• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4724 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱ شهريور

بحران چوپان‌هاي دروغگو!

هم زيان دروغگويي گسترده و گاهي به فاجعه ختم مي‌شود و اكتفا به توصيه براي راستگو بودن مسوولان، آب در هاون كوبيدن است. تا زماني كه در هر جا و هر موقعيتي هزينه دروغگويي بالا نرود و مطبوعات نتوانند پرده از بي‌صداقتي‌ها بردارند و دروغگويان مجازات نشوند و دروغ‌ها نجات‌بخش تصور شوند بايد همچنان منتظر رواج انواع اكاذيب باشيم و اعتماد جامعه روز به روز تنزل پيدا كند و به قول آقاي توكلي چوپان دروغگو شويم. اما مهم‌تر از مبارزه با عوامل دروغگويي، برچيدن زمينه‌ها و زايل كردن نياز به دروغگويي است. چرا بايد يك كودك، يك جوان، يك بزرگسال و از همه مهم‌تر يك مسوول مكررا مجبور به دروغگويي شود و امنيت و مطلوب خويش را با دروغ تامين كند؟ اگر در يك خانواده، مدرسه و جامعه و هر جمع و گروه و قشري آرامش برقرار باشد و ثبات و تعادل لازم جريان داشته باشد، نياز به دروغگويي به‌ شدت كاهش پيدا مي‌كند و استثنايي مي‌شود. ما سال‌هاي طولاني است كه در انواع بحران‌ها به سر مي‌بريم و انواع حوادث بر شدت اين بحران‌ها افزوده است. همين بحران‌هاست كه هر آن مسوولان ريز و درشت را ميان صداقت پرهزينه يا قلب واقعيت و به تعويق انداختن مسائل مخير مي‌كند و چون از جايي كه تصورش نمي‌رود، گوشه‌اي از پرده بالا زده مي‌شود، رسوايي به بار مي‌آيد و مستقلا بحراني جديد پديد مي‌آورد.  دروغ‌ها از مديران كه اتفاقا بيشتر براي منافع شخصي و جناحي ابراز مي‌شوند، جاي خود دارد، چرا بايد زماني كه راستگويي واقعا ميسر نيست و بيگانگان از آن نهايت استفاده را مي‌برند مكررا لازم شود كه راستش را به مردم نگوييم؟ به عبارت ديگر اين بحران‌ها هستند كه هر سال و هر ماه و هر روز همه را در برابر انتخاب‌هاي سخت قرار مي‌دهند. اگر پيشينه بسياري از حوادث را بنگريم، درمي‌يابيم كه از همان ابتدا نبايد به راهي وارد مي‌شديم كه آخرش مجبور شويم به مردم دروغ بگوييم. روشن اينكه رفتارهايمان بحران سازند و بحران‌ها اقتضائات خود را دارند و هر بار مجبور مي‌شويم به قول معروف سروته ماجراها را يك جور به هم ببافيم غافل از اينكه هيزم بحران‌هاي جديد را انباشته مي‌كنيم. متاسفانه نه شجاعت آن هست كه حقايق را باز گوييم و همه عواقبش را هم بپذيريم و نه آرامشي ايجاد مي‌شود كه دم به دم بحران جديد ايجاد نشود و نياز به كتمان حقيقت، گريبانمان را نگيرد. بضاعت اخلاقي انسان‌ها محدود است و اغلب فقط در شرايط عادي توان راستگويي پرهزينه را دارند. ما به ‌شدت نياز به فروكش كردن بحران‌ها داريم و تنها در صورت ثبات و آرامش طولاني است كه اصلا نياز به قلب حقايق به وجود نمي‌آيد و ابرمرد طلب نمي‌كند. چرا بايد هميشه شرايط حساس باشد و مثل زمان‌هاي جنگي و شرايط اضطراري برملا شدن خطاي يك مسوول، روشن شدن ابعاد يك تصميم غلط و خودخواهي‌ها و منفعت‌طلبي‌ها براي امنيت ملي خطر ايجاد كند؟ كساني كه طرفدار عدالت و راستگويي هستند ابتدا بايد تلاش كنند كه براي مدت طولاني آرامش برقرار شود چراكه در شرايط حساس و شكننده و ناآرام عدالت بيشتري از بين مي‌رود و حق و ناحق مي‌شود و صدور انواع دروغ‌ها سكه رايج مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون