• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4717 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۳ مرداد

آتاتورك

مرتضي ميرحسيني

مصطفي كمال كه سال 1923 در چنين روزي رسما قدرت را در تركيه به دست گرفت يكي از چهره‌هاي آشناي تاريخ منطقه ماست. نامش به ملي‌گرايي و سكولاريسم گره خورده است و در تاريخ تركيه به ترقي‌خواهي و نوگرايي شناخته مي‌شود هر چند به قول اريك هابسبام «نمي‌گذاشت هيچ انتخاباتي سد راهش قرار گيرد.» كم ‌و بيش همان نقشي را در سير حيات كشورش ايفا كرد كه رضا شاه- البته كمي پس از او- در تاريخ ما به عهده گرفت. 
تفاوت‌ها به كنار، شباهت اين دو كه نظامي و تجددگرا و سنت ‌ستيز بودند و به الگوهاي مشابه‌اي براي نوسازي تكيه داشتند، زياد است اما چنين به نظر مي‌رسد كه آتاتورك تاثير عميق‌تر و ماندگارتري در تاريخ تركيه گذاشته باشد. قهرمان جنگ اول جهاني بود و ميان نظاميان ترك دل‌زده از سلطنت درمانده عثماني محبوبيت زيادي داشت. اين محبوبيت در دوره جنگ دو ساله با يونان(كه انگليسي‌ها و فرانسوي‌ها محرك و آتش ‌بيار آن بودند و با يورش يونان به ازمير شروع شده بود) بيشتر هم شد و نقش او را از سرباز دليري كه براي كشورش مي‌جنگد به رهبري كه آينده تركيه در دستان اوست، تغيير داد. 
از طرف دربار عثماني- و در واقع به خواست و دستور متفقين-كه براي خلع سلاح سربازان ترك مستقر در آناتولي شرقي رفته بود اما در آنجا هسته مقاومتي شكل داد و در گذر از حوادث بعدي آن را به جنبشي ملي تبديل كرد. جريان هوادار او به پشتيباني نيروهاي ملي‌گراي ترك و در تقابل با سلطنت عثماني، دولتي در آنكارا بر پا كردند و همزمان به جنگ با استانبول و مقاومت مقابل تجاوز يونان برخاستند.  مصطفي كمال و يارانش پايان دوره امپراتوري عثماني را پذيرفته و از ادعاي حاكميت بر سرزمين‌هاي عرب‌نشين واقع در قلمرو اين امپراتوري هم دست كشيده بودند اما از خاك اصلي تركيه نه عقب مي‌نشستند و نه حتي حاضر به مذاكره درباره‌اش بودند. با سرسختي و فداكاري و البته به بهايي سنگين كشوري را كه امروزه تركيه مي‌ناميم، حفظ كردند و بعد از پيروزي بر يونان و تحميل اراده خودشان به انگليسي‌ها و فرانسوي‌ها، سلطنت و خلافت عثماني را هم كنار گذاشتند. نظام كشورشان را به جمهوري تغيير دادند و رياست اين نظام نوپا را هم چنانكه پيش‌بيني مي‌شد به مصطفي كمال تقديم كردند.  او نام خانوادگي آتاتورك را براي خودش برگزيد كه به فارسي «پدر ملت ترك» ترجمه مي‌شود. در همان بدو كار جنبش استقلال‌خواهي كردها را با خشونتي تكان‌دهنده سركوب و بيشتر رهبران و سران‌شان را سر به نيست كرد. اين سركوب، كاستي بزرگ و تناقض دروني ناسيوناليسم را نشان مي‌داد زيرا آتاتورك آنچه كه براي مردم خودش همچون حقي مسلم و طبيعي مي‌شناخت را براي ديگران رد مي‌كرد. به هدف نوسازي تركيه الگويي را به كار بست كه معمولا «غرب‌گرايي» خوانده مي‌شود.
 چون اعتقادات ديني مردمش را يكي از عوامل عقب‌ماندگي جامعه مي‌ديد، مدارس مذهبي را منحل و لباس پوشيدن به روال گذشته را محدود كرد، همه قوانين اسلامي و حتي خط عربي را هم كنار گذاشت و جدايي دين از دولت را يكي از اصول شش‌گانه كشور جديد تركيه خواند. اما جامعه تركيه زير پوست اين تغييرات، يك جامعه مسلمان باقي ماند و گذر زمان و تحولات بعدي تركيه نشان داد كه ريشه‌هاي اسلام در اين كشور بسيار بيشتر از آنچه در زمان سقوط دولت عثماني به نظر مي‌رسيد، عميق و محكم است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون