خوش بياري يا بد بياري؟
علي صارميان
آيا علل معنوي براي مصيبتهاي پياپي وجود دارد؟ اغلب مردم ايران در اين فكر هستند كه بههم رسيدن مصيبتها و بلاها از مشكلات اقتصادي گرفته تا بلاياي طبيعي و حالا كرونا علتي دارد. قبلا يكي از علما ميفرمود به علت گناه زياد است ولي وقتي شهر قم كانون بلاي كرونا شد با اين منطق بايد قبول ميكرديم، مذهبيترين شهر كشور، پرگناهترين جاي مملكت است. پس يا علتش اين نيست يا اروپاي بي دين، به علتي جلوگيري از بلا ميكند. گروهي ديگر عقيده دارند اينها امتحانات الهي هستند كه ما آزمايش شويم و بعدش روزگار فراواني و بركت ميرسد. ولي بر پيامبرش هم اين دوران رنج اينقدر طول كشيده است؟ گروهي ديگر عقيده دارند كه ظلم مستمري در كشور وجود دارد كه باعث نزول بلاست. البته مبلغين و مقامات ميفرمايند ما عادلترين افراد و سيستم ما انسانيترين حكمراني است. لذا يا اين اتفاقات هيچ ريشهاي ندارند و تصادفا از سالها قبل، به خصوص از پاييز سال گذشته تا كنون اين همه بلاي خسته كننده و پياپي پيش ميآيد و مردم كشور احساس سرشكستگي و شكست روزمره ميكنند (كافي است مضمون جوكهاي با مضمون ما ايرانيها نگاهي بيندازيم و از حرف مردم در اتوبوس و تاكسي بگذريم) . يا احتمال يك ايراد بزرگي در حكمراني و زيست ايرانيان است. مردم بي نوا كه واقعا سنگ به شكم بستهاند و شكرگزارند و ساكت. پس مشكلي در مديريت هست. مديريت كلان كشور مساله را در فقدان مديريت جهادي مدنظرش ميديد. اگر چه جهاديترين مجلس شروع شد، و مصوبات و انتصاباتش را ديديم ولي چشماندازي براي خوش بياري نيست كه دوران هفت گاو لاغر دوران روحاني دورانش تمام ميشود و هفت گاو شيرده شروع به پروار بندي ميكنند (هرگاو برابر يكسال) حالا نه يزد دور است و نه گز. ميبينيم كه كام مردم با آمدن جهاديهايي كه كارنامه بدهكاريشان در تهران ناديده گرفته شد...
در ادامه شيرين خواهد شد يا نه.
اما بالشخصه احساس ميكنم بد بياريها و بلاياي كشور ريشهاي بسيار عميقتر دارد كه در همينجا تحت يادداشت سينرژي در ياداشتهاي بعدي خواهم نوشت.
اما توقع از متفكرين و اهل فور طيف اصولگراي ما ايناست كه جهت راهحل برونرفت و پرواربندي سالهاي پيش رو از اميدي قابل درك براي مردم بگويند. اميدي كه قابل برنامهريزي و تحقق است و دوران انتظاري كمتر از حد اعتراض مردم دارد.
اين مهندسين شريف چينش مديران جامعه از هردو جناح كه به لطف خدا هم از عالم غيب خبر ميآورند و هم علت اين تلخيها را ميدانند؛ زودتر مجلس را براي دستگرمي پايان هفت سال قحطي كه از آن ميگويند با يك برنامه مشخص كه مردم را تحت فشار قرار ندهد، شروع كنند.
ما كه وقايع را پيشبيني ميكنيم ولي نفوس خير بزنيم شايد واقعا ما اشتباه ميكرديم.
بدبياري و خوشبياري يك ملت؛ به اقدام براي خير عمومي حاكمان بستگي دارد و ملتي كه توان يا شانس چنين مديران و برنامهريزاني را دارد؛ دچار رمل و اسطرلاب و تضرع براي رفع نحوست نميشود.
خوبست ذكر حديثي كنيم از همين بد بياريها و خوش بياريها كه به عنوان گردن بي گناه از آنها ياد شده است.
و امام هادي به حسن بن مسعود كه از بد بياريها گله داشت گفت:
«اي حسن، تو هم با اينكه با ما آمد و شد داري گناهت را به گردن بي گناهان مياندازي
اي حسن، مگر روزها چه گناهي دارند كه چون جزاي كردار خود را ميبينيد آنها را شومپنداشته و به آنها بد ميگوييد»
هان...اي حسنها...مشكل در مديريت ماست.