هيچ راهي چون ره احرار نيست
احمدعلي فولادپور «راد»
و هيچ عبادتي چون «كار» نيست! احرار يعني «آزادگان» مردان و زناني كه از چنگال «من و منيت يعني از مانعي چون خود رها گشتهاند!» در آيينه تاريخ مدنيت نوع بشري ديده و خواندهايم، شخصيتها و بزرگان و يا بزرگنمايان بزك كردهاي كه نتوانستهاند از «گرگ مني و منيت» خود را رها سازند، هيچگاه نتوانستهاند و نخواهند و نميتوانند، جامعه را اصلاح و خلق گرفتار ستم را از دست ستمگران عالم رها سازند! «رهنمايي كي تواني آن كه ره را خود نداني!»احرار و آزادگان، آناني هستند خود، از پليديها و كينهها و هوي و هوس و شهوات تهي شده، سپس در مقابل پديد آورندگان، بزهكاريها و آلودگي و بدسگاليها با صلابت و شجاعت ايستاده و با مفسدهها مبارزه مينمايند! در سرزمين هند 1947- نه هزار كيلومتر دورتر از «داونينگ استريت» يعني خانه و دفتر كار رسمي نخستوزير و دولت بريتانياي كبير در دهكدهاي در دلتاي رود گنگ بر فراز بنگال، پيرمردي روي زمين خاكي كلبه روستايي دراز كشيده، در انديشه اين بود كه چگونه ميتوان هندوستان و مردم هند را از چنگال تيز و مسلح، قدرتمندان، استعمار و استثمار «انگليس» خشن نجات داد، اين پيرمرد لاغراندام و سر و صورت چروكيده كسي نبود جز «ماهاتما گاندي»! اين پيرمرد 77 ساله كه بسيار ضعيف و شكننده به نظر ميرسيد اما «انرژي دروني و جوهر «عشق و ايمان» چون اورانيوم غني شده در وجود اين مرد كه جز عشق به ميهن و ايمان به پيروزي «حق بر باطل، هيچ سپاهي و اسلحه و قشون نداشت اما چرا، مردم هند را داشت، مردمي كه از ستم استعمارگران خشن و حيلهگر انگليسي به تنگ آمده بودند، اما هيچ به قول فرنگيها «آلترناتيو»ي و تشكل و نظام و دستهاي نداشتند! «گاندي» پير نه دفتري و مقري و كاخ و خدمه و نگهبان و تشكيلاتي داشت و نه نام و نشاني! او «گاندي» خود را به مردم درمانده و اسير اژدهاي استعمارگران عصر عرضه كرد و گفت: نگران نباشيد ما ميتوانيم بر دشمن پيروز شويم البته نه با اسلحه كه نداريم بلكه با «ازخودگذشتگي» واقعي و با ايمان خالص! «گاندي» هيچ توجهي به رجزخواني و ياوهسرايي غربيان و عمال انگلستان نكرد و در مقابل تبليغات عوامفريبانه استعمارگران بدون شعار و سر و صدا و احساسات كور، آيين معروف «آهيما» را كه همان تز «عدم خشونت» است به كار بست و مردم را به دور خود جمع كرد و گفت «هر كس كه مايل است در اين مبارزه تاريخي با من باشد بايد تمام مظاهر غربي را در اين عصر استثنايي از البسه گرفته تا خورد و خوراك به سبك و سياق انگليسي كنار بگذارد، از امروز تحريم كامل انگليس شروع شده، با پوشيدن كت و شلوار پارچه انگليسي و با نوشيدن مشروبات آنان و با نشست و برخاست با آن حيلهگران نميتوان ضد استعمار و استثمار بود!» گاندي به ملت گفت، پيروان من مثل من بايد روي زمين بخوابند و لباس خشن بپوشند، از سستي و نخوت و تنپروري دور باشند، اين «شبه اشرافيت طبقه ثروتمند بعضي از هندوان» كه در خدمت انگليسيها هستند، شما را اغفال نكند چون: من رهبر و پيشگام شما و همه شماها كه مصمم به رهايي از يوغ نوكري اجانب هستيد و اراده كردهايد و اراده كردهايم از ستم استعمارگران درآييم و رها شويم بايد رخوت و تنبلي و رفاه و آسايش به ويژه «به خود پرداختن و خودپرستي» را كاملا كنار بگذاريد وگرنه موفق نخواهيم شد، گاندي كاري كرد خود دشمنانش او را تحسين ميكردند!
و حال كه در آستانه ماه محرم قرار گرفتهايم در اين ايام پر بلاي بيماري بشركش «كرونا» گرفتار آمدهايم! بياييد يك تجديدنظر و «تغييراتي» در مناسك و مراسم دهه محرم و عاشورا انجام دهيم! به خاطر حفظ سلامتي خود و جامعه كه از واجبات است به تذكرات پزشكان و پاسداران صحت و سلامتي يعني دستاندركاران شريف كادر پزشكي و درمان توجه كرده و در عمل با آن عزيزان همكاري كنيم! دومين مساله اين است كه عمل به اركان عاشورا و ادبيات عاشورا كه بنيانش «گذشت و ايثار» است مورد توجه قرار گيرد، شهادت تنها كشته شدن نيست بلكه عمل به اركان دين و عبادت توام با «خدمت به خلق» هم كمتر از شهادت نيست «اصحاب حسين بايد با كمال و با تقوا و با شخصيت بوده باشند!»
براي نمونه و مثال: ميتوان در آينده پس از رهايي از اين معضلات و گرفتاريهايي چون بيماري كرونا، بيكاريها و ضعف شديد اقتصادي و فرهنگي، يك «تعاون اقتصادي و فرهنگي مدون و مقتدر و منظم و سيستماتيك به نام عاشورا» با شركت اقشار مردم، اساتيد دانشگاهها و علماي رباني بنيان نهاد!
توجه كنيد: اين «تعاون عاشورايي» كه گفتم در صورت تحقق آن، اين «تعاون» از نظر ماهيت به يك تشكيلات «پاك» و معنوي و مادي و حتي سياسي تبديل خواهد شد! نيروي عظيم نفوس پاك ديني و مذهبي و ميلياردها وجوه احسانات مردم حسيندوست اگر به طور سيستماتيك، تبديل به يك بنياد معنوي و مادي تبديل شود «تغييرات» عظيمي در مناسك محرم و عاشورا اتفاق ميافتد! در مساجد و منابر و حسينيهها به جاي گفتار و كردار تكراري و صرف عزاداري، دستكم در هر مجلس حسيني فرهيختگاني از دانشگاهيان، شعراي مترقي و متعهد به عاشورا و فضلا و ادبا به ويژه نويسندگان و پژوهشگران با تبيين و روشن كردن زواياي «انقلاب حسيني و عاشورايي» مردم حاضر در مساجد و حسينيهها را با «جهانبيني» افكار امام حسين عليهالسلام آشناتر خواهند كرد و مراسمات محرم حسيني از انحصار دگم و بسته و ايستايي و تكراري كهنهپرستان درآمده و فلسفه عظيم و اخلاق و انديشه انسانساز حضرت سيدالشهدا(ع) به سير زندگيساز افتاده و نور دانش حسيني انديشههاي مردم به ويژه جوانان امروزي را روشن و منور خواهد كرد! در خاتمه اين مقاله به ناچار شتابزده، مجددا به همه برادران و خواهران حسيندوست كشورمان عرض ميكنم: اگر افكار نوي حسينشناسي علمي وارد مراسم عزاداري نشود و اگر «افكار حسيني» در دانشگاهها مورد تحقيق و بازشناسي قرارنگيرد و حركت زيباي امام حسين عليهالسلام عملا وارد حوزه فرهنگي و زندگي مردم نشود و همين 10 روزه مراسمات صرفا «توسلي» محرم ادامه يابد هيچ اتفاقي نميافتد. خداوند همه حسينيان عزيز را مأجور و سلامت و موفق فرمايد اما حيف است اين «افكار» حسين عليهالسلام بدون زايش و بهرهوري قرار گيرد.»