زندگي و مرگ جرجي زيدان
مرتضي ميرحسيني
جرجي زيدان اوايل زمستان 1861 ميلادي در بيروت، از خانوادهاي مسيحي متولد شد. پدرش كه در آن سالها به تازگي از روستا به شهر مهاجرت كرده بود، سواد درستي نداشت و در يك مغازه كوچك اغذيهفروشي كار ميكرد. اما به هر زحمتي كه بود، تا مدتي شرايط تحصيل پسرش را فراهم كرد و جرجي در گذر از كودكي، خواندن و نوشتن و حساب
را ياد گرفت.
در مواجهه با سختيهاي بعدي زندگي، حدود 4 سال از تحصيل بازماند و بيشتر نوجوانياش به كارگري گذشت. در 15 سالگي شرايط كمي بهتر شد و او دوباره به مدرسه برگشت و در موسسهاي شبانهروزي
نامنويسي كرد.
به پزشكي علاقه داشت و به كمك و راهنمايي دوستانش، اين رشته را در دانشگاه پي گرفت. اما در آغاز دومين سال تحصيلي، به جرم شركت در يكي از اعتصابهاي پرسروصداي دانشجويان تنبيه و از دانشگاه اخراج شد و از كوششهاي بعدياش براي تحصيل آكادميك به نتيجهاي نرسيد. تصميم به ترك لبنان گرفت و مصر را براي ادامه تحصيل انتخاب كرد.
بسيار بيشتر از برنامهريزيهاي اوليه در مصر مقيم و ماندگار شد و تجربه زندگي در اين كشور ذهنش را بازتر كرد. رفته بود براي تحصيل در رشته پزشكي، اما سرنوشت ديگري برايش رقم خورد. چند سالي در روزنامه الزمان مصر كار كرد، نوشتن را ياد گرفت و با سختكوشي و تمرين، اين مهارت را در خود ارتقا داد. زندگي متلاطم و پرفرازونشيبي داشت و حتي مدتي به عنوان مترجم مزدور، در سودان به ارتش سلطنتي بريتانيا خدمت كرد. جز لبنان و مصر، مدتي در انگليس و فلسطين و تركيه (در آن زمان عثماني) هم اقامت داشت و چنانكه نوشتهاند مدتي هم با فراماسونها همنشين بود.
در مسير زندگياش با برخي شرقشناسان مشهور مثل تئودور نولدكه آشنا و دوست شد و بعدها در انتشار مجله الهلال كه خودش آن را تاسيس كرده بود از آنان كمك گرفت. دعوت دانشگاه قاهره براي تدريس تاريخ اسلام را هم پذيرفت، اما مسيحي بودنش باعث جنجال و اعتراض شد و او به ناچار از تدريس كنارهگيري كرد. عمر نسبتا كوتاهي داشت و سال 1914 در چنين روزي، در 53 سالگي از دنيا رفت.
چندين رمان تاريخي درباره حوادث و شخصيتهاي مهم تاريخ اسلام، مناسب براي جوانان و نوجوانان نوشت و چند اثر پژوهشي هم تاليف كرد. مهمترين اين پژوهشها ـ حداقل براي بسياري از ما ـ همان كتابي است كه علي جواهركلام اوايل دهه 1330 به فارسي ترجمهاش كرد و ما آن را با عنوان «تاريخ تمدن اسلام» ميشناسيم.
البته كتابش حالا ديگر قديمي است و گذر زمان و تغيير و تحول در روش پژوهش، اهميت و اعتبار آن را تا حدي مخدوش كرده است. اما بسياري از محققان و مورخاني كه بعد از جرجي زيدان دست به چنين كار بزرگي زدند و تاريخ اسلام و تمدن آن را نوشتند، خواهناخواه از او تاثير گرفتند و در مسيري قدم گذاشتند كه وي، انصافا دليرانه آن را گشوده بود.
ميگويند جرجي زيدان به امامان شيعه هم علاقه و ارادت خالصانهاي داشت و حتي اين جمله مشهور را هم به وي منسوب ميكنند كه «اگر بگويم مسيح از علي (ع) بالاتر است عقلم اجازه نميدهد و اگر بگويم علي(ع) از مسيح بالاتر است دينم اجازه نميدهد.» مجلهاي كه سال 1892 پايهگذاري كرد هنوز هم ماهانه منتشر ميشود و يكي از قديميترين نشريات زندهاي است كه به فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعي و تاريخي جهان عرب ميپردازد.