فهرست نامزدهاي اصولگراي 1400 هر روز عريض و طويل ميشود
ورود لاريجاني مسكوت؛ حضور باهنر ملغي
فهرست كانديداهاي احتمالي براي انتخابات رياستجمهوري، فهرست بلندبالايي است؛ اگرچه اين قد و قامت بلند ليست كانديداها براي جناح راست امكانپذير است. چه آنها كه يك بار يا حتي چند باري كانديدا شدهاند، چه آنهايي كه در پستهاي مديريت عالي كشور نشسته و روياي «پاستور» در ذهن ميپرورانند. به همين جهت است كه ميان كانديداهاي اصولگرايي كه نامشان براي انتخابات سال ۱۴۰۰ مطرح ميشود از محسن رضايي ميرقائد و حسين دهقان با لباس نظامي تا پرويز فتاح با پروندههاي ناگشودهاي از كارگزاران نظام تا سعيد جليلي و قاليباف و رييسي كه امتحان پس داده و هر از چندي بر سر آمدن يا نيامدنشان در انتخابات بعدي حرف و حديثي بالا ميگيرد. در اين ايام كه هر چهره شناختهشدهاي از ميان اصولگرايان كه در هر كجاي اين طيف عريض و طويل ايستاده، كانديداي احتمالي رياستجمهوري است محمدرضا باهنر اعلام كرده كه بناي كانديداتوري ندارد. او حتي براي مزاح گفته كه «باتوجه به تعداد زياد اشخاصي كه براي كانديداتوري رياستجمهوري سال ۱۴۰۰ مطرح ميشوند، ما بايد تعدادي از اين اشخاص را به كشورهاي تازه استقلاليافته، صادر كنيم.» محمدرضا باهنر، نايبرييس اسبق مجلس و از نزديكان علي لاريجاني با سابقهاي قريب به
۳۰ سال نمايندگي مجلس همواره به عنوان يكي از قويترين پارلمانتاريستها در جمهوري اسلامي شناخته ميشود. او كه پيش از انتخابات مجلس دوره دهم با برآوردي كه از فضاي سياسي داشت، ترجيح داد راهي وزارت كشور نشود و قدم در راه نمايندگي نگذارد به نظر ميرسد كه در دنياي سياست اعلام بازنشستگي كرده است. اكنون باهنر تنها عضو حقيقي مجمع تشخيص مصلحت نظام است و دبيركلي جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين را برعهده دارد. مرد پشتپرده اصولگرايان اخيرا درگفتوگويي كه با خبرگزاري تسنيم داشته در پاسخ به اين پرسش كه آيا قصد كانديداتوري براي انتخابات سال ۱۴۰۰ را دارد، گفته است: «يكي از رسانهها شايعهاي در اين رابطه منتشر كرده بود كه بنده همينجا قويا تكذيب ميكنم و برنامهاي براي حضور در رقابتهاي انتخاباتي براي ۱۴۰۰ ندارم.» البته او كه سالها نايب علي لاريجاني در مجلس شوراي اسلامي بوده به همين شدت و حدت كه كانديداتوري خودش را تكذيب ميكند، كانديداتوري علي لاريجاني را تكذيب نميكند و به نوعي آن را مسكوت ميگذارد چراكه در پاسخ به پرسشي درمورد احتمال حضور لاريجاني در رقابت سال آينده ميگويد: «كانديداهاي رياستجمهوري در ماههاي پاياني منتهي به انتخابات اصطلاحا گر ميگيرند بنابراين درباره آقاي لاريجاني نيز نميتوان از هماكنون اظهارنظري كرد.» با اين حال فرقي نميكند كه علي لاريجاني بيايد يا محمدرضا باهنر؛ چهرههاي اصولگرايي كه عمدتا رويكرد متعادلتري به امور جاريه كشور دارند اما چندان با استقبال قاطبه اصولگرايان همخواني ندارند بهخصوص لاريجاني كه به نوعي اصولگراي مطرود از جمع اصولگرايان نيز
به حساب ميآيد.
اصلاحطلبان و دوراهي كانديداي قدرتمند و مردم
اما همان طور كه گمانهزني درمورد كانديداهاي اصولگرا بالا گرفته، اصلاحطلبان درباره همان تعداد اندك كانديداهاي احتمالي كه نامشان مطرح است، اظهارنظر ميكنند. نام مصطفي معين و رضا خاتمي پرتكرارترين اسامي براي نامزدي انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۰ است كه اخيرا روزنامه شرق نيز در تحليلي انتخاباتي مدعي شده يكي از آنها يعني رضا خاتمي شانس بالايي براي رايآوري دارد! اگرچه هنوز احتمال احراز صلاحيت او در ابهام است اما محمدرضا عارف به عنوان گزينهاي جدي براي انتخابات رياستجمهوري مطرح است و شنيدهها از آغاز كمپين انتخاباتياش حكايت دارد؛ هر چند تاكنون هيچ طيف سياسي اصلاحطلبي از حضور او استقبال نكرده است. مهدي آيتي، نماينده اسبق اصلاحطلب مجلس اما معتقد است، حمايت از گزينههايي چون عارف يا معين براي ۱۴۰۰ اشتباهي تاريخي است. او معتقد است كه «آنها كه امتحان خود را پس دادهاند مانند آقايان عارف و معين يا ديگران حضورشان اصلا فايده ندارد همچنين حضور كساني كه به زندان رفتهاند، سم است و نبايد بيايند.» اين نماينده اسبق مجلس معتقد است كه اصلاحطلبان بايد از گزينه متعادلي حمايت كنند كه سران نظام هم آن را قبول داشته باشند و پيشنهادش هم كسي نيست مگر محمدجواد ظريف؛ وزير امور خارجهاي كه اصلاحطلب نيست اما مورد علاقه اصلاحطلبان است. آيتي گفته او «يك وزنه سياسي و مورد تاييد نظام» است؛ بنابراين به باور او، اصلاحطلبان با سرمايهگذاري روي چنين فردي تا حدودي احيا ميشوند و حتي اگر پيروز نشوند، دستكم يك رقيب قدرتمند به شمار ميآيند. تحليلهايي از اين دست بيشتر از طيف اصلاحطلبان نزديك به كارگزاران سازندگي و اعضاي اين حزب شنيده ميشود كه اتفاقا محسن هاشمي را براي انتخابات پيش رو پيشنهاد ميدهند. با اين حال اغلب اصلاحطلبان چندان تمايلي به تكرار استراتژي ۹۲ و حمايت از يك گزينه معتدل و نه اصلاحطلب ندارند. علاوه بر اين مشكل اين نگاه و رويكرد آن است كه اساسا تمايل و اميد مردم به راي دادن و صندوق راي درنظر گرفته نميشود و گويندگان آن بيش از هر چيز درگير يك كانديداي قدرتمند براي مقابله با اصولگرايان هستند تا جلب آرا و نظر مردم براي حضور و مشاركت در انتخابات.