• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4726 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۳ شهريور

نوشته استاد عمار گوئندوزي از دانشگاه تيزي اوزو – الجزاير

تراژدي در عصر مدرن: مورد آرتور ميلر

ترجمه: مهدي ا حمدي

 

آرتور ميلر يكي از حاميان برداشت مدرن تراژدي است. برخي منتقدان نمايشنامه وي «مرگ فروشنده» را به اين جهت در شمار تراژدي نمي‌آورند كه از اصول تراژدي كلاسيك پيروي نمي‌كند. ميلر در واكنش به اين دسته از منتقدان مقاله‌اي با عنوان «تراژدي انسان معمولي» (‏۱۹۵۸) ‏نوشت كه در آن از برداشتش از تراژدي دفاع مي‌كند. در قرن بيستم، بسياري از جوانب تراژدي كلاسيك ارسطويي زير سوال رفت و دراماتيست‌ها از ايده‌آل‌هاي يونان فاصله گرفتند. همان‌طور كه پيش‌تر گفتيم، آرتور ميلر در ميان حاميان سرسخت برداشت مدرن تراژدي است. نمايشنامه او «مرگ فروشنده» به اين دليل رد شده است كه شخصيت اصلي‌اش ويلي لومن جايگاه يك قهرمان تراژيك را ندارد. برداشت ميلر از تراژدي تنها در پايان فاجعه‌بارش با تعريف ارسطو همسو است. ميلر معتقد است جذابيت پايدار تراژدي به خاطر نياز ما به مواجهه با حقيقت مرگ است تا خود را براي زندگي تقويت كنيم و علاوه بر اين كاركرد تراژدي، تنوع بسيار زيادي وجود دارد و خواهد داشت ‏كه هرگز در يك تعريف واحد خلاصه نمي‌شود.
اولين پروتكل ارسطويي كه ميلر آن را در مقاله خود رد كرد، چيزي است كه به ‌جايگاه قهرمان مي‌پردازد. ميلر بين جايگاه و مرتبه تمايز قائل مي‌شود و استدلال مي‌كند كه اگر دراماتيست‌هاي يوناني صرفا با نجيب‌زادگان پايه سروكار داشته‌اند به اين خاطر است كه در جامعه‌اي سلسله مراتبي زندگي مي‌كرده‌اند. ميلر با استناد به اين ايده قراردادهاي سنتي تراژدي را رد مي‌كند.
به گفته ميلر، انسان معمولي نيز مي‌تواند وانمود كند كه در وضعيت تراژيكي قرار دارد و داستان او مي‌تواند مصالح تراژدي را فراهم كند به شرطي كه داستانش وارد مسائل اهميت، مانند حس شأن فردي، بقاي نژاد يا رابطه انسان با خدا شود. اين نوع تراژدي را بايد با الگوي فرازوفرود ارسطو مقايسه كرد، زيرا در جوامع مدرن كه نظام‌هاي سياسي دموكراتيك هستند، پادشاهان و شاهزادگان ديگر براي ما جذابيتي ندارند و بدبختي و كمبودهاي انسان فرومايه (Low Man) همان اندازه متاثركننده است كه سقوط پادشاهان براي يونانيان بود.
ميلر نه‌تنها الگوي فرازوفرود ارسطو را به نفع مسائل پي‌رنگي مطرح‌ شده در نمايش دراماتيك كنار مي‌گذارد، بلكه جايگاه والاي قهرمانان تراژيك را زير سوال مي‌برد. اين نويسنده امريكايي با در نظر گرفتن تفاوت بين جايگاه و مرتبه كه پيش‌تر به آن اشاره شد، معتقد است كه انسان معمولي مي‌تواند احساسات تراژيك را به دو شرط برانگيزد: اول، بايد احساسات و عواطف شديدي از خود به نمايش بگذارد. اگر تعهد قهرمان به مسيرش حداكثر ممكن نباشد، اين ويژگي حاصل نمي‌شود. به ‌عبارت ‌ديگر، قهرمان بايد وفادارانه خود را وقف مسيرش كند و مشاركتش پرشور و حرارت باشد.
دوم، قهرمان بايد از شرايط اجتماعي و تبعات انتخابش آگاه باشد. او ممكن است براي بيان وضعيت خود سواد كافي يا حتي آگاهي كامل نداشته باشد، اما هرگز نبايد از پرسش‌هاي نهايي كه زندگي خود را قرباني‌شان مي‌كند، بي‌اطلاع باشد.
از نظر نقيصه تراژيك، قهرمان تراژدي مدرن يا ممكن است در شخصيت يا «هامارتيا» نقصي داشته باشد يا نداشته باشد. ميلر مي‌گويد كه «نقص يا شكاف در شخصيت چندان واضح نيست و نبايد هم چيزي باشد جز تمايل ذاتي او براي منفعل ماندن در برابر چيزي كه تصور مي‌كند چالشي براي‌ شأن و مقام و تصوير برحقش است». وي همچنين مي‌افزايد: «فقط افراد منفعل، كساني كه سرنوشت خود را زير سوال نمي‌برند، بي‌نقص هستند.»
چيزي كه ميلر از بررسي «بوطيقا» به دست مي‌دهد اين است كه او تمركز ارسطو روي فرم تراژدي را به محتواي تراژدي تغيير داده است. به ‌عبارت‌ ديگر، اين دراماتيست امريكايي تمركز اين ژانر را از طرح به موضوع تغيير داد. همچنين ميلر از مفهوم «كاتارسيس» ارسطو چشم‌پوشي كرده و تصوير قهرمان تراژيكي از طبقات پايين را به ‌جاي طبقات بالاتر ارايه كرده است. دليل آن اين است كه انسان عادي بيش از نجيب‌زادگان نماينده جوامع امروزي است.
مرگ فروشنده (‏۱۹۴۹) موفق‌ترين نمايشنامه ميلر است. اين نمايشنامه داستان ويلي لومن، فروشنده‌اي شصت‌ساله را روايت مي‌كند كه آرزو دارد تاجر موفقي شود و «پيش مردم محبوب باشد»؛ اما روياي ويلي توهم است و وضعيت متزلزل اجتماعي و اقتصادي او به مشكلي كه با پسرش بيف دارد گره مي‌خورد. در پايان نمايش، ويلي متوجه مي‌شود كه هرگز نمي‌تواند روياي خود را محقق كند، اما وقتي مطمئن مي‌شود كه بيف او را دوست دارد، خودكشي مي‌كند تا خانواده‌اش از پول بيمه بهره‌مند شوند.
تصوير ويلي لومن با تصوير همتايان كلاسيكش در تضاد است. نام او (‏مرد فرومايه) حكايت از تبار حقير او ‏دارد، اما ويلي به‌رغم وضعيت اجتماعي پايين موفق مي‌شود خواننده را تحت تاثير قرار دهد زيرا در اين نمايش، ميلر با احتياط همان اندازه كه مسائل موفقيت مادي و محبوبيت را مطرح مي‌كند، بر تلاش شخصيت خود براي حفظ شأن و منزلتش نيز تاكيد دارد.
تقلاي ويلي لومن براي حفظ تصويري كه از خودش در ذهن دارد، يعني شأن اجتماعي‌اش را مي‌توان در بحث‌هايش با ديگر شخصيت‌ها مشاهده كرد. نمونه‌هاي اين بحث‌ها عبارتند از مشاجره‌اش با هاوارد در مورد اينكه هنوز هم مي‌تواند بفروشد، جروبحثش با چارلي در مورد بازي ورق و شغل و بحث با پسرش خودش بيف در مورد بي‌ارزش نبودنش. وي مي‌گويد: «مثل من پيدا نمي‌شه، من ويلي لومن هستم و تو بيف لومن هستي». همه اين مثال‌ها نشان مي‌دهند كه ويلي به ‌جاي انفعال در مقابل آنچه «تصوير و جايگاه بحقش» را به چالش مي‌كشد، مشتاقانه مي‌ايستد.
ميلر در پس تقلاي مداوم ويلي براي حفظ شأن و منزلتش به بررسي ماهيت روياي امريكايي مي‌پردازد و نقص جامعه سرمايه‌داري را در سال‌هاي ركود بزرگ به تصوير مي‌كشد. در حقيقت، ويلي در ميان رويا و واقعيت است. باوجود سن و سالش، عواطف و احساساتش هنوز هم بنده ايده‌آل‌هاي موفقيت در كار و مورد احترام واقع ‌شدن در جامعه است. در طول نمايش، همچنان بر اين عقيده است كه «روزي كار خودم را خواهم داشت و ديگر مجبور نخواهم بود از خانه بيرون بروم (...) از عمو چارلي هم بزرگ‌تر مي‌شوم! چون چارلي را دوست ندارند - دوستش دارند اما محبوب نيست».
در مرگ فروشنده، ويلي لومن بيشتر قرباني جامعه سرمايه‌داري و توهمات تلخ روياي امريكايي است تا قرباني كمبودهاي شخصي خود. او نيز مانند همه قهرمانان تراژيك به ديدگاهش وفادار مي‌ماند و تقلايش براي ترقي همچنان در شخصيت و اميدهايش محكم باقي است. اگر تصميم به خودكشي گرفته است به‌ اين‌ علت نيست كه نتوانسته نظم جديدي برقرار كند و از تلاش‌هاي خود در جهت ارتقاي مقام اجتماعي دست برداشته است. او خودش اين عقيده را با گفتن اين عبارت رد مي‌كند: «نمي‌توان پرتقال خورد و پوستش را انداخت دور! آدم ميوه كه نيست». در عوض، ويلي آگاهانه تصميم گرفته است آخرين دارايي خود، يعني زندگي‌اش را براي پول بيمه سرمايه‌گذاري كند. ديدگاه نهايي او اين است كه اميدهايي كه در روياي امريكايي داشت اشتباه بودند و روياي موفقيتش تنها از طريق و پس از مرگش تحقق مي‌يابد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون