علياكبر رائفيپور و حاميان مجازياش
هجمه به سعيد حجاريان را ادامه ميدهند
بازتوليدِ «عسگر»؛ ماشه دوباره كشيده شد
مرجان زهراني
«معتقدم سعيد عسگر در جريان ترور من كارهاي نبود؛ عسگر تنها ماشه بود. آنها كه ماشه را كشيدند، مهم هستند!» سالها پس از ترور، سعيد حجاريان كسي را كه ماشه كشيد و مستقيم به مغزش شليك كرد، اينگونه توصيف كرد. توصيفي كه تفكر قدرتمند پشت اين ترورها و سلاخيهاي سياسي همان سالها را نشان ميداد. پرونده اين تفكر كه روزي در خيابان اسلحه به دست ميگرفت، البته مختومه نشده و حالا در تداوم راه ترور سياسي، به ترور شخصيتي رسيده و به جاي اينكه انگشت ها روي ماشه بلغزند، با يك كليك و همراه با اعوان و انصار مجازي، عمليات رواني را كليد ميزنند. از همينرو اين فرآيند را گروهي در مجلس با گره زدن به «نان مردم» و گروهي ديگر، بيرون مجلس با ارايه تصويري دروغين از واقعيتهاي تاريخي پي گرفتهاند.
سناريو چندان هم پيچيده نيست. علي خضريان، نماينده تهران و يكي از اعضاي جبهه پايداري مدعي ميشود كه سعيد حجاريان در واردات گندم و جلوگيري از اجراي رديف بودجه براي خودكفايي گندم دست داشته و او را «كاسب نان» مردم ميخواند. در ادامه علياكبر رائفيپور، تئوريسين بخش راديكال جريان اصولگرا در توييتر درم ورد عقبه مذهبي سعيد حجاريان و خانوادهاش پرسشهايي پيش ميكشد و آنگاه، اعوان و انصارشان در فضاي مجازي دست به كيبورد شده و ترورهاي مجازي را كليد ميزنند. فرقي هم ندارد موضوع چه باشد، گندم يا سعيد عسگر، اصلاحات يا انتخابات ۸۸؛ آنها به هر ريسماني چنگ ميزنند.
پروژه: حمله به اصلاحات تا انتخابات
ماجراي هجمه به حجاريان از هفته پيش آغاز شد. وقتي كه علي خضريان، نماينده تهران ادعايي عجيب در مورد فعاليت اقتصادي خانوادگي سعيد حجاريان را در حوزه واردات گندم، در قالب توييتي مطرح كرد و او را «سلطان گندم» ناميد. محسن حجاريان البته پاسخ او را داد و درخواست كرد كه خضريان مدعيات خود را به مراجع قضايي تحويل دهد. در اين چند روز بسياري از راست و چپ سياسي نيز له يا عليه اين موضوع، موضع گرفتند و علي ربيعي، سخنگوي دولت هم ادعاي خضريان را از اساس تكذيب كرد. رائفيپور اما اين هجمهها را وارد كانال ديگري كرد و در توييتي از حجاريان پرسيد آيا خانواده او جديدالاسلام هستند و پيشينه يهودي دارند يا خير. اين ماجرا نيز اگرچه با واكنشهاي متعددي مواجه شد اما داستان براي اين تئوريسين تندروي اصولگرا پايان نيافت. اگر به صفحه توييتر او نگاهي بيندازيد، متوجه خواهيد شد پس از اينكه خضريان با طرح برخي اتهامات پروژه شليك مجازي به حجاريان را آغاز كرد و با شكايت قضايي و تكذيب دولت مواجه شد، اين رائفيپور بود كه مسووليت تداوم كشيدن ماشه را در توييتر به عهده گرفت و حالا تقريبا تمام توييتهايي كه رائفيپور منتشر يا بازنشر كرده، به حجاريان ارتباط دارد. او در يكي از اين توييتها نوشت كه سعيد حجاريان كوچكتر از آن است كه امنيت غذايي مردم را به مخاطره بيندازد و تهديد كرد كه سوالاتش از حجاريان و ديگر همفكرانش ادامه دارد. او در توييت ديگري نوشت كه سعيد حجاريان در مصاحبهاي گفته كه ائمه پس از عاشورا به عقلانيت برگشتهاند و تاكيد كرد كه زاويه انديشه و عملكرد حجاريان با مباني شيعه غيرطبيعي است. رائفيپور با توييتهايي از اين دست تلاش كرد در اين چند روز ادعاي يهوديتبار بودن حجاريان را در افواه و افكار عمومي جا بيندازد. اما اين تنها بُعد سوالات رائفيپور و همراهان مجازياش در توييتر نبود. اين روزها كه برخي رسانهها در خلال گزارشهايي، «ترور سعيد حجاريان» در زمان عضويت در شوراي شهر دوم را يادآوري كردند، اعوان و انصار و هممسلكيهاي رائفيپور نيز بار ديگر مشغول پخش و نشر يك ادعاي باسمهاي بودند. فرآيندي كه به نظر ميرسد پس از اينكه جناح راست به اين نتيجه رسيد كه اصلاحطلبان با كانديداهايي قصد حضور در انتخابات را دارند، آغاز شد تا پيش از شروع به كار شوراي نگهبان براي احراز صلاحيتها، پرونده رييسجمهوري انقلابي را ببندند.
مدعيات باسمهاي
در اين ميان بار ديگر ويديويي قديمي از يكي از منبرهاي سيدمحمود نبويان در كانالهاي تلگرامي نزديك به برخي جريانهاي راست سياسي دست به دست شد كه ماجراي ترور سعيد حجاريان را بازخواني ميكرد. او در اين ويديو ادعاهايي را مطرح ميكند كه پيش از اين، از مجاري رسانهاي نزديك به جريانهاي امنيتي و نظامي شنيده شده بود. او در اين ويديو مدعي شده كه مشاركتيها به سعيد عسگر اسلحه دادند تا به «كتف» حجاريان شليك كند اما به اشتباه به مغزش شليك كرد. نبويان همچنين ادعاهايي چون نقش حراست نهاد رياستجمهوري زمان سيدمحمد خاتمي در تحويل موتور هزار به سعيد عسگر و ساختگي بودن اين ترور را مطرح ميكند كه البته مطالب مدعيات تازهاي نيست اما هرگز با وجود تكرار مكررات اثبات نشده است.
علياكبر رائفيپور هم در حساب كاربرياش در توييتر برخي توييتهاي مربوط به اين ادعاها را بازنشر و تلويحا بر درست بودن آن تاكيد كرده است. يكي از اين ادعاهاي عجيب، حضور سعيد عسگر در ستاد ميرحسين موسوي است. عليرضا بهشتي از اعضاي ستاد انتخابات ميرحسين موسوي در انتخابات ۸۸ اين مساله را در گفتوگو با «اعتماد» تكذيب كرده اما در اين حال، معتقد است كه قربان بهزاديان، رييس ستاد انتخابات ميرحسين موسوي بيش از او در جريان مناسبات ستاد قرار داشته است. قربان بهزادياننژاد، رييس ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي، سال ۱۳۸۸ در گفتوگو با «اعتماد» عضويت سعيد عسگر در ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي را تكذيب ميكند و در ادامه توضيح ميدهد كه «تا آنجا كه خاطرم هست و مراقبت هم ميكردم كه چنين افرادي وارد ستاد نشوند، چنين چيزي صحت ندارد اما اين مساله را هم نميتوان بهصورت مطلق تكذيب كرد؛ چراكه در مجموعه ستادها ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر فعاليت ميكردند. اما آنچه مربوط به مجموعه ستاد آقاي موسوي و مسوولان آن و حوزههاي مختلف آن است، به هيچوجه چنين فردي حضور نداشته است.» بهزادياننژاد معتقد است كه «هر از گاهي اين مباحث را مطرح ميكنند. نام ايشان در هيچ جا و هيچ مجموعهاي وجود نداشت. اساسا مراقبت ميكردم افرادي با چنين پيشينههايي در ستاد حاضر نشوند، حتي گذري هم حضور نداشته باشند؛ منتها نميدانم اين دوستان توجه ندارند كه اين لباسي كه به تن دارند، لباس پيامبر است. سيد هم هستند؛ احتمالا از قيامتشان صرفنظر كردند. الي ماشاءالله از اين تهمتها زدهاند. از حضور آقاي خوشكوش تا همين آقاي سعيد عسگر را در ستاد انتخاباتي آقاي موسوي مطرح كردهاند. گويا هر وقت با مشكل مواجه ميشوند، اين مباحث را پيش ميكشند. اين مشكل رواني دوستان است و هنوز نتوانستند مساله انتخابات ۸۸ را با خودشان حل كنند و علاوه بر ظلمي كه كردهاند، اين مسائل را هم ايجاد ميكنند. مضافا بر اينكه اصولا وقتي كساني قيامت و دين و اخلاق و... را كنار بگذارند، دست به هر كاري ميزنند. همچنين آقاي موسوي هم شرايطي ندارند كه در مورد اين موضوعات صحبت كرده و تاييد و تكذيب كنند.» هر چه هست، به نظر ميرسد كه ماشه دوباره كشيده شده و قرار است اينبار سعيد عسگرهاي مجازي جان و مال و آبرو را نشانه بروند تا شايد منويات انتخاباتيشان
به سرانجام برسد.