتصادي- تعيين و برنامههايي را براي تحقق اين هدف اعلام ميكرد. اگرچه در مواردي، از جمله پس از بحران مالي جهاني در 12 سال پيش، نرخ رشد موردنظر اندكي تعديل يافت اما طي سالهاي پيش و بعد از آن، اين كشور از يكي از بالاترين نرخهاي اقتصاد در جهان برخوردار بود. براي نخستينبار از اوايل دهه ۱۹۹۰ و آغاز اعلام هدف مشخصي براي رشد اقتصادي سالانه، نخستوزير چين در خرداد ماه 99 از اعلام رشد اقتصادي اين كشور خودداري كرد. نخستوزير چين شرايط اقتصاد جهاني را مبهم توصيف كرد و گفت باتوجه به اين وضعيت، تعيين نرخ مشخصي براي رشد اقتصادي كشورش منطقي نيست.
با اين وجود هفته گذشته چين از بازگشت به رشد ۳.۲درصدي در سه ماهه دوم سال خبر داد و آن را يكي از نخستين نشانههاي مهم احياي اقتصادي بعد از همهگيري كرونا دانست. براساس دادههاي اداره ملي آمار چين، توليد ناخالص داخلي اين كشور در سه ماهه منتهي به پايان ماه ژوئن از ميزان پيشبيني شده بيشتر شده است. پس از اولين ركود چين در چند دهه اخير كه منجر به كاهش ۶.۸درصدي جيديپي در چهار ماهه نخست سال ۲۰۲۰ بر اثر همهگيري كرونايي شد، حالا شاهد افزايش اين شاخص در دومين قدرت اقتصادي دنيا هستيم. ليو آيهوآ، سخنگوي اداره ملي آمار چين، گفت اين آمار نشان ميدهد كه اقتصاد چين «بر اثرات منفي كوويد ۱۹ چيره شده» و «نيروي» خود را براي نيمه دوم سال ۲۰۲۰ باز يافته است.
بايد ديد چرا در شرايطي كه زير سايه تحريمها و در حالي كه هيچ كشوري براي سرمايهگذاري و همكاري حاضر به قدم گذاشتن به كشورمان نيست، چرا مطرح شدن بحث سند جامع همكاريهاي راهبردي ميان ايران و چين تا اين اندازه براي برخي كشورها غيرقابل تحمل بوده و چرا آنها تمام تلاش خود را به كار بستهاند تا اين همكاري به سرانجام نرسد؟ اين اتفاق در حالي رخ ميدهد كه اين كشورها اغلب خود از اصليترين شركاي تجاري چين هستند و حجم مبادلات تجاري ايران و چين قابل مقايسه با حجم مبادلات تجاري آنها نيست.