بازيكنان بايد بيشتر مراقب رفتارشان در شبكههاي اجتماعي باشند
داستان تكراري اسكرين شات و تكذيب
علي ولياللهي
يكي از عجيبترينهايش داستان نيمه شب اردوي تيم ملي المپيك بود. در ايام بازيهاي آسيايي جاكارتاي اندونزي در سال 2018 ساعت 3 صبح استوري يكي از بازيكنان تيم فوتبال اميد، فضاي مجازي را مثل بمب تركاند. اسكرينشاتي منصوب به صفحه استوري محمدامين اسدي، بازيكن باشگاه پرسپوليس در گروههاي مختلف فوروارد ميشد. در اين استوري كلماتي منشوري پشت سر هم رديف شده بودند كه مشخص بود خطاب به يك دختر است. صبح اين اتفاق به خبرگزاريها هم كشيده شد و در نهايت زلاتكو كرانچار، سرمربي وقت تيم و حميد استيلي، مدير تيم مجبور به واكنش شدند. تصوير منتشر شده از اسدي در حالي كه مغموم توي لابي هتل نشسته و بليت بازگشت در دستش ديده ميشد، نتيجه واكنش مربيان تيم به اتفاقات شب گذشته بود. با اين حال خود اسدي در نخستين واكنشش همه چيز را از اساس تكذيب كرد. اين بازيكن جوان مدعي شد شب حادثه وقتي خواب بوده، پيجش هك شده و هكرها يوزر و پسورد صفحهاش را تغيير داده و آن استوري را منتشر كردهاند. البته اين ادعا را تقريبا هيچكس باور نكرد. چند روز بعد يك نمونه ديگر باز هم در تيم اميد ديده شد. محمد آقاجانپور ديگر بازيكن تيم اميد هم يك استوري عجيب منتشر كرد و چند ساعت بعد بلافاصله اعلام كرد، پيجش هك شده است. استيلي اين بار برخلاف اسدي از بازيكن تيمش حمايت كرد و گفت او بچه خوب و سالمي است اما باز هم او را راهي خانه كرد.
در اين مدت بازيكنان سرشناس ديگري هم درگير اين داستان شدهاند. سلبريتيهايي كه محاسباتشان غلط از آب درميآيد و بعد مجبور ميشوند همه چيز را تكذيب كنند. تمام اين تكذيب كردنها هم از دو حالت خارج نيست. اگر فضاي اينستاگرام باشد، طرف ميگويد صفحهام هك شده و اگر توييتر باشد با توجه به امكان پايينتر هك صفحات، آن فرد مدعي ميشود اصلا در اين فضا فعاليتي ندارد. آخرين نمونه اين شكل اتفاقات نيز برميگردد به كامنت اكانت منتسب به شايان مصلح بازيكن تيم فوتبال سپاهان. داستان از اين قرار است كه اكانت منسوب به بازيكن سپاهان نسبت به يكي از بزرگان اهل سنت بياحترامي كرد و اسكرينشاتش بلافاصله همه جا منتشر شد. روز بعد كميته اخلاق فدراسيون فوتبال مصلح را براي اداي پارهاي توضيحات فراخواند و در حكم بدوي اين بازيكن را تا اطلاع ثانوي از حضور در رقابتهاي فوتبالي محروم كرد. اما در حالي كه همه به اين فكر ميكردند كه چرا مصلح چنين رفتاري انجام داده، اين بازيكن در كمال تعجب مدعي شد اصلا در توييتر فعاليت نداشته است! اين در حالي است كه او در كانال تلگرامياش به صراحت گفته بود به توييتر پيوسته و حتي برخي از توييتهايش را نيز در كانالش منتشر كرده بود. ضمن اينكه همان پيجي كه مصلح منكر اصالتش ميشود توسط برخي پيجهاي اصلي ساير فوتباليستها فالو شده است.
اين اتفاق در حالي رخ داد كه تيم سپاهان در يك نبرد مهم بايد با استقلال روبرو ميشد. قليچخاني مدير رسانهاي باشگاه سپاهان روز جمعه ادعاي مصلح را تكرار كرد و گفت:«در اين زمينه به نظر من سوءتفاهمي ايجاد شد زيرا در فضاي مجازي براي ورزشكاران صفحات زيادي وجود دارد. مصلح صفحهاي در توييتر ندارد و فردي هم كه صفحهاي را براي مدافع ما در توييتر ايجاد كرده بود، روز گذشته آن را غيرفعال كرد. مستندات خود را به فدراسيون فوتبال و كميته اخلاق ارايه كرديم.»
داستان مصلح از آنجايي حساسيتبرانگيزتر شده كه اين بازيكن يك بار ديگر دقيقا به همين دليل(يعني توهين به اهل تسنن) با مشكل مواجه شده بود. دو سال قبل شعرخواني مصلح در يك محفل تقريبا عمومي جنجال زيادي به پا كرد و باعث شد، اعضاي فراكسيون اهل سنت مجلس در نامهاي خواستار برخورد قضايي با مصلح كه آن زمان در پرسپوليس توپ ميزد، شوند. در آن نامه آمده بود:«اينجانبان اعضاي فراكسيون اهل سنت مجلس شوراي اسلامي، مراتب اعتراض شديد خود را به اهانتهاي مطرح شده در جمع عمومي از سوي يكي از ورزشكاران نسبت به ساحت مبارك خلفاي راشدين و امهاتالمومنين و خاندان رسالت اعلام و درخواست برخورد قضايي قاطع و فروي از سوي مسوولان و برخورد انضباطي از سوي فدراسيون فوتبال و باشگاه مربوطه را داريم.» مصلح همان زمان دردسرهاي زيادي كشيد تا اين پرونده را رفع و رجوع كند. او همان زمان در پاسخ به انتقادات با ابراز ارادت به برادران اهل تسننش چنين جوسازيهايي را كار عناصر تفرقهانداز دانست.
حال فارغ از مساله شايان مصلح كه بايد در جاي خودش و از جهات زيادي مورد بررسي قرار بگيرد چراكه اين نوع رفتارها فارغ از مسائل فوتبالي در بطن جامعه اثرگذار هستند، ميتوان اين سوال را پرسيد كه چرا چنين روندي به وجود ميآيد؟ بخشي از آن ميتواند مربوط به هنجارهاي جامعه باشد. شايد يك فوتباليست در انگلستان حتي اگر فيلم غيراخلاقياش هم منتشر شود، مجبور نباشد دست به تكذيب بزند. اما در ايران اوضاع كاملا متفاوت است. اينجا بازيكنان به خاطر عرف جامعه و مجازاتهايي كه در كميتههاي انضباطي و اخلاق فدراسيون فوتبال وضع ميشود گاهي مجبور ميشوند، چت كردنشان را نيز تكذيب كنند و دست به دامان هكرها و فالورهاي فيك شوند. بسياري از فوتباليستها براي مصون ماندن از لو رفتن مسائل خصوصيشان و فرار از عواقب احتمالي، پيجهاي پرايوتي دارند كه فقط افراد مطمئن ميتوانند به آن دسترسي داشته باشند. از طرف ديگر ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه وقتي بازيكنان از شرايط آگاهي دارند آيا بهتر نيست كمي بيشتر مراقب رفتارشان باشند؟ آيا اين بهتر از تكذيبهاي عجيب و غريب كه همگي از يك فرمت پيروي ميكنند، نيست؟ آيا سلبريتيهايي كه از قضاوتهاي ديگران به تنگ آمدهاند، ميدانند دروغ گفتنهايي از اين دست خودش يك نوع بياخلاقي است؟ شايد يك جامعهشناس بهتر بتواند به اين سوالات پاسخ دهد اما هر چه كه هست، بازيكنان فوتبال بايد حواسشان را خيلي جمع كنند. آنها بايد بدانند هر كاري هم كنند و حتي اگر در آرمانشهر اخلاقي دنيا هم زندگي كنند، هميشه افرادي مسلح به اسكرينشات در اطرافشان هستند.