شايد اصول يعني همين
هم طرح اصلاح قانون انتخابات از سوي اين جريان فكري طرح شود و هم رياستجمهوري زنان، هم محدوديت پيامرسانهاي مجازي و شبكههاي اجتماعي در ظرف اين جريان فكري قرار داشته باشد و هم موضوع سوگيري اجتماعي در مورد حجاب. شايد نگاه به آنچه در اين يكسال اخير گذشته، كمك كند تا متوجه شويم برعكس آنچه در ظاهر ميبينيم، چندان تعارضي در موضوعات طرح شدهاي كه به آن اشاره شد، نيست.
آنچه در انتخابات مجلس يازدهم گذشت و پيامدهاي بعدي آن نشان داد آنچه گذشت در مجموع، هم يك موفقيت بود و هم نقشه راه كه ميتوان بر اساس آن، برنامههاي آينده را پيش برد و اين موفقيت را باز تكرار كرد، به خصوص اظهار خشنودي از نتيجه انتخابات نشان ميدهد كه اين يك روش بسيار مطلوب براي پيش برندگان آن است، هر چند داراي خرده ايراداتي هم بود كه قطعا و با روشهايي ميتوان آن را رفع كرد. تنها كافي است با ملاحظاتي، به رفع آن ايرادات پرداخت تا نتيجه ايدهآل حاصل شود. همچنين اگر چه ممكن است تنگتر كردن فضاي مجازي به مذاق بعضي خوش نيايد ولي احتمالا طرح و شايد كنار گذاشتن بعضي از محدوديتها در موضوع حجاب، در بين همانها كه از محدوديت فضاي مجازي دلخورند، مورد استقبال قرار گيرد. احتمالا اينها همه نتيجه تجربه موفق انتخابات مجلس يازدهم است كه ميتوان هم با بسط آن تجربه توسط اصلاح قانون انتخابات، نتيجه مطلوب را تضمين كرد و هم آن ايرادي كه برخي مدام بر آن تاكيد ميكنند كه چنان شيوهاي به كاهش شركتكنندگان منجر خواهد شد، با حذف محدوديت جنسيتي در نامزدهاي انتخابات، در بعضيها انگيزه لازم براي شركت در انتخابات را فراهم ميكند و خواهد توانست تعداد بيشتري را پاي صندوق راي بياورد و آن ايراد را هم مرتفع كند. در اين بين اما احتمالا برخي ايراد خواهند گرفت اين چگونه اصولگرايي است كه ميتواند چنين چرخشهايي را موجب شود. به گمان من اين ايراد گرفتن ناشي از درك ناقص از اصولگرايي حاصل شده است. اگر ما اصولگرايي را يك استراتژي بدانيم، ميتوان هر كدام از اين موضوعات را به عنوان تاكتيكهاي ذيل آن استراتژي معنا كرد. با اين نگاه، ديگر حركات و رفتارها و گفتارهاي اصولگرايي داراي تناقض داخلي نيست، بلكه در يك اتحاد و انسجام دروني به سر ميبرد، انسجامي كه متناسب با شرايط هم ميتواند محدوديت فضاي مجازي در طرح نمايندگان مجلس و هم رفع محدوديت در پوشش زنان را در سخنان يكي از اصولگراترين عناصر و در تلويزيوني كه بر پايههاي اصولگرايي تاكيد دارد، توضيح دهد. اگر ما اصول را در انتخاب تاكتيكهاي متنوع ببينيم، آن وقت ديگر با مشكل درك رفتارها روبهرو نخواهيم بود و متوجه خواهيم شد كه شايد اصولگرايي يعني همين.