• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4748 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۳۱ شهريور

بهانه‌اي براي اشغال ايران

مرتضي ميرحسيني

مي‌دانيم كه نيروهاي متفقين در شهريور ماه 1320 از شمال و جنوب به ايران سرازير شدند و ارتش رضاشاه را مغلوب و خود او را تسليم كردند و كشور ما را هم در اشغال خودشان
 گرفتند.
 حرف‌شان اين بود كه ايران به پناهگاه جاسوسان آلمان و يكي از مراكز اصلي فعاليت آنان تبديل شده و دولت ايران هم به درخواست‌هاي ما براي جلوگيري از اين «اعمال خصمانه» پاسخ درستي نداده بود.
 اما روزنامه نيويورك تايمز در چنين روزي از ماه سپتامبر 1941 در يادداشتي تحليلي، ضمن اشاره به اولتيماتوم انگليس و شوروي به ايران، به اهميت كشور ما در جنگ دوم جهاني پرداخت و حتي مي‌شود گفت كه به يكي از پرسش‌هاي مهم تاريخ معاصر ما هم 
پاسخ داد. 
اينكه مقامات شوروي و انگليس «از صميم قلب» اميدوار بودند دولت ايران با خواسته‌هاي‌شان مخالفت كند و كاري به كار آلماني‌ها نداشته باشد كه اين بهانه لازم را براي تجاوز و اشغال به آنان مي‌داد؛ اينكه تصميم متفقين براي حمله و تسلط بر ايران از مدتي پيش گرفته و قطعي شده بود و پاسخ رضاشاه و دولت ايران هر چه مي‌بود، تغييري در واكنش بعدي متفقين ايجاد نمي‌كرد، زيرا يك مرحله از نقشه جنگي آنان، اشغال كامل و تسلط بر راه‌ها و منابع
 ايران بود.
 حتي جالب اينكه آنها براي اطمينان بيشتر از دستيابي به اين بهانه، شرط‌هاي ديگري را هم پيش كشيده بودند و به جز اخراج فوري اتباع آلمان، بستن سفارتخانه‌هاي ايتاليا و مجارستان و روماني و حتي بلغارستان را هم مطالبه مي‌كردند. يكي از كاركنان بخش خاور نزديك وزارت خارجه امريكا هم مي‌گفت انگليسي‌ها مي‌خواهند ايران را اشغال كنند و خواسته‌هايي هم كه از دولت اين كشور دارند بهانه‌اي بيش نيست و پاسخ طرف ايراني هر چه كه باشد به تفاوتي در ماجرا نمي‌انجامد. 
حتي سفير انگليس در تهران هم اواسط مرداد 1320، يعني حدود دو هفته قبل از حمله در نامه‌اي به وزارت خارجه كشورش نوشته بود آلماني‌ها در ايران فعاليت چنداني ندارند «زيرا آنها شديدا تحت نظارت پليس ايران قرار دارند و بايد نام ايران از برنامه تبليغاتي بر ضد كشورهايي كه ستون پنجم آلماني‌ها در آن فعاليت دارند حذف شود.» شيدا صابري در كتاب ايران در جنگ دوم جهاني به نقل از عباسقلي گلشاييان (وزير دارايي وقت) مي‌نويسد: «رضاشاه و اعضاي كابينه منصور به استثناي عامري، كفيل وزارت امور خارجه، از اين موضوع بي‌اطلاع بودند كه در پشت پرده به علي منصور دستور داده شده بود كه از قبول درخواست‌ دولت‌هاي انگليس و شوروي مبني بر اخراج آلماني‌ها از ايران 
سر باز زند.»
 از مجموع اين شواهد و گفته‌ها -كه فقط مشتي نمونه خروار هستند- چنين برداشت مي‌شود كه مطالبه متفقين براي اخراج آلماني‌ها، نه خواسته‌اي صادقانه كه دستاويزي براي توجيه حركت بعدي آنان و در واقع نخستين گام از نقشه تهاجم بزرگ‌شان بود. 
طبق محاسبات جنگي انگليسي‌ها، نجات جبهه شرق جز با ايجاد يك مسير كاملا امن و سريع براي رساندن سلاح و تجهيزات و مهمات و تداركات به روسيه ممكن نمي‌شد و از نظر آنها خاك ايران براي ايجاد اين مسير امن و مطمئن بهترين انتخاب بود. حتي در وقت ضرورت مي‌شد از منابع ايران براي كمك به شوروي استفاده كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون