دبير جشنواره ميگويد بودجه برگزاري جشنواره تئاتر فجر هم آب رفت
با رويش ناگزير سالنهاي تعطيل چه كنيم؟
بابك احمدي
مثل روز روشن بود امسال نهتنها دردي از دردهاي بودجهاي هنرهاي نمايشي كاسته نخواهد شد بلكه بار گران ديگري علاوه بر كرونا و تحريم و ندانمكاري روي دوش گروهها سنگيني خواهد كرد. حالا دبير جشنواره تئاتر فجر در اظهارنظري به اطلاع عموم رسانده «درباره بودجه جشنواره هم صحبتهايي شده و معاونت هنري وزارت ارشاد پيگير ماجراست. معلوم نيست چند درصد از بودجه جشنواره اختصاص پيدا كند ولي با توجه به اينكه بودجه همه بخشهاي دولتي حداقلي شده، مطمئنا در بودجه جشنواره سيونهم تئاتر فجر نيز درصدي كاهش خواهيم داشت.» به معاون امور هنري كه اميدي نيست از ابتدا هم نبود. در سكوت آمده و در سكوت هم خواهد رفت. نمونه جالب در تاريخ اين منصب كه بدون برگزاري حتي يك نشست خبري و پاسخگويي به پرسشهاي خبرنگاران آمد و رفت. پس از حالا نتيجه اين پيگيري هم روشن است؛ كوشش جنابشان حتي اگر وجود خارجي داشته باشد به جايي نخواهد رسيد، چنانكه دست روي دست گذاشت و نظاره كرد تا يك سالن نمايش تعطيل شود و البته بايد نظاره كند، تعطيلي پيدرپي تعداد ديگري از سالنهاي غيردولتي را كه در پرداخت بدهي ناشي از اجارهبها و غيره قد خم ميكنند و تمام.
ظواهر امر نشان ميدهد هر چه پيش ميرويم، هزينه برگزاري جشنوارهها را هم هنرمندان و گروههاي نمايشي بايد از جيب بپردازند. جالب اينجاست كه يكي از بين جمعيت سرخوش، به ياد ندارم چه كسي و از كدام تشكيلات، پيشنهاد كرد حالا كه وضعيت چنين است و چنان حداقل صندوقي درست شود براي تقسيم بودجه برپايي جشنواره تئاتر فجر بين بعضي هنرمندان و گروههاي نمايشي؛ غافل از اينكه قرار نيست تهديگ هم به هنرمندان برسد. از اين گلوگه برف اگر سهمي سمت تئاتر بيايد، تازه بايد مسيرش را به سوي بدهيهاي سابق كج كنيم. گرچه مديركل هنرهاي نمايشي گفته «توانستيم بخشي از بدهيهاي سال گذشته به هنرمندان را تا پايان مهر ماه بپردازيم و حالا با پيگيريهاي جديد مطالبه همه گروههاي نمايشي مصوب شده در شوراي حمايت را پرداختهايم.» اما مساله اين است؛ با خاموشي چراغ سالنهاي غيردولتي چه ميكنيد؟ بر وزن همان شعار معروف «با رويش ناگزير جوانهها چه ميكنيد؟» اما اينجا قرار است جاي اميد، بذر نااميدي و بيكاري بكاريم، اگر به همين صورت بنشينيم و چشم به راه فردايي كه همين حالاست!
اداره كل هنرهاي نمايشي به اندازهاي صنم دارد كه اين يكي(رسيدگي به سقوط سالنهاي غيردولتي) بين باقي گم باشد، موضوع اينجاست كه مدير مثلا بالادستي چه ميكند؟ همين كه موفق شديم، معوقههاي مربوط به جشنوارههاي «فجر، مريوان، صاحبدلان و كودك و نوجوان» را هم تسويه كنيم، كافي است؟ درست كه صاحب سالن مورد نظر بلافاصله بعد از تعطيلي(حتي پيش از آن) سالن تازه تاسيسي راهاندازي كرده اما چرا بايد دو ظرفيت را با يكي تاخت بزنيم؟ هيچ امكان و ايدهاي وجود نداشت كه اداره كل يا معاونت امور هنري ورود كند؟ همه چيز بايد روي دوش سرمايه خصوصي باشد؟
در نهايت ميماند درخواست نااميدانه ديگر؛ حالا كه آب از سر گذشته چه يك وجب چه صد وجب، آقاي آشنا هم كه در گذشته خودش باني ماجراي شفافيت بود لااقل در زمينه بودجه ورودي و خروجي گزارش شفاف منتشر كنيد. حق رسانهها گروهها و هنرمندان است كه در اين شرايط بغرنج و پيچيده اقتصادي و معيشتي بدانند همين چندرغاز كه ميآيد چطور هزينه ميشود. براي نمونه مديركل هنرهاي نمايشي ميگويد، قرار است از تتمه بودجه موجود 300 ميليون تومان بين 10، 15 سالن تئاتر تقسيم شود بدون حمايت دولت، اين اعلام حسن نيت مديركل است ولي اصلا روشن نيست در نهايت چقدر به هر سالن تئاتر ميرسد و هر رقمي كه باشد بايد به كارمندان پرداخت شود، بخشي از بدهي اجارهبها را پوشش دهد يا اصلا هر طور مدير تصميم گرفت؟ توجه به اين درخواست ضرورت دارد كه تكليف جمعي با آنها كه هم بودجه ميگيرند و هم اعتراض ميكنند روشن باشد.