• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4712 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۶ مرداد

كشيش كمونيست

اسدالله امرايي

رمان رفيق دن كاميلو نوشته جوواني گوارسكي با ترجمه غلامعلي لطيفي در انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. طنز گوارسكي كه نوشته‌هايش را اينچنين شهره عالم ساخته، حاصل بيش از چهار دهه حضور او در كوره حوادث سياسي و اجتماعي وطنش ايتاليا، از 1920 تا 1960 ميلادي است. بسياري از حوادث اين دوره نه فقط خالي از مايه‌هاي طنز نيست كه برخي از آنها مصداق عين طنز است و مي‌توان احتمال داد كه برخي از آن حوادث در پرورش ذوق و مشرب فكري او اثرگذار بوده‌اند.كاميلو و په‌پونه از شخصيت‌هاي محبوب گوارسكي هستند. بر اثر يك‌سري اتفاقات دن كاميلو تصميم مي‌گيرد لباس مبدل بپوشد و خودش را كمونيست جا بزند و با په‌پونه و گروهش به شوروي برود تا خباثت كمونيسم و شوروي را براي آنها آشكار كند. در اين كتاب دو رفيق كه هيچ اعتقاد مشتركي ندارند با هم در چالشي دايمي هستند از سوي ديگر دن كاميلو با لباسي مبدل به ميان مردم آمده و نبايد كسي از كشيش بودن او مطلع شود و په‌پونه تمام مدت در تلاش است اين راز را حفظ كند. اما در آخرين دقايق سفر كه تمام گروه در توفان گرفتار مي‌شوند، كشيش ذات خود را نشان مي‌دهد و تنها يك نفر نيت مي‌كند خيانت او را فاش كند، اما همان يك نفر به دست ملوان كشتي كشته مي‌شود. گوارسكي در خانواده‌اي از طبقه متوسط در نزديكي شهر پارماي ايتاليا به دنيا آمد. پس از ناكامي در تحصيلات دانشگاهي به مشاغل مختلف روي آورد تا اينكه سرانجام در ۱۹۲۹ سردبير مجله‌اي فكاهي به نام كوريره اميليانو را به عهده گرفت و در سال‌هاي ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ سردبيري مجله فكاهي ديگري به نام برتولدو به عهده او گذاشته شد. طي جنگ جهاني دوم دولت موسوليني را مورد انتقاد قرار داد كه همين انتقادات مشكلاتي را برايش فراهم آورد در همين دوران برادرش در جبهه شوروي مفقودالاثر شد و او شبي از ناراحتي به بطري پناه برد و مست در خيابان راه افتاد و به فاشيست‌ها فحش داد. او را بازداشت كردند. در سال ۱۹۵۴ هم به اتهام افترا بازداشت شد. او نامه‌اي را انتشار داده بود كه در آن از قول رهبر مقاومت ايتاليا د گاسپري كه بعدها به نخست‌وزيري رسيد، از متفقين خواسته شده بود رم را بمباران كنند. دادگاه او را به دوازده ماه زندان محكوم كرد اما به دليل خوشرفتاري زودتر آزاد شد.  «ببين رفيق بايد يك چيزي به شما بگم. رفيق اسكاموگيا از سرمايه‌هاي حزبه. اما از جهت سياسي هنوز چندان بالغ نشده و هر لحظه ممكنه مرتكب خطاهاي سرمايه‌داري بشه...» رفيق پترونا گفت: «متوجه شدم، اما خيال مي‌كنم با گذشت زمان خطاهاش كم بشه.».

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون