چالشهاي سال تحصيلي
حفيظالله مشهور
وزير آموزشوپرورش از بازگشايي مدارس كشور از ۱۵ شهريورماه خبر داده است. در روزهايي كه كشور درگير موج دوم كروناست و آمار مبتلايان و فوتيها افزايشي تصاعدي به خود گرفته، اعلام زمان بازگشايي مدارس و حضور دانشآموزان در كلاسهاي درس با ترديدهايي جدي مواجه شده است. صحبت از سناريوهاي مختلف در خصوص بازگشايي مدارس اين روزها ورد زبان مسوولان آموزش و پرورش است، اما تجربه چند ماه پاياني سال تحصيلي گذشته و نحوه مديريت و عملكرد آموزش و پرورش در اين خصوص از يك سو و عدم ارايه گزارشي از اقدامات پيش بيني شده براي سال تحصيلي آينده از سوي ديگر خبر از وجود چالشهايي جدي در روند آموزش در سال تحصيلي پيش رو ميدهد.
به نظر ميرسد مهمترين وجه سخنان مسوولان آموزش و پرورش حضور ۵۰ درصدي دانشآموزان در مدارس با رعايت فاصله اجتماعي و پروتكلهاي بهداشتي باشد كه البته بزرگترين چالش پيش رو نيز مرتبط با همين موضوع است. همزمان با بازگشايي مدارس در ۲۷ ارديبهشت هم بارها از رعايت پروتكلها توسط وزير شنيديم اما آنچه در عمل مشاهده شد عدم كوچكترين برنامهريزي يا اختصاص منابع مالي و امكانات بهداشتي به مدارس بود.
تجارب ساير كشورها در زمينه بازگشايي مدارس نشان داد اين امر نيازمند يك برنامه منسجم با پيشبيني بار مالي مكفي بوده و نميشود از پشت ميز و اتاقي با فرسنگها فاصله از مدارس به مديران و خانوادههايي درگير با مشكلات اقتصادي فرمان رعايت پروتكلهاي بهداشتي صادر كرد.
آنچه در شرايط فعلي مسلم است آموزش حضوري حداقل تا توليد دارو و واكسني موثر براي اين بيماري دور از انتظار است و حتي با فراهم شدن شرايط حضور ۵۰ درصدي دانشآموزان باز هم بخش زيادي از تدريس نيازمند آموزش مجازي خواهد بود كه البته مشخص نيست معلمي كه بايد هر روز در مدرسه حضور داشته باشد از چه زماني براي تهيه و ارايه آموزشهاي مجازي و پاسخگويي به سوالات شبانهروزي دانشآموزان استفاده نمايد. امكانات و زيرساختهاي مورد نياز آموزش مجازي شايد دومين چالش بزرگ آموزش در سال تحصيلي آينده باشد. عدم دسترسي به اينترنت پرسرعت در مناطق روستايي، هزينه سنگين اينترنت براي خانوادههاي محروم و هزينههاي سنگين تهيه گوشي و تبلت براي استفاده از آموزش مجازي فقط بخشي از دغدغههايياست كه خانوادهها و معلمان درگير آن هستند و جالب اينكه در خلال سناريوهاي مطرح شده تاكنون هيچ برنامهاي براي رفع اين مشكلات كه بخش فراواني از جامعه دانشآموزي را در بر ميگيرد ارايه نشده است. تجربه آموزش مجازي حتي در مدارس و مناطقي كه مشكلات سختافزاري كمتري داشتند نيز نشان داد كه بخشي از معلمان نياز به آموزشهايي جهت ارايه اين نوع از تدريس دارند و البته استفاده مفيد از آموزش الكترونيكي نيازمند آموزش و همراهي خانوادهها نيز ميباشد. از سوي ديگر عدم پيشبيني بستري مناسب براي ارايه آموزش آنلاين بسياري از زحمات و هزينهها را هدر خواهد داد. شايد در بين مشكلات فراوان ياد شده تنها موردي كه آموزش و پرورش طي چند ماه اخير و حتي تعطيلات تابستان به آن پرداخته است و تاكيد فراوان و در عين حال عجيب بر آن دارد استفاده از پيامرساني به نام شاد براي ارايه آموزش مجازي باشد. پيام رساني كه بهرغم مشكلات فراوان از جمله سرعت بسيار پايين در بارگذاري فايلهاي ارسالي، نيازمند نصب بر روي گوشيهاي هوشمند جديد بوده و هيچ مزيتي بر پيام رسانهاي موجود و در دسترس ندارد.
شوربختانه به نظر ميرسد مسوولان آموزشوپرورش درك درستي از آموزش مجازي و برخط ندارند. در هيچ جاي دنيا پيامرسان به عنوان ابزار آموزش مجازي محسوب نميشود بلكه سامانههاي آموزش مجازي بايد تعاملي بوده پوششدهنده يك تدريس و پرسش و پاسخي پويا و زنده بين معلم و دانشآموز باشند و در اين ميان پيامرسان تنها ميتواند به عنوان يك ابزار كمكي جهت اطلاعرساني و دريافت تكاليف مورد استفاده قرار گيرد. انفعال آموزشوپرورش در موارد ياد شده و از دست دادن فرصت چندماهه تعطيلات براي برطرف كردن بخشي از مشكلات و دغدغه و تمركز مسوولان بر افزودن مخاطبان شبكه شاد كه به زعم آنان تحولي در آموزش مجازي به حساب ميآيد نويد سال تحصيلي همراه با مشكلات و چالشهاي فراوان را ميدهد و به نظر ميرسد اينبار هم خود معلمان و مديران مدارس بايد با وجود تمامي مشكلات و كاستيها ابتكار عمل را به دست گيرند تا كودكان كمتري قرباني محروميتها، كاستيها و بيبرنامگيها شوند.