سهمخواهي استانهاي همجوار بوشهر از انتشار آلايندهها در اين استان
مشعلهاي سر به فلك كشيده آلودگي در عسلويه
گروه اجتماعي
عسلويه يكي از آلودهترين نقاط ايران است، با اين حال سهم مردم اين شهر از عوارض آلايندگي، تنها 58 درصد است، ساير شهرها و استانها نيز از بلايي كه سر مردم عسلويه نازل شده است، سهمخواهي ميكنند. به گزارش ايسنا، هفته گذشته نماينده مردم كنگان، دير و جم و عسلويه در گفتوگو با راديو بوشهر اشاره كرده بود كه در نامهاي كه در تاريخ ۲۸ اسفندماه ۹۸ از طرف آقاي نوبخت به استان ارسال شده، سهم استان بوشهر از عوارض آلايندگي ۸۱.۶ تعيين شده كه در اين ميان سهم عسلويه ۵۸ درصد بوده، و ۱۵.۲ درصد به فارس (مهر و لامرد)، و ۳.۲ درصد نيز به هرمزگان (پارسيان) اختصاص يافته اما اين درصدها اجرايي نشده و ايراد پيدا كرده است. موسي احمدي در جلسه علني روز يكشنبه 19 مرداد، بار ديگر مساله تخصيص سهمي از عوايد حاصل از عوارض آلايندگي به استانهاي همجوار را مطرح كرد و خطاب به رييسجمهور گفت: «درخواست ميشود شخصا در اين خصوص وارد عمل شويد و از پايمال شدن و تضييع حقوق مردم شريف اين مناطق دفاع كنيد، چرا كه مشعلهاي آلاينده سر به فلك كشيده مشكلات فراواني براي مردم ايجاد كرده است.»
سهمخواهي موجه نيست
«بخشي از صنايع پارس جنوبي كه در شهرستان كنگان اجرايي شده و مردم اين شهرستان در زير فلرهاي آن سكونت دارند عوارض آلايندگي به آن تعلق نميگيرد، اين نشان ميدهد كه لابيگري تا كجا نفوذ كرده است.» سال گذشته، استاندار بوشهر با طرح اين سخنان، واكنشي جدي به پيشنهاد سازمان حفاظت محيطزيست در زمينه ارايه گزارش آلايندگي شهرها نشان داده و اين گزارش را «فاجعه لابيگري و مايه آبروريزي كشور» دانسته بود. استاندار بوشهر گفته بود: «در حالي كه آلايندگيهاي زيست محيطي در شهرستان عسلويه سلامت مردم را به خطر انداخته برخي افراد با لابيگري قصد دارند اعتباراتي كه حق مردم استان بوشهر به ويژه شهرستان عسلويه است را به ديگر استانها تخصيص دهند. با لابيگري برخي افراد از ديگر استانها در خصوص جذب اعتبارات عوارض آلايندگي، ظلم مضاعف و بزرگي در حق استان بوشهر صورت ميگيرد.»
اما ماجراي اين گزارش چه بود؟ در روزهاي آخر ارديبهشتماه سال گذشته، سازمان حفاظت محيطزيست در نامهاي پيشنهاد داده بود كه 50 درصد عوارض آلايندگي منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس جنوبي كه در شهرستانهاي عسلويه و كنگان استان بوشهر مستقر است، به بخشهايي از استانهاي فارس و هرمزگان اختصاص يابد. همين پيشنهاد بود كه با اعتراض فراوان مردم و مسوولان استان بوشهر همراه شد، اما سازمان محيطزيست در پاسخ به اين اعتراضها، از مسوولان خواست كه «باعث تشويش اذهان عمومي نشوند.» اين سازمان در گزارش خود، افزايش بيماران و نوزادان مبتلا به سرطان در منطقه را رد كرده و گفته بود كه «تاكنون از سوي مراجع ذيصلاح، اسناد علمي متقني در تاييد اين ادعا ارايه نشده است.» اما همين ادعا نيز با مخالفتها و واكنشهاي مسوولان بوشهر مواجه شد.
خرداد سال گذشته بود كه نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه بوشهر به پيشنهاد برخي نمياندگان استانهاي همجوار اعتراض كرد. آيتالله صفايي بوشهري با اشاره به ادعا و پيشنهاد غيراصولي برخي نمايندگان استانهاي همجوار در شراكت حق آلايندگي و سهمخواهي آنان از پارس جنوبي بوشهر، اظهار كرد: بيترديد اعتبارات جبراني و عوارض آلايندگي توسط صنايع آلاينده حق مسلم مردم استان بوشهر است كه به جهت تحمل رنجها و مشكلات فراوان آن صنايع مخرب زيست محيطي به ويژه در جنوب استان بوشهر بايد منحصرا به اين استان تعلق گيرد. حجتالاسلام مصطفي بدري، امام جمعه موقت عسلويه، نيز با اعتراض به وضعيت نامناسب آلايندهها در عسلويه گفته بود: «از وزير نفت، استاندار و نماينده مجلس ميپرسم آيا شما حاضريد يك هفته خانواده خود را بياوريد اينجا زندگي كنند؟ قطعا خانواده شما اجازه نميدهند؛ عسلويه همه امراض و گرفتاريها دارد. بچههاي كم سن و سال به بيماري صعبالعلاج گرفتار شدند.»
حالا يك ماه از تدوين سند كاهش آلودگيهاي محيطزيست منطقه پارس جنوبي ميگذرد اما داستان سهمخواهي استانهاي همجوار بوشهر از اين منبع عوارض آلايندگي همچنان ادامه دارد. عسلويه كه يكي از مهمترين منابع توليد ثروت ملي است، مردماني دارد كه با مسائل سلامت دست و پنجه نرم ميكنند.
كودكان عسلويه نيز مستقيما از حجم آلايندهها در اين شهر متاثر ميشوند. دو سال گذشته نماينده استان بوشهر در شوراي عالي استانها گفته بود كه مشكلات زيستمحيطي شهرستانهاي كنگان، عسلويه، چاه مبارك و روستاهاي پيرامون باعث سرطان، سقط جنين، فرزندان ناقصالخلقه، نازايي و بيماريهاي ريوي، تنفسي و پوستي شده است. به گفته «طاها دشتي مطلق»، وزير نفت متعهد شده بود كه اگر توسعه صنعتي در مناطق عسلويه و كنگان براي محيطزيست مشكلي ايجاد كند، اين مشكلات جبران شوند اما اين ارگان تاكنون به تعهداتش عمل نكرده است. طبق پژوهشي كه در همين سال با عنوان «بررسي آلودگيهاي زيستمحيطي ناشي از صنايع گاز پتروشيمي و اثرات آن بر سلامت ساكنين منطقه عسلويه» در «دوماهنامه طب جنوب» منتشر شده است، دانشآموزان دوره ابتدايي و راهنماي شهر عسلويه با بيماريهاي اگزماي حساسيتي، حساسيت بيني و آسم مواجه هستند. اين پژوهش نشان ميدهد كه شيوع آسم در دانشآموزان شهر عسلويه 10.89 درصد و بالاتر از نسبت شيوع آسم در مناطق مختلف خاورميانه و استان بوشهر است. اين پژوهش شيوع بالاي آسم در بوشهر را مرتبط با تنفس آلودگيهاي ناشي از صنايع گاز و پتروشيمي منطقه عسلويه دانسته و تاكيد كرده است كه علاوه بر اين بيماريها، فلزات سنگين موجود در اين آلايندهها، بيماريهايي مثل سرطانهاي ريه، پستان، لوسمي و لنفوم، بيماريهاي قلبي و عروقي، مغز و اعصاب، ناباروري و اختلال در رشد جنين و نوزاد را به همراه دارد. طبق اين پژوهش، رسوبات و آلايندههاي خطرناكي مثل فلزات سنگين و هيدروكربنهاي آروماتيك چند حلقهاي در رسوبات ساحلي منطقه پارس جنوبي همچنين مطالعات انجام شده روي آبزيان دريايي نظير صدفها حاكي از غلظتهاي بسيار بالا و سمي فلزات سنگين كادميوم، سرب، آرسينيك، استرنسيوم، قلع، نقره، آنتيموان، و موليبيدن است. براساس اين پژوهش، بررسيهاي متعدد ديگري ثابت كردهاند كه سطح بسيار بالاي غلظت فلزات سنگين در درختان منطقه عسلويه در مقايسه با مناطق غيرآلوده وجود دارد. طبق تحقيقاتي كه پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكي بوشهر روي مبتلايان به سرطان ريه و دستگاه گوارشي براساس ميزان مراجعه و مرگ و مير ساكنان عسلويه انجام دادهاند، خطر ابتلا به سرطان ريه ۱/۰۳ بيشتر از ساير مناطق بوده و حتي شيوع انواع سرطانها بين افرادي كه در فاصله يك كيلومتري صنايع پتروشيمي ساكن هستند يا كار ميكنند، ۱ درصد است و سرطان حنجره نيز ۲۳ درصد بوده است. بهرغم تمام تحقيقات دانشگاهي كه از اوضاع وخيم سلامت در عسلويه ميگويند، مهدي زيارتي، رييس محيطزيست منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس جنوب در سال 1398 گفته بود: «عسلويه هم مثل تهران آلوده است.»