• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4730 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۰ شهريور

آلرژي‌زدايي از نصيحت

محمد خيرآبادي

موعظه، توصيه و سفارش براي اغلب ما در حكم داروي تلخي است كه حاضريم درد و رنج ناشي از بيماري را تحمل كنيم ولي به آن لب نزنيم. اين روزها ذهن و روان بسياري از افراد جامعه به نصيحت حساسيت پيدا كرده است. از هر جاي جامعه كوچك و بزرگ، عامي و باسواد، شهري و روستايي، فقير و غني، كارگر و كارفرما، مردم و مسوولان، نمونه‌ برداريد، خواهيد ديد كه بيشتر گوش‌ها پر، بيشتر مسوولان بي‌اعتنا به نصايح و بيشتر مردم پندگريزند. اينكه «چه مسيري تا امروز طي شد؟» يا «چه كساني و با چه نياتي دوز نصيحت را آنقدر بالا بردند كه حالا عموم افراد جامعه نصيحت و ناصح را بلاي جان مي‌دانند؟» يك بحث است و اينكه «اگر نصيحت و نصيحت‌پذيري نباشد چه خواهد شد؟» بحثي ديگر. اينكه نصيحت شكل امر و نهي به خود گرفته و انگار نصيحت‌گو علامه دهر و مالك حقيقت است و نصيحت‌شنو كسي كه نيازمند سرپرستي و هدايت، درست است اما خوب كه نگاه كنيم نصيحت در ذات خود با خيرخواهي و شفقت ملازمت دارد. «من آنچه واجب است از نصيحت و شفقت به‌ جاي آرم تا نگرم هر چه رود» (تاريخ بيهقي). نصيحت و نصيحت‌شنوي، پايه و اساس تعليم و تربيت است. معلم و استاد در يك تعريف ساده كسي است كه مي‌تواند علم يا هنر يا مهارت خود را به «ديگري» آموزش دهد و شاگرد آن «ديگري» جوياي علم و هنر و مهارت است. استاد اگر مشفقانه به راهنمايي و نصيحت نپردازد، استاد نيست و شاگرد هم اگر دريچه‌هاي يادگيري و نصيحت‌پذيري‌اش را باز نكند چيزي ياد نخواهد گرفت. در سطوح بالاتر هم در واقع، جامعه عرصه‌اي است كه بدون نصيحت راه درست طي نخواهد كرد. نصيحت صورتي سنتي و محدود از «نقد»، به منزله روشي براي ارزيابي مفاهيم، اطلاعات، پديده‌ها، اقوال و اعمال است. مي‌دانيم كه دنياي نو و جهان مدرن بر اساس نقد و رويكرد انتقادي شكل گرفته است؛ نقد همه‌ چيز و همه كس در هر زمان و هر مكان، البته كه نصيحت و نقد مدرن تفاوت‌هاي بسياري دارند. آن زمينه‌اي كه در آن نصيحت مطرح مي‌شد با كانتكستي كه نقد و رويكرد انتقادي در آن تعريف مي‌شود، متفاوت است. اما نصيحت و نقد هر دو در روش، رويكردي اصلاحي به امور دارند. نقد مدرن بي‌رحمانه‌تر و مداوم است‌، اما نصيحت ملايم‌تر و گاهي در حد دلالت به خير. نقد مدرن ريشه‌اي و راديكال است و نصيحت بيشتر نگاه به رويه و ظاهر و گفتار و كردار دارد. «دلا دلالت خيرت كنم به راه نجات / مكن به فسق مباهات و زهد هم مفروش» (حافظ) . بررسي همه‌جانبه و مبتني بر نكات مثبت و منفي و برهم زدن هنجارهاي متعارف به صورت آگاهانه، از خصوصيات نقد مدرن است. اصل عدم قطعيت و حقيقت را به منزله امري ناآشكار دانستن كه هر كس بهره‌اي از آن دارد، از پيش‌فرض‌هاي آن است. به مرور هم روحيه نقادي، موشكافي، رواداري و تحمل نظرات مخالف به آن اضافه شده است. من فكر مي‌كنم ما چاره‌اي نداريم كه آلرژي به تريبون‌هاي نصيحت‌گر را از مفهوم واقعي نصيحت جدا كنيم. نگذاريم صداهاي بلند موعظه‌گر ما را از فوايد نصيحت و نصيحت‌پذيري غافل كنند. نصيحت را به عنوان مفهومي و ميراثي ارزشمند در نظر بگيريم كه مي‌توانيم روي آن بايستيم. ميراثي كه سعدي اينچنين درباره‌اش مي‌گويد: «نصيحت گوش كن جانا كه از جان دوست‌تر دارند / جوانان سعادتمند پند پير دانا را». مي‌توانيم برداشتي سالم و سودمند از آن ارايه كنيم و آن را از برداشت‌هاي كج و معوج كه به ابزار اعمال قدرت تبديل شده‌اند، جدا كنيم. مي‌توانيم فقط با كنترل همين حساسيت و آلرژي نسبت به نصيحت، كاري كنيم كه لااقل در درون جامعه صداها به هم برسند و گوش‌هايي براي شنيدن وجود داشته باشند. به اين موضوع بينديشيم كه جامعه ما براي پيمودن مسير درست به نسخه‌اي منحصر به خود نياز دارد و جامعه مطلوب قابل وارد كردن از جايي نيست. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون