نگاهي به دو شيوه رسيدگي
به گزارشهاي آزار در شركتهاي خصوصي و دولتي:
سوت زنان
«سوتزن» كسي است كه
پرده از ماجرايي برميدارد
زهرا چوپانكاره
فرنگيها يك صفت «سوتزن» دارند براي توصيف كساني كه براي اولينبار پرده از ماجرايي برميدارند و از اسمش هم هويداست كه ماجرا اغلب ماجرايي است كه در پسش فساد و تخلف بزرگ و قابل توجهي جا خوش كرده. كار معمولا از اين سوت زدنها شروع ميشود و به رسواييها يا افشاگريهاي بزرگ اغلب سياسي و اقتصادي ميانجامد يا البته رسواييهاي اخلاقي.
نيمه اول شهريور،تكرار يك نام در شبكههاي اجتماعي سبب شد تا جرقهاي زده شود براي شعله كشيدن بحثي به نام «آزار جنسي.» اين بار ديگر صحبت از انواع تجربههاي روزمره زنان از آزارهاي فيزيكي و كلامي در كوچه و خيابان نبود، صحبت از كساني بود كه به نام دوست، همكار يا چهرهاي شناخته شده، دست به آزار زناني در دايره دور و نزديك خود زده بودند. در چنين سطحي از افشاگري بود كه نام برخي برندهاي فرهنگي و آموزشي و تجاري هم به ميان آمدند، مكانهايي كه تجربه زنان از آن تبديل كار به محل آزار در دستههاي مختلف بود. همين موضوع سبب شد كه بحثهايي هم درمورد نحوه دريافت و رسيدگي به گزارشهاي آزارگري در محل كار به راه افتاد و اينكه شركتها و سازمانها در مواجهه با اين گزارشها چه واكنشي نشان ميدهند. آنچه در بسياري از كشورهاي غربي يكي از بخشهاي متداول واحد منابع انساني است در كشور ما سامان مشخصي ندارد. برخيها هم ترجيح ميدهند در مورد اينكه گزارشهاي آزارگري چگونه حل و فصل ميشوند، سكوت كنند. در اين ميان «اعتماد» نگاهي انداخته است به واكنش شركت ديجيكالا از بخش خصوصي به موضوع آزار در محل كار و گفتوگويي داشته است با مديركل روابط عمومي وزارت نيرو در مورد نحوه رسيدگي به چنين شكايتهايي. حالا كه برخي زنان گاه پس از سالها، صدايشان را بلند كردند تا بلكه گوش شنوايي پيدا شود، واكنش سازمانها چيست؟
با بلندتر شدن زمزمههاي گزارش موارد آزار در شبكههاي اجتماعي، نامهايي با شخصيت حقيقي خود وارد ميدان شدند و از سوابق آزار در محل كار هم نوشتند. در اين ميان يكي از نامهايي كه تكرار ميشد به شركت ديجيكالا مربوط ميشد، كسي كه شركت توضيح داد، مدتهاست ديگر در آنجا مشغول به كار نيست و با اين وجود پسلرزههايي كه دامن اين شركت را گرفت سبب شد تا اين برند بخش خصوصي ايميلي به تمامي كاركنان خود ارسال كند. در بخشي از اين ايميل كه به دست «اعتماد» رسيده، آمده است: «احتمالا همگي موضوعات اخيري كه در شبكههاي اجتماعي مطرح شده رو شنيديم. همونطور كه ميدونيد بخشي از اين موضوعات به نوعي به ديجيكالا ارتباط داشت و نام يكي از مديران سابق ديجيكالا در توييتر مطرح شد. موضوع آزار كلامي و جنسي در هر سطحي كه اتفاق افتاده باشه يكي از خطوط قرمز ديجيكالاست كه عبور از اون در هر حدي و از هر كسي كه بوده باشه، قابل تحمل نيست. تيم رهبري و مديريت ديجيكالا تمامقد پشتيبان افرادي است كه آزاري ديدند و از هيچ اقدامي در مبارزه با چنين موضوعاتي كوتاهي نخواهد كرد.» در اين نامه به وجود آييننامهها و دستورالعملهايي ازجمله منشور اخلاق حرفهاي و سامانه گزارشگري تخلف يا «سوتزني» اين شركت اشاره شده است و با اين وجود اعلام شده كه همچنان تا رسيدن به مرحله دلخواه فاصله دارند. شركت در اين نامه به كارمندان خود گزارش داده كه پس از برملا شدن موارد غيراخلاقي يكي از مديران سابق خود چه كارهايي براي بررسي و رسيدگي انجام داده است به عنوان نمونه تشكيل يك كميته كه جلسهاش را در روز 10شهريور يعني در اولين فرصت اداري پس از شروع گزارشها تشكيل داد: «براي انجام تحقيقات كامل درباره موضوع از همه افرادي كه به نوعي ارتباطي با اين موضوع داشتند، دعوت كرديم و اين جلسات همچنان ادامه داره. نتيجه اين تحقيقات هر چه كه باشه به طور كاملا شفاف با تمامي همكاران به اشتراك گذاشته ميشه.» خبر تشكيل كميته اخلاق حرفهاي در شركت از طريق اين ايميل اعلام شده و نام مسوولان اين كميته هم به كارمندان اعلام شده تا در جريان قرار بگيرند و بدانند با چه آدرس ايميل و شماره تماسي ميتوانند موارد احتمالي تخلفات را گزارش دهند:«همه همكاران اطمينان كامل داشته باشند كه اين افراد به طور كامل به حفظ اصول محرمانگي پايبندند و هويت افراد كاملا محرمانه باقي خواهد ماند.»
در همان هنگامه بر پا شده در مورد يكي از مديران سابق اين شركت هم البته يكي از بحثهاي مطرح شده اين بود كه «شهرت» او به رفتارهاي خارج از قاعده چنان بوده است كه مديران نميتوانند از آنچه رخ داده است، شانه خالي كنند.
حراست وارد ميشود
در نهادها و سازمانهاي دولتي، حرف از موارد اخلاقي و انضباطي اغلب در زيرمجموعه واحد حراست قرار ميگيرد. حراست البته در ديد عموميتر و به صورت معمول با طرز تعاملشان با كارمندان و مراجعان بر سر چگونگي پوشش و اجازه داشتن يا نداشتن بر سر ورود به سازمان شناخته ميشوند اما در مواردي كه بر سر آزارهاي احتمالي در محل كار باشد هم پاي حراست در ميان است. يك نمونه از اين رويهها رسيدگي به چنين گزارشهايي را ميشود در وزارت نيرو به عنوان يك ارگان بزرگ دولتي در نظر گرفت.
صديقه ببران، مديركل روابط عمومي وزارت نيرو ميگويد كه در صورت وجود هرگونه شكايت در مورد شرايط حاكم بر محيط كار و به صورت ويژه، موارد احتمالي تعرض يا آزار جنسي به بخش بازرسي و حراست سازمان مراجعه ميشود و البته با تاكيد روي كلمه «خيلي» به نقل از مدير هر دو بخش اضافه ميكند:«ميگويند خيلي موارد كمي هستند شايد در ميان كل موضوعات ديگر به نيم درصد برسد.» در همان موضوعات نيم درصدي، اگر فردي وجود داشته باشد كه گزارشهاي مختلفي از سوءرفتار او به دست حراست يا بازرسي رسيده باشد حتما پيگيري ميشود و به قول ببران «اصلا از اين موارد نميگذرند.» از اين موارد نميگذرند اما دقيقا يعني چه؟ يعني چه برخوردي با سوءرفتار در محل كار صورت ميگيرد؟ ببران پاسخ ميدهد:«همه اين موارد درج در پرونده شده و گاهي پرونده حقوقي تشكيل ميشود و تبديل به شكواييه و وارد رويه قضايي ميشود و از حوزه سازمان خارج ميشود.» غير از آن هم حراست وزارت نيرو به او گفته است كه در برخي موارد گزارش آزار در محل كار، فرد خاطي به غير از رويه قضايي بهاي سازماني هم پرداخته است:«گفتند در چندين موردي كه رخ داده، تنزلهاي پستي يا حتي خلع از كار هم داشتهاند.»
اما او به نقل از مديركل حراست به برخي موارد گزارش شده از سوي زنان شاغل در وزارت نيرو هم اشاره ميكند كه آنها را «توهم» ميدانند:«بعضي از آنها احساس ميكنند كه كسي بهشان سوء نظر دارد. نميدانم حالا ايده ايشان چيست اما به هر حال ميگويند هر موردي كه باشد و گزارش بدهند حريم خصوصي و نام كسي كه گزارش داده است، محفوظ ميماند. چون ميخواهند در آن محيط ادامه كار بدهند بنابراين قرار نيست كس ديگري باخبر شود.» اينكه كسي به خاطر «توهم» گزارشي عليه همكار خود بدهد را قرار است حراست چگونه تشخيص دهد؟ «ميگويد كه بررسي ميكنند. به من گفتند كه در برخي ماجراها ديدهايم كه مثلا يك نفري حس ميكند يك نفر ديگر به او نظري دارد چنين ماجراهايي هم هست. اما خب موارد واقعي بسيار بيشتر هستند. البته از وقتي من به اين سازمان آمدهام خيلي خيلي كم پيش آمده به چنين موردي برخورد كنم اما در محل قبلي كارم شاهد چند مورد بودم.» او بدون اينكه از سازمان دولتي قبلي نامي ببرد، توضيح ميدهد:«در آنجا رده متخلف هم ردههاي بالا بود. البته در يكي از مواردي كه ديدم اين خانم بود كه ميخواست از اين طريق خودش را به قدرت نزديك كند.» براي بالا رفتن در سلسله مراتب قدرت سازماني هم روشهاي مختلف حرفهاي وجود دارد و اگر كسي بخواهد يا مجبور شود با توسل به ابزار نامتعارف خودش را بالا بكشد، نشان ميدهد كه زمينه چنين به قدرت رسيدني برايش در آن سازمان به خصوص تعريف شده است. ببران خيلي خلاصه تاييد ميكند: «بله» و بعد اضافه ميكند كه در آن مواردي كه به ياد دارد هم، نفس اين عمل سبب تشكيل پرونده و بررسي به رفتار فرد خاطي نشده بود:«صداي كارهاي (خلاف) آن مدير بعدا از جاي ديگري درآمد، عكسهايش لو رفت و به آن واسطه طرف را تحتنظر قرار داده بودند و بعد اين مورد در كنارش لو رفت.» پس از لو رفتن اين مورد، واكنش سازمان بدون نام دولتي اين قصه چه بود: «آن دختر را بيرون كردند. براي آن آقا اتفاق خاصي هم نيفتاد و بعدها ارتقاي رتبه هم پيدا كرد.» نظر شخصي اين استاد ارتباطات اين است كه هر چه محيط كار به قول او «تخصصيتر» باشد احتمال وقوع چنين سوءرفتارهايي هم كمتر است از جمله وزارت نيرو كه او در مورد محيطش در سطح مديريتي و كارمندان ارشد ميگويد:«بسياري از خانمها و آقايان اينجا داراي ردههاي علمي هستند. البته من با كارمندان معموليتر خيلي حشر و نشر نداشتهام اما در جايي كه من ديدهام، زنان خيلي خودشان را دستكم نميگيرند. اكثرا مهندس هستند، آدمهاي قابلي هستند و چنين چيزي را در ميانشان نديدهام.» به نظر ميرسد «چنين چيزي» يعني مواردي كه از نظر او زنان براي طي سلسله مراتب و رسيدن به قدرت و با آگاهي با خواست خودشان يا به اجبار شرايط محل كار تن به رابطهاي غيرمتعارف ميدهند وگرنه گزارشهاي بسياري از موارد آزر جنسي در محيط كار و در محافل عمومي و خصوصي نشان ميدهد كه پديده آزارگري در موارد بسياري فارغ از طرز لباس پوشيدن، درجه و طبقه و وضعيت علمي و اقتصادي و خانوادگي افراد رخ ميدهند.
ببران پس از صحبت با مدير بخش بازرسي وزارت نيرو اين ايده را از قول او مطرح ميكند كه مشاوران زنان بايد تبديل به اولين سطح از مراجعه زنان براي گزارشهاي آزار شوند:«ايشان ميگفتند كه خيلي وقتها طرف رويش نميشود با من مرد در مورد چنين موضوعاتي صحبت كند براي همين دفتر مشاور زنان كه در همه وزارتخانهها هم هست بايد مورد اعتماد زنان براي حرف زدن باشد. به نظر من هم ايده درستي است چون يكي از وظايف مشاور امور زنان اين است كه شرايط ارتقاهاي شغلي را براي زنان فراهم كند، توانمندسازي انجام دهد، دورههاي مختلف بگذارد و به نظرم يكي از كارهاي مهمشان هم بايد اين موضوع باشد كه در حال حاضر نيست. در خيلي از موارد خودشان را از اين قصهها دور ميكنند.»
نكته آخري كه ببران اشاره ميكند اين است كه در بسياري از سازمانها و دستگاهها، موارد اقتصادي بسيار بيشتر از موارد اخلاقي و آزارگري برجسته ميشود و اضافه ميكند:«خيلي وقتها موارد آزار هم از سوي زنان ناگفته ميمانند.» اما به نظر او در بسياري از همان مواردي كه به خاطر تخلف يا فساد اقتصادي برملا ميشوند همزمان موارد اخلاقيشان هم هويدا ميشود: «نميدانم چطور اما توأمان درگير اين ماجراها ميشوند. يك نفر به پول بادآوردهاي ميرسد و وارد قصه تنوع سليقه در برخورد با خانمها هم ميشود. پروندههاي اقتصاديشان كه بالا ميآيد در كنارش پروندههاي فساد اقتصادي هم رو ميشوند.» ببران در پايان صحبتهايش باز هم از زاويه «توپ در زمين زنان» توصيه ميكند:«خيلي خوب است كه زنان نسبت به حقوق خود آگاه باشند و اعتماد به نفسشان را بالا ببرند. زماني كه طرف اعتماد بهنفسش ناچيز است با خودش فكر ميكند اگر اين كار را نكنم اخراج ميشوم، خب اخراج شو! منظورم اين است كه اگر اعتماد بهنفس داشته باشند چنين ريسكي نميكنند. اينها را بايد بگوييد و البته بله در كنار آن هم نكتهاي كه شما ميگوييد در مورد اينكه سازمانها بايد بخشي براي مراجعه و گزارشهاي زنان داشته باشند، درست است.»
ببران با اشاره به اينكه در بسياري از سازمانها و دستگاهها موارد اقتصادي بسيار بيشتر از موارد اخلاقي و آزارگري برجسته ميشود، اضافه ميكند:«خيلي وقتها موارد آزار هم از سوي زنان ناگفته ميمانند.» اما به نظر او در بسياري از همان مواردي كه به خاطر تخلف يا فساد اقتصادي برملا ميشوند همزمان موارد اخلاقيشان هم هويدا ميشود:«نميدانم چطور اما توأمان درگير اين ماجراها ميشوند. يك نفر به پول بادآوردهاي ميرسد و وارد قصه تنوع سليقه در برخود با خانمها هم ميشود.