• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4704 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۷ مرداد

سينا عضدي در گفت ‌وگو با «اعتماد»:

اسراييل به دنبال جنگ ميان ايران و امريكاست

محمدحسين لطف‌الهي

 

از چند ماه قبل از آغاز تابستان 2020 تحليلگران پيش‌بيني مي‌كردند كه ايالات‌متحده با همراهي برخي متحدان منطقه‌اي خود در پي افزايش فشار بر ايران باشد؛ فشاري كه قرار بود نتيجه‌اش عقب‌نشيني ايران از مواضعش درخصوص پرونده هسته‌اي و برخي مسائل منطقه‌اي باشد اما مقاومت ايران سبب شد تغييري در سياست طرف مقابل حاصل شود و «خرابكاري» جايگزين «تلاش براي يافتن توافق بهتر» شود. در ماه‌هاي اخير چندين مورد انفجار در ايران اتفاق افتاده كه اصلي‌ترين آن را مي‌توان انفجار در تاسيسات هسته‌اي نطنز دانست. شوراي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران به صورت رسمي عنوان كرده از دلايل اين انفجار و عوامل آن آگاه است اما پاسخ آن را در زمان مناسب خواهد داد در مقابل رسانه‌هاي امريكايي اين حادثه را نتيجه خرابكاري اسراييل عنوان مي‌كنند. «اعتماد» در گفت‌وگو با سينا عضدي، پژوهشگر روابط بين‌الملل در انديشكده شوراي آتلانتيك به بررسي اين موضوع پرداخته است. عضدي مي‌گويد، سياست اسراييل اين است كه تا پيش از انتخابات نوامبر امريكا را به ورطه جنگ با ايران بكشاند. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:

   گزارش‌هاي زيادي از سوي رسانه‌هاي امريكايي درخصوص نقش داشتن اسراييل در خرابكاري‌هاي اخير در ايران نظير ماجراي نطنز منتشر شده اما اين موضوع از سوي ايران رسما تاييد نشده. چه منافعي براي اسراييل در اين خرابكاري‌ها وجود دارد كه اين اتفاقات به تل‌آويو منسوب مي‌شود؟
منافع زيادي براي اسراييل در خرابكاري عليه تاسيسات هسته‌اي ايران وجود دارد. مهم‌ترين منفعتي كه اسراييل از اين‌گونه عمليات‌ها مي‌برد اين است كه آنها بدون اينكه مسووليت اقدامات خود را بپذيرند، اقدام به خرابكاري كرده و به هدف خود يعني به تاخير انداختن توسعه و رشد صنعت هسته‌اي ايران دست مي‌يابند. اين به نوعي سياست تاريخي اسراييل است كه هيچ‌گاه مسووليت كاري كه  انجام مي‌دهد، نمي‌پذيرد و اعلام نمي‌كند كه مسوول اقدامي خرابكارانه است. نگاهي به حرف‌هايي كه مسوولان اسراييل در هفته‌هاي اخير زده‌اند اين فرضيه را تقويت مي‌كند. آنها اعلام كردند، بهتر است درباره برخي اقداماتي كه انجام مي‌دهيم، صحبت نشود و اين نشان مي‌دهد كه اسراييل مي‌خواهد بگويد، خرابكاري‌هاي اخير يا دست‌كم بخشي از آنها كار اسراييل بوده اما همزمان اين اعلام به صورتي نباشد كه نياز باشد، اسراييل مسووليت اعمال و رفتار خرابكارانه خود را بپذيرد. مسوولان اسراييل مي‌خواهند از اين طريق علاوه بر ضربه زدن به ايران، بار سياسي و تبعات ناشي از اقدامات خود را نپذيرند.
   اين نگراني مطرح است، اسراييل در پي جايگزين كردن ايده «كنترل فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران از طريق خرابكاري»  به جاي ايده «توافق با ايران» باشد. اين ايده را تا چه اندازه محتمل مي‌دانيد؟
من فكر مي‌كنم از نظر اسراييل تنها توافقي كه با ايران قابل قبول است، توافقي است كه طي آن ايران بپذيرد فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را به كلي كنار گذاشته و صنعت هسته‌اي خود را تعطيل كند. در زماني كه چنين توافقي حاصل نمي‌شود و ايران در برابر فشار حداكثري امريكا و همپيمانانش مقاومت مي‌كند،  اسراييل تلاش دارد با اقدام به خرابكاري، آنچه كه تهديد برنامه هسته‌اي ايران مي‌خواند كنترل كند و با خرابكاري باعث شود كه زمان گريز هسته‌اي ايران افزايش پيدا كند. اسراييل در حال حاضر با دستور كار قرار دادن تخريب و خرابكاري مي‌خواهد مانع از آن شود كه به قول خودشان ايران به سلاح هسته‌اي دست پيدا كند.
   ترس از انتخاب نشدن مجدد ترامپ، چه نقشي در سياستگذاري‌هاي اسراييل دارد؟ آيا اسراييل واقعا همكاري با دموكرات‌ها را ممكن نمي‌داند؟
بيشترين ترس اسراييلي‌ها اين است كه طي سال‌هاي گذشته دونالد ترامپ همراهي بسياري با سياست‌هاي تل‌آويو داشته و دولت ترامپ كارهايي براي اسراييل انجام داده كه احتمالا اگر دولتي دموكرات بر سر كار بود اين كارها را نمي‌كرد. رييس‌جمهور امريكا در اين سال‌ها ادعاي مالكيت  اسراييل بر بلندي‌هاي جولان را به‌رسميت شناخت و سفارت امريكا را از تل‌آويو به بيت‌المقدس منتقل كرد. بايد گفت به‌ طور كلي هر سياستي كه اسراييل در پي پياده كردن آن بوده، همراهي ترامپ را با خود داشته و نگراني كنوني اسراييلي‌ها اين است كه اگر آقاي ترامپ در انتخابات پيروز نشود و نتواند براي دومين‌بار بر كرسي رياست‌جمهوري امريكا بنشيند، ديگر از آن همراهي‌هاي هميشگي و چك سفيد امضاي  واشنگتن خبري نخواهد بود. آنها فكر مي‌كنند برخي سياست‌هاي‌شان با مخالفت احتمالي دموكرات‌ها و در راس آنها آقاي بايدن روبه‌رو خواهد شد و به همين دليل احتمال مي‌دهم، اسراييل ظرف چند ماه باقي مانده تا زمان برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري امريكا تلاش كند تا بيشترين بهره را از فرصت محدود پيش رو ببرد. در مورد ايران احتمالا سياست آنها اين خواهد بود كه اولا برنامه هسته‌اي را به تعويق بيندازند ثانيا به ايران پيام دهند كه اسراييل حاضر است، سطح تنش و درگيري با ايران را افزايش دهد. اسراييل علاقه‌مند است كه امريكا را به ورطه جنگ با ايران بكشاند و كار برنامه هسته‌اي ايران يكسره شود. بارها و بارها در زمان آقاي باراك اوباما سعي كردند كه امريكا را وارد اين درگيري كنند اما رييس‌جمهور وقت امريكا با اين خواسته مخالفت كرد و اسراييل را از دست زدن به اقدامات خطرناكي كه مي‌توانست آغازگر جنگ در خاورميانه باشد بازداشت. بنابراين در مجموع سياست اسراييل را مي‌توان اولا افزايش فشار بر ايران ثانيا تلاش براي كليد زدن يك درگيري نظامي مستقيم ميان تهران و واشنگتن دانست.
   واكنش نشان دادن ايران در بازه زماني باقي‌مانده تا انتخابات امريكا را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا واكنش صرفا حقوقي مي‌تواند، بازدارنده باشد؟
بسيار اهميت دارد كه ظرف چند ماه آينده ايران از خود خويشتنداري نشان دهد و در زميني كه اسراييل آن را طراحي كرده، بازي نكند. برنامه اسراييل و دامي كه آنها براي ايران پهن كرده‌اند اين است كه ايران را به واكنشي وا دارند كه سرانجامش درگيري و تقابل مستقيم نظامي با ايالات ‌متحده باشد. فارغ از اينكه نتيجه اين جنگ چه خواهد شد و كدام‌يك از طرفين مي‌تواندپيروز ماجرا باشد، اين جنگ يك فاجعه خواهد بود. به نظر من ايران بايد همان‌گونه كه ظرف چند ماه گذشته در اين زمينه عاقلانه عمل كرده و با خويشتنداري و اتخاذ رويكردي منطقي مانع دستيابي اسراييل به اهدافش شده در ماه‌هاي آينده نيز همين رويكرد را در پيش گيرد تا مشخص شود سرنوشت انتخابات رياست‌جمهوري امريكا و رقابت ميان دونالد ترامپ و جو بايدن چه خواهد شد. به دليل شيوع ويروس كرونا و وضعيتي كه بيماري كوويد19 در اين كشور رقم زده در حال حاضر از توجه امريكايي‌ها به سياست خارجي و عرصه بين‌الملل كاسته شده و تمركز آنها بيشتر بر موضوعات داخلي است. اين موضوع كه مي‌تواند بر آينده انتخابات امريكا نيز اثر بگذارد بسيار مهم است و ايران با اينكه احتمالا مي‌داند، خرابكاري‌هاي اخير از كجا ناشي مي‌شود با درنظر گرفتن اين شرايط بايد از اقدام مستقيم عليه امريكا يا اسراييل پرهيز كند.
   تاكنون دست‌كم دورنمايي از تيم سياست خارجي جو بايدن و سياست‌هاي احتمالي اين تيم در قبال موضوعات تاثيرگذار بين‌المللي روشن شده است. آيا اين امكان وجود دارد كه با روي كار آمدن دولت احتمالي دموكرات‌ها،  سياست خارجي ايالات‌متحده در قبال ايران با تغييري جدي همراه شده و از اثرگذاري اسراييل در موضوع ايران كاسته شود؟
اخيرا حزب دموكرات طي سندي از برنامه‌هاي آينده خود در بسياري از حوزه‌ها رونمايي كرد و ازجمله اين حوزه‌ها موضوع توافق هسته‌اي با ايران بود. در اين سند مشخص شد كه دولت احتمالي دموكرات‌ها مايل است به هر نحو ممكن به برنامه جامع اقدام مشترك(برجام) بازگردد. هرچند كه برجام همه مسائل مورداختلاف ميان ايران و ايالات‌متحده را حل و فصل نمي‌كند اما باعث مي‌شود كه تهديد برنامه اتمي ايران از نگاه امريكا از بين برود و ايران تحت نظارت‌هاي بين‌المللي فعاليت هسته‌اي خود را در چارچوب آژانس و به صورت صلح‌آميز دنبال كند. برجام و اجراي موفقيت‌آميز آن مي‌توانست پيش‌زمينه‌اي باشد كه دو كشور درخصوص مسائل ديگر نيز وارد گفت‌وگو شوند و چارچوبي براي رفع مشكلات و مسائلي كه دو طرف علاقه داشتند حل و فصل شود، وجود داشته باشد. اگر بخواهيم دقيق به سياست‌هاي امريكا در قبال اسراييل نگاه كنيم بايد بگوييم هر دو حزب اصلي در ايالات‌متحده يعني هم جمهوري‌خواهان و هم دموكرات‌ها به‌طور كامل از اسراييل و ماهيت وجودي آن حمايت مي‌كنند اما تفاوت دو حزب در اين است كه جمهوري‌خواهان آزادي عمل بيشتري به تندروها در اسراييل مي‌دهند و اين موضوع مي‌تواند براي منافع ايران خطراتي به همراه داشته باشد.
   يكي از روش‌هايي كه از سوي اسراييل براي نابودي توافق هسته‌اي مورد استفاده قرار گرفته، طرح ادعاي سرقت برخي مدارك از داخل ايران و ارايه آن به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بوده كه درنهايت نيز به صدور قطعنامه شوراي حكام عليه كشورمان منجر شد. باتوجه به شرايط فعلي آيا امكان نجات برجام وجود خواهد داشت؟
نمي‌توان گفت كه به‌طور حتم ايران مي‌تواند اين مساله را حل و فصل كرده و از اين پيچ سخت عبور كند اما اميدوارم كه اين اتفاق بيفتد. آنچه مسلم است اين است كه اسراييل دوست دارد، برنامه هسته‌اي ايران از سوي نهادهاي بين‌المللي به عنوان يك تهديد براي صلح جهاني شناخته شود تا بتواند از آن براي افزايش فشار بر ايران و ايجاد اجماع بين‌المللي عليه تهران بهره گيرد. مي‌خواهم بگويم كه اگر گام‌هاي موثري براي حل اين معضل برداشته نشود و ايران نتواند در تعامل با آژانس اين معضل را رفع كند، اسراييل خواهد كوشيد تا با دستاويز قرار دادن آن از ايران به عنوان يك تهديد بين‌المللي نام برده و از ديگر كشورها بخواهد تا با افزايش فشار به رفع اين تهديد ادعايي كمك كنند. در مقابل اگر ايران بتواند با اتخاذ سياستي درست موضوع را در آژانس حل كرده و مانع از آن شود كه در آينده پرونده به شوراي امنيت ارجاع شود، دست اسراييل از اين ابزار كوتاه خواهد شد. به‌ طور كلي اگر تجربه‌اي نظير برجام تكرار شود - حالا به هر صورت كه يا امريكا به توافق هسته‌اي بازگردد يا اتفاقات ديگر- اين تجربه نشان خواهد داد كه مسائل ديگر ميان ايران و امريكا نيز قابل حل است و اسراييل دوست ندارد شاهد اين كاهش تنش ميان تهران و واشنگتن باشد. ايران بايد در زمينه پرونده هسته‌اي  و بحث آژانس بين‌المللي بسيار هوشمندانه عمل كند چراكه در غير اين صورت اسراييل و امريكا خواهند توانست با سوءاستفاده از شرايط از طريق سازمان ملل و ديگر نهادهاي بين‌المللي نسبت به ايجاد اجماع و افزايش فشار بر ايران اقدام كنند.
   راه‌حل پيشنهادي شما براي عبور از بن‌بست فعلي چيست؟
در شرايطي كه استراتژي امريكا و اسراييل در قبال ايران تغيير كرده و آنها اقدام به عمليات‌هاي خرابكارانه مي‌كنند مهم اين است كه ايران بتواند به سلامت از اين دوران عبور كند. هدف امريكا و اسراييل اولا اين است كه رشد برنامه اتمي ايران را مختل كنند ثانيا دامي براي ايران پهن كنند كه از آن طريق بتوانند با استفاده از واكنش احتمالي ايران، اقدام به اجماع سازي بين‌المللي يا آغاز درگيري نظامي كنند. مهم است كه ايران خويشتنداري داشته باشد و از پاسخ واضح به اين اقدامات خودداري كند.
   به نظر شما واقعا دولت ترامپ خواستار جنگ با ايران است؟
فكر نمي‌كنم شخص ترامپ مايل به اين اتفاق باشد اما برخي در دولت امريكا اين خواسته را دارند. آقاي ترامپ هميشه ادعا كرده كه نبايد به جنگ‌هاي تمام‌ناشدني در خاورميانه وارد شويم اما بايد اين موضوع را درنظر گرفت كه اسراييل تلاش خواهد كرد، امريكا را به جنگ با ايران بكشاند. من سخنراني‌هاي ترامپ را از دهه 90 مرور مي‌كردم و از همان زمان او معتقد است، قدرت‌هاي بزرگ نبايد وارد جنگ‌هاي تمام ناشدني شوند. در كتاب بولتون آمده است كه اصرار زيادي براي حمله به ايران صورت گرفت و حتي بولتون با خوشحالي به خانه مي‌رود تا لباس‌هايش را عوض كند اما در اين ميان ناگهان ترامپ نظرش را تغيير داده است. به شخصه معتقدم، ترامپ علاقه‌اي به درگيري ندارد و صرفا شومني است كه مي‌خواهد بگويد من توانستم موفق باشم. مانند همان اتفاقي كه در ماجراي كره‌شمالي رخ داد و با چند عكس ترامپ فكر كردكه كار خود را انجام داده است. ذكر اين نكته ضروري است كه در امريكا هم برخي مواقع اختيار عمل از رييس‌جمهور از او سلب مي‌شود و او ناچار است دست به انتخاب‌هايي بزند كه شايد با آن موافق نباشد.

 


    منافع زيادي براي اسراييل در خرابكاري عليه تاسيسات هسته‌اي ايران وجود دارد. مهم‌ترين منفعتي كه اسراييل از اين‌گونه عمليات‌ها مي‌برد اين است كه آنها بدون اينكه مسووليت اقدامات خود را بپذيرند، اقدام به خرابكاري كرده و به هدف خود يعني به تاخير انداختن توسعه و رشد صنعت هسته‌اي ايران دست مي‌يابند. اين به نوعي سياست تاريخي اسراييل است كه هيچ‌گاه مسووليت كاري كه انجام مي‌دهد، نمي‌پذيرد و اعلام نمي‌كند كه مسوول اقدامي خرابكارانه است.
    در شرايطي كه استراتژي امريكا و اسراييل در قبال ايران تغيير كرده و آنها اقدام به عمليات‌هاي خرابكارانه مي‌كنند، مهم اين است كه ايران بتواند به سلامت از اين دوران عبور كند. هدف امريكا و اسراييل اولا اين است كه رشد برنامه اتمي ايران را مختل كنند ثانيا دامي براي ايران پهن كنند كه از آن طريق بتوانند با استفاده از واكنش احتمالي ايران، اقدام به اجماع‌سازي بين‌المللي يا آغاز درگيري نظامي كنند. مهم است كه ايران خويشتنداري داشته باشد و از پاسخ واضح به اين اقدامات خودداري كند.
     اسراييل دوست دارد، برنامه هسته‌اي ايران ازسوي نهادهاي بين‌المللي به عنوان يك تهديد براي صلح جهاني شناخته شود تا بتواند از آن براي افزايش فشار بر ايران و ايجاد اجماع بين‌المللي عليه تهران بهره گيرد.
     اگر ايران بتواند با اتخاذ سياستي درست موضوع را در آژانس حل كرده و مانع از آن شود كه در آينده پرونده به شوراي امنيت ارجاع گردد، دست اسراييل از اين ابزار كوتاه خواهد شد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون