• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۸ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4740 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۲ شهريور

جايگاه زن در سير تطور سينماي ايران در گفت ‌و گو با فرزاد موتمن

استفاده از كاراكتر زنان در سينماي ايران هنوز ابزاري است

بهنام ناصري

 

 

براي گفت‌وگو در باب جايگاه زنان در سينماي ايران، چه در مقام عوامل فيلم‌ها و چه در جايگاه كاراكتر سينمايي، فرزاد موتمن را گزينه مناسبي يافتيم. چه او هم همواره در اين باره صاحب ديدگاه و تحليل بوده و هم آثارش گواهي است بر موضوعيت ويژه نقش زنان در قصه‌هايي كه جلوي دوربين مي‎برد. اين را نگاهي به كارنامه‌اش خصوصا آثاري چون «شب‌هاي روشن، خداحافظي طولاني و...» گواهي مي‌دهد. با او درباره تحول جايگاه زن در سير تطور سينماي ايران گفت‌وگو كردم.

 

روز ملي سينما بهانه‌اي به دست مي‌دهد تا همه عناصر برسازنده سينماي ملي را در آن بكاويم. از جمله نقش زنان به عنوان نيمي از جمعيت اين كشور. به نظر شما جايگاه زن در سير تطور سينماي ايران دستخوش چه تحولاتي شده است؟

به نظرم حضور و جايگاه امروز زن‌ها در سينماي ايران مديون انقلاب است. پيش از انقلاب با حضور گستره و قابل اعتناي زن‌ها در سينما روبه‌رو نيستيم. تعداد فيلمسازان زن كه پيش از انقلاب فيلم ساختند بيشتر از دو، سه تا نيست كه آن هم جاي بحث دارد. مثلا از شهلا رياحي به عنوان اولين فيلمساز زن سينماي ايران نام برده مي‌شود اما واقعيت اين است كه چون كارگردان فيلم عضو حزب توده بوده و نمي‌توانستند نامش را به عنوان فيلمساز بياورند، تصميم گرفتند نام شهلا را بياورند. يك فروغ فرخ‌زاد داريم با دو، سه فيلم مستند؛ تازه آن هم پشتش «گلستان ‌فيلم» است. يك فيلمساز زن ديگر داشتيم به عنوان مروا نبيلي كه در سال 1355 فيلمي ساخت به اسم «خاك بكر» و بعد هم از ايران رفت و مي‌دانم فيلمي هم در امريكا ساخته است. يكي، دو مونتور هم در قبل از انقلاب داريم؛ مانند خانم طلعت ميرفندرسكي. آهنگسازي هم داريم به اسم شيدا قراچه‌داغي.

بله؛ و مابقي هم بازيگران زن بودند كه مقابل دوربين قرار مي‌گرفتند و جز مواردي معدود به لحاظ هنري اهميتي نداشتند و بيشتر تيپ‌هاي تكراري را بازي مي‌كردند.

بله، نقش‌هاي محدودي بازي مي‌كردند. اغلب بازيگران زن قبل از انقلاب خواننده كاباره، رقاصه و اينها هستند. انقلاب باعث شد كه زن‌ها به ‌طور گسترده‌اي در جامعه فعال شوند. الان 40 تا 45 درصد جامعه مهندسين ما زن هستند. همين ‌طور 30 الي 40 درصد جامعه پزشكي ما. سينما هم به تبع جامعه شاهد حضور فعال زن‌هاست. زماني فقط خانم بني‌اعتماد بود، خانم درخشنده و خانم ميلاني. الان به قدري تعدادشان زياد شده است كه من ديگر اسامي همه را به ياد نمي‌آورم.

اينكه زن‌ها در مقام كارگردان بيش از قبل از انقلاب مطرح شدند به نظر شما تا چه اندازه نتيجه تحول طبيعي انقلاب است و چقدر اقتضاي طبيعي گذر زمان. آيا اگر انقلاب نبود سير طبيعي همين نمي‌بود و جامعه ايراني به سمت فعال‌تر شدن زن‌ها در جامعه و از جمله سينما نمي‌رفت؟

نه، به نظر من نه. به نظر من انقلاب بود كه ديناميسمي را در جامعه به وجود آورد كه باعث حركت زنان شد. بر خلاف آن پلاستيك ظاهري كه به نظر مي‌آيد، زن‌ها بعد از انقلاب محدود شدند و با وجود خواسته‌هايي كه در بعضي اقشار حاكميت وجود دارد كه مايلند زن‌ها بيشتر در آشپزخانه بمانند در عمل مي‌بينيم كه زن‌ها بيشتر از قبل وارد جامعه و فعال شدند. در سينما هم حضور زنان محدود به حضور در مقام كارگردان نيست. ما زن آهنگساز داريم، زن فيلمبردار داريم، زنان طراح صحنه و لباس زيادي داريم، تدوينگران خوبي داريم، نويسنده‌هاي زن داريم و... در واقع زن‌ها در همه ابعاد سينما حضور دارند. ما حتي در لابراتوارها و استوديوها هم زنان فعال داريم. الان در گروه‌هاي فيلمبرداري زنان با استعداد و فعالي داريم كه دارند كار مي‌كنند. انقلاب باعث گسترش فعاليت زنان شده. بگذريم از اخباري كه مي‌شنويم مثلا مبني بر حذف ناگهاني تصوير نقاشي دختران از جلد كتاب درسي. اين چيزها در جامعه امروز ما بيشتر به يك پارازيت شبيه است.

يعني نسبتي با تلقي عمومي از جايگاه زن و تصوير او نزد مردم ندارد و طبعا تاثيري هم نمي‌تواند بر اين تلقي داشته باشد.

دقيقا. نمي‌تواند داشته باشد.

جداي از گسترش حضور و فعاليت زنان در سينما، زن در مقام كاراكتر سينمايي چقدر در آثار ما تحول يافته؟ قرائت فيلمسازان ما اعم از زن و مرد از جايگاه زن چقدر رشد كرده؟ به هر حال زن در بخش اعظم سينماي ايران موجودي فرعي، فاقد تاثيرگذاري در قصه‌ها و در بهترين حالت- و گاهي حتي در آثار مهم سينماي ما- موجودي ترحم‌برانگيز بوده. از اين حيث حالا كجا ايستاده‌ايم؟

به نظرم مي‌آيد كه سينماي ايران به دليل محدوديت‌هايي كه دارد، موفق به ارايه چهره كاملي از زن نشده است. وقتي راجع به زن حرف مي‌زنيم بايد او را در همه ابعادش ببينيم. سينماي ايران از اين نظر با محدوديت‌هايي روبه‌رو است. به نحوي كه مي‌توانيم بگوييم كه زن‌ها به عنوان كاراكتر هنوز حضور چندان قابل اعتنايي در سينماي ايران ندارند.

ولي آيا گسترش ارتباطات و وسايل انتقال آگاهي از انتشار كتاب‌هاي مختلف خصوصا در طول دو و نيم دهه اخير تا آمدن اينترنت و... تاثيري بر آگاهي عمومي از جايگاه زن در ايران نگذاشته؟

گذاشته اما نتيجه اين آگاهي را در سينماي ايران نمي‌بينيم. ما كماكان داريم از زن‌ها استفاده ابزاري مي‌كنيم. اگرچه در اغلب فيلم‌هاي ما زن‌ها كاراكترهاي اصلي هستند اما چندان نمي‌توانيم به شخصيت آنها نزديك شويم و اين حضور آنها را در فيلم‌ها ابزاري كرده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون