مذاكره با امريكا- فعلا تفاوتي ندارد
اسماعيل گراميمقدم
الف) با اين وضعيت و مختصات فعلي اگر فكر كنيم به جاي يك سال بعد همين فردا رييسجمهوري جديد انتخاب ميشد، مهمترين چالش او مذاكره يا عدم مذاكره با امريكا و حل و فصل پرونده هستهاي ايران است. اينكه آقاي روحاني داراي نقاط ضعفي است بر كسي پوشيده نيست. در برخي سياستهاي داخلي به اصلاحطلبان و مردم جفا شد؛ چراكه ايشان به ويژه در راستاي سياسي در مسير مطالبات مردم حركت نكرد. اما در اينكه آقاي روحاني تمام تلاشش را كرد تا وضعيت كشور بهبود پيدا كرده و معيشت مردم بهتر باشد و كشور از تنگناهاي اقتصادي رهايي پيدا كند نيز هيچ شكي نيست. آقاي روحاني تمامقد وارد شد و در ۴ سال اول موفق شد، توافق برجام را به انجام برساند و در آن مقطع كشور از تحريم نجات پيدا كرد؛ بنابراين آنجا ديگر مقصر آقاي روحاني نيست، مقصر كساني هستند كه از تحريمها منفعت ميبرند و نانشان در تحريمها بود. كساني كه مسير را به نحوي شتابزده و تند پيش بردند كه ما دوباره گرفتار شديم.
ب) تغيير وضعيت كنوني وابسته به اين است كه ما با امريكا مذاكره كنيم يا نه. ما نميتوانيم چشممان را بر واقعيت ببنديم. بايد سياستهاي كلان كشور تغيير كند. فعلا اين سياستها بر عدم مذاكره با امريكا استوار است و كاري هم نميشود كرد. بر همين اساس هر رييسجمهوري هم كه روي كار بيايد، چه راست چه، چپ چه تندرو يا معتدل، نميتواند كاري از پيش ببرد؛ چراكه سياستها تدوين شده و او مجري است. روسايجمهور سياستهاي تعيين شده را اجرا ميكنند و نميتوانند تصميم بگيرند كه مذاكره كنند يا نه. تنها در شرايطي كه سياستها عوض شوند، ميتوانيم به بررسي اين موضوع بپردازيم كه رييسجمهوري منتخب بعدي بايد داراي چه ويژگيهايي باشد.
سخنگوي حزب اعتماد ملي