• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4704 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۷ مرداد

سلمان رضوي، كارشناس مسائل خاورميانه در گفت ‌وگو با «اعتماد»:

اسراييل استراتژي «جنگ بين جنگ‌ها» را دنبال مي‌كند

شهاب شهسواري

 

بر كسي پوشيده نيست كه حضور نيروهاي ايراني براي پشتيباني از ارتش سوريه در جنگ با گروه‌هاي تروريستي، بسياري را در منطقه غرب آسيا و حاشيه خليج‌فارس آشفته كرد اما بزرگ‌ترين دلواپس حضور ايران در سوريه، رژيمي است كه خاك فلسطين را اشغال كرده و بخشي از سرزمين‌هاي سوريه را نيز در تصرف خود دارد. رژيم اشغالگر در مرزهاي غربي سوريه دو، سه سالي است كه ادعا مي‌كند خودش دست به كار شده تا ايراني‌ها را از خاك سوريه بيرون كند. هر از چندگاه نيمه‌شب صداهاي انفجار و نورهايي در آسمان سوريه از نبرد پدافند هوايي سوريه با موشك‌ها و جنگنده‌هاي اين رژيم ديده و شنيده مي‌شود اما ابعاد و آثار اين حملات تا چه حد وسيع است؟ اين حملات تا چه اندازه به ايران آسيب مي‌رساند؟ آيا احتمال گسترش اين عمليات‌ها به يك جنگ تمام عيار وجود دارد؟ اينها سوالاتي بود كه با سلمان رضوي، كارشناس مسائل خاورميانه در ميان گذاشتيم. در ادامه متن كامل اين گفت‌ وگو را مي‌خوانيد.

   چند هفته يك‌بار شاهد تعدادي حملات هوايي و موشكي در آسمان سوريه هستيم كه بخشي از آنها را تل‌آويو مستقيما برعهده مي‌گيرد و گاهي نمي‌گيرد. اما نقطه اشتراك اين حملات اين است كه برخي رسانه‌ها بلافاصله از تلفات گسترده نيروهاي ايراني بر اثر اين حملات خبر مي‌دهند، چه رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين برعهده گرفته ‌باشد چه نه. فكر مي‌كنيد كه ابعاد و شمار اين حملات تا چه اندازه منطبق با تبليغاتي باشد كه از سوي رسانه‌ها مطرح مي‌شود؟
آنچه مي‌توان در موردش نظر قطعي داد، مواردي است كه جمهوري اسلامي ايران تاييد كرده است كه حملاتي به منافعش در خاك سوريه شده است. اين حملات عموما با حملات متقابل نيروهاي متحد ايران مواجه شده است. چنين مواردي را در سال‌هاي ۲۰۱۷، ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ شاهد بوديم كه گزارش‌هاي آن موجود است. شايد مهم‌ترين نمونه اين حملات در پايگاه هوايي T4 رخ داد. اسراييلي‌ها حملات هوايي به اين نقطه انجام دادند كه بر اثر آن چند نفر از نيروهاي ايراني به شهادت رسيدند و در مقابل هم ايران با همكاري متحدانش از جمله ارتش سوريه و نيروهاي مقاومت، حملاتي را به پايگاه‌هاي اين رژيم در بلندي‌هاي جولان انجام داد. اما آنچه از طرف اسراييلي‌ها اعلام مي‌شود، ادعاهايي بسيار بزرگ‌تر است. گابي آيزنكوت فرمانده پيشين ستاد مشترك ارتش اسراييل در يكي از مصاحبه‌هايش مدعي شده ‌بودكه در طول يك يا دو سال تعداد ۲۰۰۰ بمب را روي اهدافي كه عمدتا ايراني بوده‌اند در خاك سوريه رها كرده‌ايم. در ادعاهاي ديگري هم كه از سوي اسراييلي‌ها منتشر شده است، مدعي ۲۰۰ عمليات عليه مواضع ايراني و حزب‌الله لبنان در خاك سوريه داشته‌اند.
واقعيت امر اين است كه اسراييلي‌ها علاقه‌مند هستند كه بتوانند چنين حملاتي را انجام دهند و چند بار هم تلاش كرده‌اند تا رويدادهاي اينچنيني را با هدف شهادت رزمندگان ايراني و متحدانش در سوريه انجام دهند. اما در تعداد و كم و كيف اين حملات ادعايي قطعا شك و شبهه‌هايي وجود دارد.
   تل‌آويو گاهي مسووليت عمليات در خاك سوريه را مستقيما به گردن نمي‌گيرد، گاهي ادعاي حملات گسترده مي‌كند و گاهي اعداد و ارقام نجومي در مورد حملاتش ارايه مي‌دهد. فكر مي‌كنيد، هدف از اين ابهام‌آفريني چه باشد؟
آنچه اسراييلي‌ها نياز دارند اين است كه ايراني‌ها در سوريه حضور نداشته ‌باشند يا دست‌كم از مناطق مرزي سوريه با اين رژيم با سرزمين اشغالي فلسطين و در اطراف دمشق دور باشند. علاوه بر اين هدف، تلاش مي‌كنند تا از تلاش‌هاي خود بهره‌برداري تبليغاتي كنند. استراتژي آنها را مي‌توان «جنگ بين جنگ‌ها» ناميد. اين استراتژي به اين شكل است كه در شرايطي كه ارتش سوريه، نيروهاي مقاومت و متحدان ايران در سوريه براي مبارزه با تروريست‌هاي داعش، النصره و ديگر گروه‌هاي مسلح مرتبط با آنها مي‌جنگند، اسراييل از اين فرصت استفاده مي‌كند و عليه نيروهاي مقاومت عمليات انجام مي‌دهد. اين استراتژي را جنگ بين جنگ‌ها مي‌نامنديعني به نيرويي كه در حال جنگ با يك طرف ديگر است براي تضعيف و تحليل توانش حمله كنيد. هدف اعلاني آنها اين است كه نوعي بازدارندگي به ادعاي خودشان عليه نيروهاي مقاومت ايجاد كنند. در واقع هدف اين است كه نيروهاي مقاومت چنان تحليل بروند كه ياراي مقاومت در مقابل ضربات اين رژيم را نداشته ‌باشد.
اسراييلي‌ها تلاش مي‌كنند، نيروهاي مقاومت را وادار به پنهان‌كاري كنند يعني ضربات را به جايي برسانند كه نيروهاي مقاومت براي آنكه مجبور به پاسخگويي و تلافي نباشند  اين حملات را پنهان كنند. چنين شرايطي تاكنون ايجاد نشده است اما آنها مي‌خواهند شرايط ميداني تغيير كند. هجمه‌هاي اينچنيني با هدف پيشدستي و پيشگيري انجام مي‌شود چراكه تحليل اسراييلي اين است كه اگر از دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۶ ضربات كاري به حزب‌الله لبنان مي‌زدند و به نوعي در مهار توان حزب‌الله پيشدستي مي‌كردند، آنگاه در جنگ ۲۰۰۶ از حزب‌الله شكست نمي‌خوردند. در نتيجه اسراييلي‌ها تصور مي‌كنند كه در سوريه قبل از رسيدن به مرحله‌اي كه توان عملياتي سال ۲۰۰۶ تكرار شود، ضربات كاري به جبهه مقاومت بزنند.
   اشاره كرديد به هدف نهايي براي خروج يا دست‌كم دور كردن ايران و متحدانش از مرزهاي فلسطين اشغالي، فكر مي‌كنيد در 3 سال گذشته به اين هدف نزديك‌تر شده‌اند يا دورتر؟
حضور نيروهاي ايراني و مقاومت در سوريه به درخواست دولت سوريه است. تا زماني كه دولت سوريه اين درخواست را از اين گروه‌ها و نيروهاي مقاومت داشته ‌باشد اين حضور ادامه پيدا مي‌كند و مقاومت يا مخالفت اسراييلي‌ها تاثيري در اين قضيه نخواهد داشت. جمهوري اسلامي ايران هم اعلام كرده است تا زماني كه علاقه داشته‌ باشد و دولت سوريه اين درخواست را داشته ‌باشد در اين كشور باقي خواهد ماند. به بيان ديگر شايد تعرض‌هاي اسراييلي‌ها عليه ايران در سوريه
تا حدي در كم و كيف و آرايش نيروهاي مقاومت تاثير داشته ‌باشد اما اصل حضور در سوريه به خواست دولت اين كشور تغييري نمي‌كند چون اصولا براساس اراده اسراييل نيست.
   گروهي از رسانه‌هاي غربي مدعي هستند كه مسكو بعد از لابي‌هاي گسترده رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين به  عنوان يكي از مهم‌ترين حاميان دمشق، ديگر خواهان حضور ايران در سوريه نيست و از خروج ايران حمايت مي‌كند. فكر مي‌كنيد اين گزارش‌ها قريب به صحت باشد؟
ايران به پشتوانه روسيه و روسيه هم با كمك ايران توانسته‌اند نيروهاي تروريستي داعش و گروه‌هاي وابسته به آنها را در سوريه شكست دهند. تا به امروز مسكو و تهران در سوريه در نبرد با تروريسم مكمل يكديگر هستند. گروه‌هاي مسلح و تروريستي همچنان در استان ادلب، شرق سوريه و به صورت لكه‌اي در برخي نقاط خاك سوريه همچنان حضور دارند. هر چند مثل گذشته داعش حكومت و سازمان نظامي ندارد اما در برخي نقاط همچنان سلطه گروه‌هاي تروريستي مشهود است و نگاه‌ها به زماني است كه تصميم براي عمليات ارتش سوريه با همراهي نيروهاي مقاومت براي محوكامل اين گروه‌ها اجرا شود. نظاميان و نيروهاي روسيه در سوريه به نيروهاي ايراني اعتماد دارند، نياز دارند و با هم همكاري دارند. در چنين فضاي همكاري‌هاي دوجانبه، روس‌ها و ايراني‌ها تا اينجاي كار را با موفقيت پشت ‌سرگذاشته‌اند. نه تنها اسراييلي‌ها از حضور نظاميان روسيه در سوريه راضي نيستند بلكه علاقه دارند كه روس‌ها هم در سوريه نباشند. درواقع به ‌رغم همكاري‌هاي اطلاعاتي و امنيتي گاه به‌گاه تل‌آويو و مسكو، اسراييل حضور نظامي روسيه را در سوريه به عنوان يك مانع مي‌بيند. تلاش براي القاي اختلاف ميان روسيه و ايران در سوريه يكي از تاكتيك‌هايي است كه با هدف تفرقه‌افكني انجام مي‌شود. رسانه‌هاي اسراييلي تلاش مي‌كنند با برجسته كردن اختلاف‌نظرهاي احتمالي يا تعارض‌هاي منافع كه ممكن است در هر رابطه‌اي پيش بيايد به نوعي اين‌گونه القا كنند كه روس‌ها دنبال خروج ايراني‌ها از سوريه هستند و ايراني‌ها هم خواهان خروج روس‌ها. درواقع با اين تاكتيك مي‌خواهند از هر دو مانع موجود بر سر مسيرشان براي بي‌ثبات كردن سوريه خلاص شوند. يك واقعيت مهم فراموش شده اين است كه اصولا نيروي هوايي روسيه در پاسخ به درخواست سردار شهيد قاسم سليماني به ميدان نبرد در سوريه وارد شدند. حضور نيروي هوايي روسيه تاثير عمده‌اي در تحولات ميداني در سوريه داشت و به برچيده شدن خلافت ادعايي داعش كمك بسياري كرد در نتيجه هيچ انگيزه منطقي در تهران و مسكو وجود ندارد كه چنين همكاري موثر و موفقي را به هم بزنند.
   از استراتژي جنگ در ميان جنگ‌ها عليه نيروهاي مقاومت صحبت كرديد. رسانه‌هاي غربي هم از اصطلاح جنگ در سايه ميان ايران و رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين استفاده مي‌كنند. آيا فكر مي‌كنيد ممكن است با استمرار چنين حملاتي جنگ ايران و رژيم اشغالگر از سايه بيرون بيايد و به يك رويارويي تمام عيار بدل شود؟
اسراييلي‌ها دنبال چنين شرايط و وضعيتي نيستند. رسما اعلام كرده‌اند كه دنبال رويارويي مستقيم با ايران نيستند. همان‌گونه كه گفتم، هدف تضعيف و تحليل‌ بردن توان جبهه مقاومت است. يك ‌سري حدودي براي خودشان قائل شده‌اند تا اينكه مجبور نباشند هزينه سنگيني براي اين اقدامات بدهند. يكي از معيارهايي كه براي طراحي اين عمليات‌ها درنظر مي‌گيرند اين است كه به گونه‌اي ضربه وارد كنند كه پاسخي از طرف نيروهاي مقاومت داده ‌نشود يا پاسخي جزيي بگيرند.  آسيب‌پذيري اسراييلي‌ها به حدي است كه اصلا توان درگيري در يك رويارويي گسترده را ندارند. مي‌توان گفت عمده مراكز اقتصاد، اجتماعي، صنعتي، سياسي و نظامي اسراييلي‌ها در يك نوار به طول ۱۰۰كيلومتر و عرض ۲۰ كيلومتر دركرانه مديترانه واقع شده است. براساس آنچه علنا خود آنها اعتراف مي‌كنند حزب‌الله لبنان از مجموع ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار موشكي كه دراختيار دارد، نزديك به ۱۰۰۰ موشك نقطه‌زن دقيق در ميان آنها داردكه مي‌تواند با استفاده از آنها بسياري از مراكز كليدي دشمن را هدف قرار دهد. اين سلاح‌هاي بازدارنده باعث مي‌شود كه اسراييل هراس شديدي از اين داشته‌ باشد كه وارد رويارويي گسترده‌اي شود كه حزب‌الله لبنان را وادار به استفاده از اين سلاح‌هايش كند. در نتيجه آنها تلاش مي‌كنند، ضرباتي زيركانه به مقاومت وارد كنند كه حملات متقابل آن هم كنترل شده ‌باشد و خارج از كنترل دو طرف نباشد. به نظر نمي‌رسد آنها كاري كنند كه به يك جنگ تمام‌عيار منجر شود به همين دليل هم هست، مي‌بينيم كه عمليات آنها جزيي، نقطه‌اي، كم‌شمار و كنترل شده است.
   اما هر بار خبر يكي از اين حملات منتشر مي‌شود، گروه‌هايي هستند كه ادعا مي‌كنند ايران هر روز تلفات شديدي در سوريه مي‌دهد اما دستش براي واكنش و تلافي بسته است و توان مقابله ندارد... .
تا جايي كه من اطلاع دارم، ايران در حال حاضر نيروي نظامي چنداني در خاك سوريه ندارد كه اصولا قرار باشد هر روز مورد هدف قرار بگيرند و تلفات زيادي بدهند. تعدادي نيروهاي مستشاري ايران در سوريه مستقر هستند كه با هدف مشاوره در سوريه مستقر هستند. اصولا وضعيت ميداني در سوريه به شكلي پيش رفته كه ديگر نيازي به نيروي انبوه نظامي از سوي ايران نيست. نيروهاي جيش‌الوطني سوريه و حزب‌الله و متحدانش به اندازه كافي در مناطق مختلف مورد نياز حضور دارند. به اضافه اينكه عمده مناطق سوريه از شر تروريسم خلاص شده و دولت و ارتش سوريه بر درصد زيادي از خاك اين كشور تسلط دارند. فقط استان ادلب باقي مانده كه همچنان تحت كنترل نيروهاي تروريستي اداره مي‌شود و شرق فرات كه دراختيار نيروهاي كرد  قرار دارد. جز منطقه ادلب كه در برنامه عمليات نظامي ارتش سوريه است، ديگر منطقه عمده سرزميني كه تحت اشغال طرف تروريست باشد و نياز به فوج نظامي داشته ‌باشد، وجود ندارد. درنتيجه كلا نياز به حضور ميداني نيروها و رزمندگان مقاومت بسيار كمتر شده است. آنها كه ادعاهايي در مورد تلفات روزانه مطرح مي‌كنند در يك كارزار پروپاگاندا مشاركت مي‌كنند كه هدفش روحيه دادن به نيروهاي اسراييلي و تقويت بازدارندگي ادعايي اسراييل از يك‌سو و تضعيف روحيه ايراني‌ها، ارتش سوريه و نيروهاي متحد مقاومت از سوي ديگر است.

 


   استراتژي آنها را مي‌توان «جنگ بين جنگ‌ها» ناميد. اين استراتژي به اين شكل است كه در شرايطي كه ارتش سوريه، نيروهاي مقاومت و متحدان ايران در سوريه براي مبارزه با تروريست‌هاي داعش، النصره و ديگر گروه‌هاي مسلح مرتبط با آنها مي‌جنگند، اسراييل از اين فرصت استفاده مي‌كند و عليه نيروهاي مقاومت عمليات انجام مي‌دهد. اين استراتژي را جنگ بين جنگ‌ها مي‌نامند، يعني به نيرويي كه در حال جنگ با يك طرف ديگر است براي تضعيف و تحليل توانش حمله كنيد. هدف اعلاني آنها اين است كه نوعي بازدارندگي به ادعاي خودشان عليه نيروهاي مقاومت ايجاد كنند. در واقع هدف اين است كه نيروهاي مقاومت چنان تحليل بروند كه ياراي مقاومت در مقابل ضربات اين رژيم را نداشته ‌باشد
   تعدادي نيروهاي مستشاري ايران در سوريه مستقر هستند كه با هدف مشاوره در سوريه مستقر هستند. اصولا وضعيت ميداني در سوريه به شكلي پيش رفته است كه ديگر نيازي به نيروي انبوه نظامي از سوي ايران نيست. نيروهاي جيش‌الوطني سوريه و حزب‌الله و متحدانش به اندازه كافي در مناطق مختلف مورد نياز حضور دارند. به اضافه اينكه عمده مناطق سوريه از شر تروريسم خلاص شده است و دولت و ارتش سوريه بر درصد زيادي از خاك اين كشور تسلط دارند. فقط استان ادلب باقي مانده كه همچنان تحت كنترل نيروهاي تروريستي اداره مي‌شود و شرق فرات كه دراختيار نيروهاي كرد قرار دارد. جز منطقه ادلب كه در برنامه عمليات نظامي ارتش سوريه است، ديگر منطقه عمده سرزميني كه تحت اشغال طرف تروريست باشد و نياز به فوج نظامي داشته‌ باشد، وجود ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون