عدم واقعبيني
در بازگشايي مدارس كشور
حسين ثقفي
ميدانيم وزير محترم آموزش و پرورش اخيرا براي بازگشايي مدارس، پانزدهم شهريور را زمان قطعي اعلام كرده است كه بسته به مناطق قرمز، زرد و سفيد درخصوص كرونا آموزشها، غيرحضوري، تلفيقي از حضوري و غيرحضوري خواهد بود. به روشني ميدانيم كه نقشه راه آموزش و پرورش كشور، سند تحول بنيادين است. در اين سند ارزشي كه درهم تنيدگي خاصي با آموزههاي دين اسلام، قرآن كريم، سنت پيامبر، قانون اساسي، سندچشمانداز بيست ساله، آرمانهاي امامخميني(ره) و رهبري انقلاب دارد در كنار رساندن دانشآموز به حيات طيبه، توجه خاصي به سلامتي و نشاط دانشآموزان از خود نشان داده است. سند تحول بنيادين، هم در قسمت بيانيه ارزشها و هم در بخش هدفهاي عملياتي، ارزشگذاري ويژهاي به سلامت جسماني دانشآموز و نشاط او دارد. در بخش هدفهاي عملياتي سند تحول، نقطه هدف اين است: «با درك مفاهيم بهداشت فردي و اجتماعي و مسائل زيست بوم طبيعي و شهري به منزله امانات الهي، شايستگي حفظ و ارتقاي سلامت فردي و بهداشت محيطي را كسب ميكنند و با ورزش و تفريحات سالم فردي و گروهي، به نيازهاي جسمي و رواني خود و جامعه براساس اصول برگرفته از نظام معيار اسلامي پاسخ ميدهند.» بايد درنظر داشت اين هدف و با تشديد بحران كرونا در پاييز و فصل سرما و تاكيدهاي مكرر ستاد ملي مبارزه با كرونا در اين باره، الزام و تاكيد براي بازگشايي مدارس در نيمه دوم شهريور ماه خالي از نگاه عالمانه است، چراكه با تلفيق آنفلوآنزا و كوويد۱۹ با يكديگر، شرايط كشور از نظر جو رواني بسيار ويژه خواهد شد و در اين بين نميتوان حتي يك نقطه كشور را در وضعيت سفيد تصور كرد و از ديگر سو با ويژگي خاص دانشآموزان حتي در پايه دوازدهم نميتوان انتظار داشت كه طبق پروتكلهاي بهداشتي در مدارس حاضر شوند و با سلامت به منزل برگردند و از سويي خانواده خود را درگير بيماري نكنند كه سادهانگاري اين موضوع ميتواند بار مالي بسيار شديدي را به كشور وارد كند و سبب بازتوليد بحراني گسترده شود. به نظر ميرسد وزارت مربوطه در اين تصميم نه به عدالت آموزشي توجهي كرده است و نه به مدرسه محوري. بيشك درخصوص بحران بيماري فوقالذكر شرايط كشور از همپوشاني گستردهاي برخوردار خواهد بود، بنابراين اين تقسيم مناطق و برنامهريزي منبعث از آن نوعي شتابزدگي محسوب ميشود كه ميتواند سلامت جامعه را نشانه بگيرد. جز اين بايد سوال شود، آيا آموزش و پرورش براي گندزدايي و استريل كردن فضاي مدارس تاكنون چه كمكها و راهكارهايي به مدارس كشور ارايه داده است؟ برآوردها نشان ميدهد تاكنون در اين زمينه هيچ مساعدت به ويژه در بخش تامين نيازهاي بهداشتي روي نداده است. نكته ديگر اينكه ايمني بهداشتي مدارس علاوه بر اين موارد به دليل كافي نبودن مربي سلامت در مدارس و نيز مشاور با مخاطرات جدي روبهرو است و تاكنون در اين باره هم چارهسازي صورت نگرفته است، به ويژه در بخش مشاوره كه تاكيد سند تحول بنيادين نيز هست، آموزش و پرورش در تامين نيروي مشاور براي مدارس با چالش ويژه و گسترده مواجه است. از طرف ديگر ممكن است بخشي از معلمان بهخاطر افزايش ميانگين سني كادر آموزشي مدارس كشور به دليل بيماري زمينهاي نتوانند در مدارس به خاطر تهديد كرونا حاضر شوند كه در اين مورد هم وزارت مربوطه نتوانسته براي اين كاركنان و نحوه ادامه كارشان در مهر ماه تصميمگيري كند. جز اين نداشتن طرحي براي فاصلهگذاري فيزيكي در مدارس و كمبود فضا و امكانات آموزشي همچنان وجود دارد و لذا حضور دانشآموز و معلم را در مدارس پرمخاطره وآسيب نشان ميدهد. برنامه شاد حتي اگر تمام ايرادات آن رفع شده باشد -كه بعيد به نظر ميرسد چون اختلال بخشي از ذات بسترمجازي است و در كنار آن نداشتن موبايل و تبلت اختصاصي ويژه دانشآموزان را هم بايد درنظر داشت- بازهم نميتوان اميدوار به برخورداري حداكثري دانشآموزان از اين برنامه بود. بنابراين پيشنهاد ميشود، آموزش و پرورش ابتدا سند تحول بنيادين را نه در قالب شعار، بلكه در حوزه عمل مورد مطالعه قرار دهد و برمبناي حفظ سلامت و نشاط روحي و رواني دانشآموزان باوجود اپيدمي كرونا و آنفلوآنزا به طرح برنامه بپردازد. به وضوح مشخص است كه اگر اين وزارتخانه برسندان سماجت حضوري در مدارس بپردازد، اوليا و دانشآموزان با شرايط بحراني جديدي بين خانه و مدرسه مواجه خواهند شد، بنابراين بايد با وسواس علمي به برنامهريزي درخصوص آموزش پرداخت چه اگر اين اتفاق روي ندهد ممكن است سبب بازتوليد آسيبهاي اجتماعي متنوعي در جامعه شود. بعد از نشانه گرفتن و اهميت دادن به حفظ سلامت جسماني و رواني دانشآموزان بايد سراغ تحقق عدالت در آموزش رفت. اينكه با چه سازوكاري ميتوان آموزش را با شرايط كرونا، به همه فراگيران تسري داد و بدون تبليغگرايي و هيجانزدگي به هدف مربوطه رسيد؟ طبق آنچه به طور مختصر درباره مشكلات برنامه شاد گفتيم، آموزش و پرورش با درنظر داشتن قانون اساسي و سند تحول بنيادين بايد به عنوان يك وظيفه، چتر آموزش را بر سر همه دانشآموزان كشور به طور رايگان بگستراند و بداند صرفا با تاكيد بر بازگشايي مدارس و الزامهاي متعاقب در اين وظيفه نميتواند موفق باشد مگر اينكه از تمركزگراييهاي فاقد جاهت علمي فاصله بگيرد. علاوهبر بستههاي آموزشي هوشمند برنامههاي صدا و سيما نيز افزايش يابد. پس از اين وزارت آموزش و پرورش بايد به سمت مدرسه محوري روي آورد، به اين معني كه اولا سامانه همگام در مدارس را تقويت كند و درثاني بستر استفاده از شاد، تلگرام، واتسآپ را براي مدارس به طور آزاد بگشايد تا در هر منطقهاي مدارس، فراخور شرايط معلم و دانشآموز، زمينه ارتباطگيري آنها را به وجود آورد به نحوي كه مدرسه و معلم با اختيار كامل بتوانند هدايتگر دانشآموزان در استفاده از آموزشهاي تلويزيوني و پك ارسالي وزارت باشند و در انتها با صلاحديد خود از آموختههاي فراگيران باتوجه به وضع كشور در شرايط كرونا، ارزشيابي انجام دهند و ميدانيم هر مدرسه در ارزشيابي ميتواند در همان بستر مجازي و از طريق نرمافزارهاي مرتبط بهترين شيوه را براي مخاطبانش طراحي كند. يادمان نرود مدارس در اشاعه كرونا در كشور تاثير و نقش 11درصدي دارند.