• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4737 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۸ شهريور

محمدصادق جوادي‌حصار، عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي:

خاتمي از مردم نمي‌خواهد راي بدهند از حاكميت مي‌خواهد شرايط انتخابات آزاد را فراهم كند

مرجان زهراني

باتوجه به اظهاراتي كه از سيدمحمد خاتمي دست‌كم در ۶ ماهه نخست سال ۹۹ شنيده‌ايد و كنشگري از او ديده‌ايد، پس از گذشت قريب به ۷ سال روي كار آمدن دولت اعتدال و يك دوره 4ساله مجلس با حضور يك فراكسيون اصلاح‌طلب كه جملگي با حمايت ايشان محقق شد، خاتمي امروز را چطور مي‌بينيد؟ خاتمي امروز با خاتمي چند سال گذشته و پس از پشت سر گذاشتن تجربه اين سال‌ها چه تفاوت‌هايي دارد و اظهارات و كنشگري او را چطور تحليل مي‌كنيد؟

خاتمي امروز كنشگري است كه در يك عرصه شطرنج بسيار بسيار پيچيده، تلاش مي‌كند ايفاي نقش كند. تصور من اين است كه او در چند جبهه متفاوت اما مرتبط با هم دغدغه‌مند است. مساله اول استمرار جمهوري اسلامي با رويكرد حمايت اكثريت مردم است، همان جمهوريتي كه در انقلاب اسلامي هدف بود و شكل گرفت. از يك ‌سو اين جمهوريت ابزار و لوازم و امكانات خود را طلب مي‌كند و براي كسب اين ابزار و امكانات خاتمي در مضيقه فراواني است. اولين مضيقه مقاومت و مزاحمتي است كه از سوي جريان‌هاي رقيب در كشور وجود داشته و دارد و اتفاقا اين جريان‌ها در ساختار قدرت هم تاثيرگذار هستند و هم قدرتمند. بنابراين يكي از دغدغه‌هاي اصلي خاتمي سامان‌بخشي زيرساخت‌هايي است كه اين هدف را تامين مي‌كند. دومين مساله اين است كه رويكرد خاتمي به مقوله قدرت و مديريت كشور با بخشي از رويكردهاي جاري متفاوت است. از جمله اينكه خاتمي نوعي تنش‌زدايي و مردم‌داري درون كشور و نوعي تنش‌زدايي و مشاركت موثر در حوزه‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي و جهاني را با حفظ گفتمان استقلال و آزادي دنبال مي‌كند. او به توسعه متوازن جمهوري اسلامي همراه با توسعه متوازن جهاني فكر و ايران را در مسير توسعه جهاني تعريف مي‌كند. برخي طيف‌هاي قدرت در كشور اين مقوله را ناشدني تصور مي‌كنند و معتقدند امكان اينكه منافع جهاني اجازه بدهد، تجربه جمهوريت اسلامي به نشو و نما بپردازد احتمال ناممكني است. بنابراين، اين موضوع هم يكي از دغدغه‌هاي امروز آقاي خاتمي است كه در كنشگري‌هاي او كاملا ملموس است و همه مي‌توانند با كمي دقت به آن برسند.

مقوله ديگري كه به‌ شدت مورد توجه خاتمي است اينكه انگيزه‌هاي مشاركت مردم با رويكرد مردم‌سالارانه و قانوني در كشور افزايش يابد. اين رويكرد هم با موانع جدي روبه‌رو است. از جمله اينكه هرگاه دولت اصلاح‌طلب سر كار بوده، موانع و مشكلات خاص خود را داشته‌ اما دولت‌هاي مورد حمايت اصلاح‌طلبان از جمله دولت روحاني هم با گرفتاري‌هاي خاص خود مواجه بوده است. در حقيقت اصلاح‌طلبان را مجاز و مختار در انتخاب روش و سيره خود نگذاشته‌اند بلكه در مسير تحقق مطالبات اصلاح‌طلبانه موانع جدي ايجاد كرده‌اند. اينكه آقاي خاتمي مي‌گويد اگر كار به همين روال پيش برود و فضا همين‌گونه باشد، ديگر بعيد است كه دعوت من و «تكرار مي‌كنم» بتواند مردم را براي مشاركت در انتخابات مجاب كند. اين يك نهيب و تحزير به جريان‌هايي است كه مانع تحقق مطالبات مردم در انتخابات‌ و پس از پيروزي آنها مي‌شوند. همچنين نوعي انذار است به كساني كه با ايجاد مضايق متعدد، اميد مردم را بر تاثير بر سرنوشت خودشان و كشور كاهش داده‌اند و به نااميدي كشانده‌اند. در حقيقت خاتمي خطاب به آنها مي‌گويد كه اگر اين مسير را ادامه دهيد، راهي براي بازگشت مردم به سوي انتخابات و حضور پاي صندوق‌هاي راي باقي نمي‌ماند. پس يكي از دغدغه‌هاي جدي امروز آقاي خاتمي رفع موانع بر سر راه مشاركت مردم در تعيين سرنوشت‌شان است. همان موانعي كه همگان مي‌دانند؛ نظارت‌ استصوابي، دخالت‌هاي فراقانوني، زد و بندهاي حاشيه انتخابات و... . يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي آقاي خاتمي اين بوده كه در حوزه اصلاح‌طلبي، شيوه‌اي از رفتار دموكراتيك را تجربه كنند كه بتواند به عنوان يك الگو و يك نمونه اجرا شده، قابليت تسري و اجرا پيدا كند. مثلا در ميان اصلاح‌طلبان از همه ظرفيت‌ها استفاده شود، چهره‌هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اضلاع جامعه مدني، اتحاديه‌هاي صنفي، احزاب، نمايندگان فكري و فرهنگي، نخبگان فكري و... همگي در شكل‌دهي پروسه و پروژه اصلاح‌طلبي دخالت داشته ‌باشند.

مرور مواضع و كنشگري‌هاي اخير سيدمحمد خاتمي نشان مي‌دهد كه گويا به ‌سمت نوعي فردگرايي رفته و تلاش دارد به عنوان يك چهره كاريزماي اصلاح‌طلب كه همواره عنوان رهبري اصلاحات را با خود به همراه داشته است، بخش فردي شخصيت خود را تطهير كرده و شايد خط و مرزي ميان خود با بخش‌ها و طيف‌هاي مختلف اصلاح‌طلب مشخص كند. در حالي كه در چند سال گذشته بيش از هر چيز براي تصميمات تشكيلاتي وقت گذاشته و در همان راستا يعني در چارچوب‌هاي شوراي مشورتي يا «شعسا» عمل مي‌كرد؛ در حالي كه امروز مثلا با يك پيام ويديويي نگاه اصلاح‌طلبانه به مقوله آموزش را تشريح مي‌كند. آيا شما نيز با اين نگاه موافق هستيد؟

همواره يكي از دغدغه‌هاي خاتمي اين بوده كه الگويي از شيوه مديريتي اصلاح‌طلبانه را به نمايش بگذارد كه اين الگو امكان تسري به اضلاع ديگر اجتماعي، سياسي و ... را داشته و در ساير حوزه‌ها هم قابل اجرا باشد. يعني نه‌تنها احزاب بلكه چهره‌هاي فكري و فرهنگي، نخبگان اجرايي يا اشخاص متنفذ اجتماعي در تصميم‌گيري‌هاي كلان در حوزه اصلاح‌طلبي ديده شده و مشاركت داده ‌شود كه البته در اجرا با موانعي رو‌به‌رو شد. از جمله اينكه شوراي مشورتي با جبهه هماهنگي اصلاح‌طلبان به يك‌سري تقابل‌ها رسيدند. از مجموع ديالوگ‌هاي ميان شوراي مشورتي و شوراي هماهنگي اصلاح‌طلبان، شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان متولد شد اما باز هم توانايي لازم را از خود نشان نداد و توقع جامعه اصلاح‌طلب را برآورده نكرد البته نبايد متوقع‌ بود. اما يكي ديگر از مهم‌ترين دغدغه‌هاي آقاي خاتمي اين است كه به عنوان رهبر جريان اصلاح‌طلب، اعتماد بدنه اجتماعي به شخص خود را هم ترميم كند. ممكن است عده‌اي به يك حزب يا تشكيلات يا چهره اصلاح‌طلب ايراداتي را وارد بدانند اما ظاهرا خاتمي مي‌خواهد به گونه‌اي رفتار كند كه بدنه اجتماعي فرقي ميان رفتار شخصي او با رفتاري كه در جبهه اصلاح‌طلبان توسط اصلاح‌طلبان رقم مي‌خورد قائل باشد. بالاخره هم حرمت آن افراد حفظ شود و هم اگر جايي نظري به مرحله اجرا مي‌رسد، مشخص باشد كه اين نظر شخص آقاي خاتمي است يا نظر گروهي ديگر. ضمن اينكه اصلاح‌طلبان يك حزب نيستند و خاتمي هم قرار نيست با استبداد راي رفتار كند، چه‌ بسا دفعاتي بوده كه اصلاح‌طلبان خلاف‌نظر يا گفته او رفتار كرده‌اند اما حرمتش را هم پاس داشته‌اند اما آقاي خاتمي با اعتنا به همه اين داشته‌ها و نداشته‌ها تاكنون توانسته محوريت خود را در جريان اصلاحات حفظ كند.

پس شما هم اين برداشت را داريد كه خاتمي اخيرا در حال بازسازي و ترميم و احياي شخصيت كاريزمايي است كه همه مي‌شناختند، البته با تكيه بر فرديت و نه به‌ صورت جرياني و تشكيلاتي؟

به نظر من اگر خاتمي اين كار را مي‌كند، يك ضرورت است. كار هوشمندانه‌اي است و بايد اين اتفاق رخ دهد.

با نگاهي كه به دغدغه‌هاي خاتمي و رويكردهاي او داريد، ‌فكر مي‌كنيد رويكرد انتخاباتي او امسال چگونه باشد؟ به هر حال خاتمي قطعا با تحريم انتخابات مخالف است كما اينكه حتي در انتخابات سال ۹۰ و پس از بحران انتخابات ۸۸ نيز در انتخابات شركت كرد. به نظر شما موضع خاتمي براي مشاركت فعال در انتخابات با وجود شرايط امروز همان موضع خواهد بود؟ به نظر شما اصرار بر اين موضوع در شرايطي كه به تعبير برخي روند اصلاحي با بن‌بست مواجه شده است به وجهه كاريزماي خاتمي آسيب نمي‌زند و او را بيش از اين از مردم دور نمي‌كند؟

آقاي خاتمي در همان سال ۹۰ هم مردم را به عدم مشاركت در انتخابات دعوت نكرد كه بعد خودش راي بدهد و در واقع نوعي خلف وعده و پيمان‌شكني كرده‌ باشد. خاتمي از نگاه خودش كساني را كه در مقابل راي و نظر مردم بودند، دعوت به همراهي با مردم مي‌كرد و از آنها مي‌خواست به مطالبات مردم توجه داشته ‌باشند. او از مقابله‌كنندگان با راي و نظر مردم مي‌خواست به نظر مردم تمكين كنند. عده‌اي مي‌گويند، حضور هوشمندانه در انتخابات يعني اگر مطابق سليقه ما نبود، ‌شركت نكنيم. آقاي خاتمي چنين نظري نداشت كه خلاف آن عمل كند. الان هم بايد اين دو مقوله را از هم تفكيك كنيم. خاتمي قطعا نمي‌گويد كه انتخابات را تحريم كنيم بلكه معتقد است اگر مي‌خواهيم انتخاباتي داشته ‌باشيم كه اكثريت مردم در آن شركت كنند بايد زمينه‌ها و انگيزه‌هاي مشاركت مردم را افزايش دهيم. او مردم را ملزم به راي دادن نمي‌كند اما از ديگران مي‌خواهد، كاري كنند كه مردم با انگيزه وارد انتخابات شوند.

اگر اين ديگراني كه شما از آنها صحبت مي‌كنيد هيچ گامي به ‌سمت اصلاح رويكردها برندارند و هيچ عزمي براي ايجاد شرايط لازم جهت افزايش مشاركت مردم نداشته ‌باشند؛ در صورتي كه خاتمي بر راي دادن يا اصلاح‌طلبان بر مشاركت فعال انتخاباتي تاكيد كنند، ‌آيا بدنه اجتماعي‌شان را از دست نمي‌دهند؟ مردم نااميدتر نمي‌شوند؟

تصور مي‌كنم با امارات و اشاراتي كه ديده‌ام و سابقه‌اي كه از بزرگان اصلاح‌طلبان مي‌شناسم، شرايط انتخابات سال ۱۴۰۰ مشابه شرايط انتخابات اسفند ماه ۹۸ باشد و اوضاع به همان‌گونه پيش برود. احتمال اينكه قاطبه اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست‌جمهوري از يك فرد خاص حمايت كند، بسيار كم است در اين صورت آقاي خاتمي هم از كانديداي مشخصي حمايت نمي‌كند. اگر خاتمي اين كار را نكند، اين برداشت درست است كه او به اراده اكثريت اصلاح‌طلبان توجه و عنايتي نداشته و مردم هم تصميم خودشان را براي ادامه همراهي با آقاي خاتمي و ساير اصلاح‌طلبان به اين شكل و روش خواهند گرفت. آن وقت مردم يا با روش‌هاي ديگري به اصلاح‌طلبي ادامه مي‌دهند يا با صاحبان منش‌هاي ديگري در حوزه اصلاح‌طلبي پيمان‌هاي جدي و مستحكمي خواهند داشت.

زمان زيادي تا انتخابات رياست‌جمهوري باقي نمانده است. به نظر شما چهره‌هاي مرجعي چون خاتمي يا حتي محصورين مثل ميرحسين موسوي و كروبي هنوز اين پتانسيل را دارند كه مردم را براي راي دادن در همين شرايط ترغيب كنند؟

شرايط آتي كشور در انتخابات سال ۱۴۰۰ بسيار تعيين‌كننده است. به گمان من اگر وضعيت عمومي به شكلي باشد كه عدم حضور و مشاركت مردم در انتخابات، امنيت عمومي كشور و پايداري و ماندگاري سيستم حاكميتي كشور را دچار بحران جدي كند، بعيد نمي‌دانم اين حضرات با همه دغدغه‌ها و ناراحتي‌ها و آلام و رنج‌هاي‌شان بر همه ناگواري‌ها چشم بپوشند باز هم براي ماندگاري كشور و با پاسداشت نگاه‌هاي انتقادي از مردم بخواهند به صورت مشروط در انتخابات شركت كنند.

خاتمي در ۷ سال گذشته كنشگري فعال و موثري داشته كه نمونه عيني آن انتخابات چند دوره گذشته ‌ است. اگر بخواهيد به نقاط ضعف كنشگري او اشاره كنيد به چه موضوعاتي اشاره مي‌كنيد كه بهتر است در اين دوره ترميم و اصلاح شود؟

به نظر من يكي از نقاطي كه نمي‌توان به عنوان نقطه قوت از آن نام برد، شيوه تعامل خاتمي با مرحوم هاشمي‌رفسنجاني و حسن روحاني در شكل‌دهي حمايت اصلاح‌طلبان از دولت اعتدالي است. من شخصا از ايشان خواستم كه ضمن احترام شديد به آقاي هاشمي كه از جبهه اعتدال حمايت مي‌كنند، مرز بين اصلاح‌طلبي و اعتداليون را مشخص كنيد. از خاتمي خواستم كاري كند كه پاسبان حريم حوزه اصلاح‌طلبان باشد و آقاي هاشمي هم پرچم‌دار حوزه اعتدال‌گرايي و مرز اين دو حوزه از هم تفكيك و مشخص شود و با كمال رفاقت، رقابت سياسي را تعريف كنيد. در واقع كاري كنند كه دولت خود را وام‌دار اصلاح‌طلبان بداند و اين موضوع به عنوان يك پروژه تعريف شود. به گمان من در اين زمينه غفلت بزرگي صورت گرفت. غفلت مهم‌تر اين بود كه بدون هيچ امكان‌سنجي معناداري آقاي روحاني بر آقاي عارف ترجيح داده شد. من فكر مي‌كنم اگر آن ترجيح اتفاق نمي‌افتد شايد شرايط كشور متفاوت بود.


     برخي طيف‌هاي قدرت در كشور معتقدند امكان اينكه منافع جهاني اجازه بدهد، تجربه جمهوريت اسلامي به نشو و نما بپردازد  احتمال ناممكني است.
     تاكيد خاتمي بر اينكه دعوت و «تكرار مي‌كنم»  ايشان هم بتواند مردم را براي مشاركت  مجاب كند   نهيب و تحزير به جريان‌هايي است كه مانع تحقق مطالبات   در انتخابات‌ و پس از پيروزي آنها مي‌شوند.
   شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان در نهايت توقع جامعه اصلاح‌طلب را برآورده نكرد.
   يكي ديگر از دغدغه‌هاي آقاي خاتمي ترميم اعتماد بدنه اجتماعي به خود است.
    آقاي خاتمي در سال ۹۰ هم مردم را به عدم مشاركت در انتخابات دعوت نكرد كه بعد خودش راي بدهد و در واقع نوعي خلف وعده و پيمان‌شكني كرده‌ باشد!
    خاتمي از مقابله‌كنندگان با راي و نظر مردم مي‌خواست به نظر مردم تمكين كنند.
   با امارات و اشاراتي كه ديده‌ام و سابقه‌اي كه از بزرگان اصلاح‌طلبان مي‌شناسم، شرايط انتخابات ۱۴۰۰ مشابه شرايط انتخابات اسفند ماه ۹۸ خواهد بود.
    احتمال اينكه   اصلاح‌طلبان در انتخابات   از يك فرد خاص حمايت كنند بسيار كم است. 
    اينكه بدون هيچ امكان‌سنجي معناداري آقاي روحاني بر آقاي عارف ترجيح داده شد، غفلت بود.
   شيوه تعامل خاتمي با هاشمي و روحاني در حمايت اصلاح‌طلبان از دولت اعتدالي نقطه قوت نيست.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون