نگاهي به آخرين وضعيت دختر 11 ساله اهوازي و ماجراي فصليه شدن او
يك تصميم كاملا مردانه
گروه اجتماعي | «من خونبس نميشوم»، «من فصليه نميشوم» كمتر از يك ماه از زماني گذشت كه زنان خوزستاني با نوشتن اين دو هشتگ، به مخالفت با تلاش براي ثبت ملي «فصل» و «خونبس» بهپا خاستند. با اينكه حدود هشت سال گذشته، سازمان وقت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي با ثبت اين دو سنت قاطعانه مخالفت كرده بود، اما با فراخواني كه از سوي صادق جعفريچگني، رييس دادگستري شوش در فضاي مجازي منتشر شد، پنجمين تقاضا براي ثبت اين سنت به نام استان خوزستان گره خورد. گرچه رييس دادگستري شوش در فراخوان خود از عموم فرهيختگان براي جمعآوري مستندات دعوت كرده بود، اما واكنش كاربران فضاي مجازي به اين درخواست مخالفتي تمامعيار بود: «من خونبس نميشوم.» هنوز يك ماه از اعتراض زنان و فعالان حقوق زن نسبت به ثبت ملي آيين فصل و خونبس نگذشته بود كه خبر معامله شدن يك دختر 11 ساله اهوازي به عنوان «فصليه» دوباره نام خونبس و فصل را به رسانهها بازگرداند. عاطفه بروايه، مدير عامل موسسه مردمنهاد «آواي زنان ريحانه اهواز» كه پيش از اين طي نامهاي خطاب به رياست قوه قضاييه خواستار توقف پروژه ثبت معنوي اين رسم شده بود، در گفتوگو با «اعتماد» از ماجراي فصل شدن اين دختر 11 ساله ميگويد. به گفته مدير عامل تنها تشكل مردمنهاد حوزه زنان در استان خوزستان، ماجراي فصل شدن اين دختر به ازدواج مردي از قبيله او با دختري از قبيله ديگر بازميگردد. ماجرا از اينجا شروع شد كه دختري در اهواز، با پسري جز پسرعموي خود و از طايفهاي ديگر ازدواج ميكند. سه روز پس از عقد، پسرعموهاي اين دختر معترض اين ازدواج ميشوند. اعتراض آنها همان اجراي سنت «نهوه» است؛ سنتي كه دختران را از تشكيل خانواده جز با پسرعموهاي خود نهي ميكند و به پسرعموهاي دختر اجازه ميدهد كه درباره ازدواج او، براي خود حق تصميمگيري قائل شوند. صورت عملي اين اعتراض به رگبار بستن خانه داماد است. پس از به گلولهبستن خانه از طرف طايفه عروس، طايفه داماد واسطههايي براي مذاكره با طرف مقابل ميفرستد و بعد از اينكه شيوخ و بزرگان دو طايفه طي 16 روز در دو جلسه به مذاكره مينشينند، طايفه عروس از طايفه داماد ابتدا طلب جريمه مالي به مبلغ 300 ميليون تومان ميكند، سپس درخواست به گرفتن «فصليه» از طايفه داماد تغيير ميكند. اين تغيير عقيده به اصرار عموزادههاست، آنها هستند كه ميخواهند به جرم اينكه دخترعمويشان با كسي جز غير از آنها وصلت كرده است، از طايفه آن عروس خونبس بگيرند. اين عروس كسي جز آن دختر
11 ساله اهوازي نيست. عموزادهها براي گرفتن خونبس حتي با نظر شيخ قبيله خود مخالفت كردند، شيخي كه خواستار پايان فسخ قرار فصليه و جايگزين كردن آن با جريمه مالي بود. پس از اينكه قرار و مدار گرفتن فصليه به بعد از اربعين محول شد، يكي از اقوام سمت دختر 11 ساله در حساب كاربري خود در اينستاگرام اين خبر را از پشت درهاي بسته به بيرون درز داد. به گفته خانم بروايه، اين عضو قبيله داماد قبلي و عروسخونبس آينده، از زنان طايفه نبود. انعكاس اين خبر و تمام پيگيريهاي بعدي اين موسسه مردمنهاد از خانواده دختر
11 ساله، همه از سوي معتمدها و واسطههاي مردانه صورت گرفت. اين فعال اجتماعي ميگويد: «از ابتدا ماجرا كاملا مردانه بود، بعد از ديدن استوري، با معتمدان خود در كوي سياحي اهواز تماس گرفتيم و توانستيم به بستگان اين دختر دسترسي پيدا كنيم، آنها همگي مخالف فصلشدن دخترشان بودند.» پس از ورود اين موسسه و رسانهاي شدن احتمال فصلشدن دختر 11 ساله اهوازي، تلاش براي مسكوت ماندن و انكار ماجرا آغاز شد. به گفته بروايه، تماسهاي بسياري با اين موسسه برقرار شد؛ تماسهايي كه ميگفتند موضوع فيصله يافته است و ديگر نيازي نيست با آبروي عشيرهها بازي شود. اما فصلشدن يك كودك موضوعي فراتر از آبروي يك قوم و عشيره بود، خاصه آنكه اين خبر پس از تلاش زنان خوزستاني براي مخالفت با ثبت ملي شدن اين سنت در فهرست آثار ناملموس فرهنگي بود. مديرعامل اين موسسه ميگويد: «نظر ما اين بود كه چنين مسالهاي نميتواند در سكوت و پشت درهاي بسته صورت بگيرد. سرنوشت اين دختران هميشه پشت درهاي بسته مشخص ميشود و اطلاعرساني و روشنگري از تكرار چنين تصميمهاي و به بازي گرفتن سرنوشت كودكان جلوگيري ميكند.» پس از اطلاعرساني گسترده اين خبر، بهرغم اصرار شيوخ دو قبيله براي سكوت كردن رسانهها، با ورود دادستاني و بهزيستي به ماجراي عقد غيرنافذ اين دختر، حالا خبر از ختم بهخير شدن اين ماجرا به گوش ميرسد؛ خبري كه فعلا مستنداتي در تاييد صحت و سقم آن در دسترس نيست: «فرد ميانجي به ما وعده داده است كه اين قضيه نهايتا تا 20 روز ديگر حل ميشود. اما تا زماني كه مراجع موثق ورود نكنند، نميتوان به اين صحبتها بسنده كرد، زيرا در اين پرونده علاوه بر فصل، با مساله كودكهمسري نيز مواجهيم.» به رغم اينكه حالا سرنوشت يك دختر 11 ساله در شهر اهواز در گرو تصميم بزرگان قبيله و پسرعموهاي دختري ديگر است، اين فعال اجتماعي ميگويد كه طي سالهاي اخير، بسياري از عشاير به صورت كاملا خودجوش اين سنت را كنار گذاشته و نسبت به ابعاد خشونت و عواقب چنين تصميمهايي بر زندگي دختران خود آگاه شدهاند. عاطفه بروايه در پايان از وعده شفاهي قوه قضاييه براي لغو اين پرونده ميگويد و تاكيد ميكند كه پس از سه هفته پيگيري مستمر از دفتر رييس قوه قضاييه، نماينده ايشان شفاها وعده لغو ثبت اين دو سنت شبه منسوخ و ضدحقوق زنان را داده است. اين فعال حقوق زنان ميگويد با اينكه فصل و خونبس عملا سنتهايي شبه منسوخ هستند، اما دسترسي به آمار و
مطلع شدن از وقوع آنها چندان ساده نيست، چه بسيار دختران و زناني كه پشت درهاي بسته براي هميشه قرباني نزاع دو دسته از مردان ميشوند، بيآنكه صدايي در حمايت از آنها بلند شود.