• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4717 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۳ مرداد

علي حاتمي يكي بود و... هست

طهماسب صلح‌جو

درباره زنده‌ياد علي حاتمي بسيار گفته‌اند و نوشته‌اند. در ستايش يا نكوهش ديگر گفتني باقي نمانده است كه به نوشتنش بي‌ارزد. كساني هم خواسته‌اند، پا جاي پاي او بگذارند و به تقليد از فيلم‌هايش دست‌اندركار شده‌اند تا شايد علي حاتمي ثاني شوند. اما دريغ از اينكه به گرد پاي آثارش رسيده باشند. «مدرسه هنر، مزرعه بلال نيست آقا كه هر سال محصول بهتري داشته باشد. در كواكب آسمان هم يكي مي‌شود ستاره رخشان، الباقي سو سو مي‌زنند...»  اين سخن شيوا كه در فيلم «كمال‌الملك» از بيان ناصرالدين شاه مي‌شنويم، حديث حال مكتب سينمايي علي حاتمي است كه هنوز ستاره رخشان ندارد. البته كم نيستند، سينماگراني كه در تقليد از تكنيك و فرم سينماي غرب استادند و گاه با ساختن فيلم‌هاي فستيوال‌پسند، سنگ تمام مي‌گذارند. اما وقتي مي‌خواهند از سبك و سياق سينماي علي حاتمي الگو‌برداري كنند، كم مي‌آورند. با آرايش سرسري صحنه و چهره ولباس و مبالغه در ادا و اطوار بازيگران و رديف كردن واژه‌هاي نخ نما شده همچون في‌الواقع، الساعه از اين فقره، مستفيض گرديديم! خودشان را همتا و همپاي علي حاتمي مي‌دانند. بي‌آنكه از زيبايي‌شناسي تصوير و شاعرانگي سخن در اين سبك بهره‌اي داشته باشند.
گوهر سينماي علي حاتمي كهنه‌پرستي و خاطره‌بازي و تاريخ‌نگاري نيست بلكه گفتن«سر دلبران در حديث ديگران» است و گذشته چراغ راه آينده... تكاپوي آدم‌ها در قلمرو افسانه و اسطوره و تاريخ جلوه‌اي از آرزو‌ها، رويا‌ها، كاميابي‌ها و ناكامي‌هاي ماست. در همه آثار سينمايي‌اش؛ از «حسن كچل» تا ... «دلشدگان» روح زمانه را مي‌توان دريافت. حرف دل مجيد ديوونه در فيلم «سوته‌دلان» حرفي نيست كه در گذرگاه زمان كهنه شود:«آخ كه چه قدر دشمن داري خدا. دوستاتم كه ماييم، يه مشت عاجز عليل ناقص عقل كه در حق شون دشمني كردي... .
سال 1323 در تهران محله شاهپور كوچه ارديبهشت به دنيا آمد و ... 52 سال بعد از دنيا رفت. در حد فاصل اين عمر كوتاه. خيلي زود، در20 سالگي نخستين نمايشنامه‌اش «ديب» (ديو) را بر پايه افسانه‌هاي عاميانه مردم تهران نوشت و اجرا كرد و نوشتن را ادامه داد با نمايشنامه‌هاي «خاتون خورشيد‌باف» يا «دختر نارنج و ترنج»، «چهل‌گيس»، «خاتون و شهر آفتاب و مهتاب»، «قصه حرير و مرد ماهيگير»، «آدم و حوا» يا «برج زهر‌مار» و... خيلي زود به سينما رو آورد با فيلمنامه «حماسه عشقي شب جمعه» (1346) به كارگرداني هژير داريوش و ساختن فيلم كوتاه عروسكي «جنگل آشپزي» براي تلويزيون. در ساختن فيلم‌هاي تبليغاتي براي كالا‌هاي تجارتي هم ذوق‌آزمايي كرد تا به نخستين فيلم بلند سينمايي‌اش«حسن كچل» رسيد و... افسوس كه «اين قافله عمر عجب مي‌گذرد... بيست و چهارم مرداد ماه روز تولد اوست. در سالروز تولدش يادش را گرامي بداريم. خودش گفته است؛ آيين چراغ خاموشي نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون