هنريك جز طبيعت چيزي نداشت
بهرام زهزاد
با آقاي مجنونيان يا همان هنريك خودمان سالهاي زيادي دوست بودم و بارها براي كار و پروژه با هم به مناطق حفاظت شده و ساير مناطق سفر كرديم. او عاشق طبيعت ايران و در عين حال به شدت نگران آن بود. كارها و آثار او كه بيشتر به شكل كتاب منتشر شدهاند نشان دهنده سالها تلاش هنريك مجنونيان براي حفاظت از طبيعت ايران است. او سعي داشت مفهوم حفاظت از مناطق را به دستاندركاران و مسوولان و به دانشجويان منتقل كند. هنريك ميخواست مسووليت فردي افراد براي فكر كردن، برنامهريزي و عمل كردن به محيط زيست را تحت عنوان مفهومي به نام اخلاق محيطزيستي جا بيندازد. او بر عمل كردن بيش از هر چيز اصرار داشت و معتقد بود اگر چيزي روي كاغذ و تئوري باشد گر چه مفيد است اما تنها زماني مثمرثمر خواهد بود و طبيعت ايران را نجات خواهد داد كه به مرحله عمل برسد. ميدانيم كه طبيعت ايران بسيار مورد تاخت و تاز قرار گرفته، چندي پيش در سفرنامهاي كه مربوط به قرن نوزدهم بود به اين موضوع برخوردم و جالب است كه از همان زمان مستشرقيني كه به ايران سفر كرده بودند به اين نكته در سفرهايشان اشاره و عنوان ميكردند. براي هنريك اين دستاندازي بسيار نگرانكننده بود، او شب و روز خود را گذاشت تا بتواند در افواه عمومي اين مقوله را جاي دهد كه طبيعت آن بخش از زندگي ماست كه وابسته به آنيم و براي بقاي خود بايد از آن حفاظت كنيم. در سالهاي پاياني عمر هنريك به واسطه بيماري از فعاليتهاي ميدانياش كاسته شد اما همچنان فعاليتهاي تحقيقاتي و علمي خود را ادامه داد و كتابهاي زيادي را هم منتشر كرد. امروز باخبر شدم آخرين كتابشان هم آماده چاپ شده كه به زودي منتشر ميشود. اين كتاب جمعبندي همه كتابهاي او است. خبر فوت هنريك مجنونيان برايم ناگهاني و گيجكننده است. همه انتظار داشتيم در اين سالهاي پاياني بتواند تجربيات بيشتري را در اختيار ديگران قرار دهد اما متاسفانه نوميدي به بهبود وضع محيطزيست در او مشابه بسياري ديگر از طبيعتدوستان ايجاد شد. در شكلگيري اين نااميدي بخشي مسوولان مقصرند. وقتي كسي پست و مقامي را ميپذيرد نسبت به آن مسووليت برايش ايجاد ميشود و وظيفه دارد برايش فكر و كار كند. اگر قرار باشد با توجه مصالح مسووليتي ناديده گرفته شود، نااميدي در دلسوزان ايجاد ميشود. هنريك هم انتظار داشت مديران با مسووليت كامل كار كنند اما او شاهد بود مواردي پشت سر هم به واسطه عدم مسووليتپذيري (همانند آنچه در آتشسوزيها شاهد بوديم) يا با عمد (با واگذاري مناطق و از دست رفتن آنها) اتفاق ميافتد. هنريك در زندگي جز طبيعت چيزي نداشت كه به آن علاقه ببندد و همين تخريبها در طبيعت ايران و عدم جلوگيري در برابر آنها او را منزوي كرد.
هيات علمي بازنشسته دانشگاه شهيد بهشتي