صلح در خاورميانه با انرژيهاي تجديدپذير
نوشته: آريلعزرايي
اغلب كشورهاي خاورميانه اقتصادهايي تكمحصولي دارند و در توليد و فروش نفت و مشتقات نفتي رقيب يكديگر هستند. ساختار غيردموكراتيك پادشاهيهاي عربي و وجود معضل بزرگتري همچون رژيم اشغالگر قدس، امكان كاهش رقابتها و ساخت صلح در اين منطقه را بسيار دشوارتر ميسازد. بنابر نظر كارشناسان، يكي از راهحلها براي ايجاد ثبات در خاورميانه، متكثر كردن فضاي اقتصادي و ايجاد زيرساختهايي براي همكاريهاي اقتصادي است. متن پيشرو چشمانداز گذار به انرژيهاي نو در خاورميانه را به عنوان راهكاري براي شروع همكاريهاي منطقهاي و ايجاد ثبات معرفي ميكند. به خاطر داشته باشيم كه اتحاديه اروپا نيز مسير خود را از پيمانهايي تجاري بين كشورهايي متخاصم آغاز كرد ولي درنهايت به تثبيت صلح و امكان رشد پايدار اقتصادي كشورهاي عضو منجر شد.
اگر يك موضوع در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا قطعي باشد، آن مورد نامشخص بودن ثبات آينده اين منطقه است. علاوهبر بحران ناشي از ويروس كرونا، جنگ داخلي در سوريه، مناقشات ميان رژيم اشغالگر قدس و فلسطين، انفجار تراژيك اخير در شهر بيروت و نيز اثرات مخرب ناشي از گرم شدن جهاني كره زمين، از جمله مهمترين معضلات موجود هستند. با توجه به اين مسائل و چنين چشماندازي، در راستاي تامين نيازهاي انرژي اين منطقه در حال حاضر و آينده به چه كارهايي ميتوان دست زد؟
نكته اصلي پس از تامين انرژي مورد نياز، ساخت و گسترش پيوند انرژي منطقهاي ميان مرزهاست. اتصال خطوط برق و لوله گاز، ميتواند به كاهش چالشهاي كمبود انرژي كه در حال حاضر اين منطقه با آن روبروست، كمك كند. كشورهاي منطقه بايد زيرساختهاي انرژي خود را به يكديگر پيوند دهند تا بتوانند انرژي را به منطقهاي انتقال دهند كه بيشتر به آن نياز دارد. فقط چنين ارتباط متقابل و چندسويهاي است كه ميتواند نقش عوامل تهديدكننده امنيت انرژي منطقه را خنثي سازد؛ چه اين تهديدها طبيعي باشد، يا انسان مسبب آن باشد.
آيا اين وضعيت پذيرفتني است كه اشغالگران قدس تمام روز در هفت روز هفته را برق داشته باشند درحالي كه ساكنان شهر غزه، بيش از نيمي از شبانهروز را از داشتن برق محروم باشند؟ آيا منطقي است كه شهروندان فلسطيني كه در بدترين شرايط اقتصادي به سر ميبرند، به گران قيمتترين منبع توليد برق وابسته باشند؟ و از آنجا كه لبنان مسائل اقتصادي عميقتري دارد، چرا مردم مجبورند با استفاده از سكوهاي پرهزينه، برق مصرفي خود را توليد كنند؟ چرا با وجود منابع طبيعي فراوان، خاموشيها و قطع برق در عراق بايد به امري روزمره بدل شود؟
در شرايط ايدهآل، كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا بايد بيشتر برق مورد نياز خود را از منابع انرژي پاك توليد كنند.
انرژي خورشيدي يكي از منابعي است كه در اين مناطق به وفور يافت ميشود. بنابراين انرژي خورشيدي را ميتوان كليد راهحلي پايدار و ثمربخش براي اين منطقه بهشمار آورد. درواقع، بسياري از جذابترين پروژههاي صفحهخورشيدي، در كشورهاي خليج اجرا شدهاند كه خود داراي منابع نفتي سرشاري هستند.
امارات متحده عربي، هم به لحاظ ابداعات خلاقانه و نيز پروژههاي حقيقي در اين زمينه نمونه است. چنين پروژههايي در حوزه انرژيهاي تجديدپذير در اردن و مصر پيادهسازي و اجرا شدهاند كه ميتوان آنها را در سرزمين فلسطين هم به صورتي مشابه اجرا كرد.
همچنين گاز طبيعي كه در كشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه به ميزان فراوان وجود دارد، در مقايسه با زغال سنگ يا گازوييل، سوخت پاكتري را توليد ميكند. ازاينرو، گاز طبيعي سوخت جايگزين بهينه و بهصرفهاي است و بهرهبرداري ازآن گذار به سمت منابع تجديدپذير پاكتر محسوب ميشود.
اكتشافات گاز طبيعي در شرق درياي مديترانه، درياي مصر، نوار غزه و موارد ديگري از اين دست، فرصت منحصربهفرد همكاري در توليد انرژي منطقهاي و فراتر از آن است.
درحالي كه اجراي پروژههاي انرژي بينمرزي بدون حمايتهاي سياسي پايدار امكانپذير نيست و قابليت عملي شدن ندارد، اما اين پروژهها را بايد به منظور آينده امنيت انرژي در منطقه، فراتر از سياست قلمداد كرد.
اگرچه پروژههاي انرژي بينمرزي جايگزين راهحلهاي سياسي در مناقشات سرزمينهاي فلسطين يا ديگر مناطق نيستند، اما اين پروژهها را ميتوان اساس دولتسازي و همكاري منطقهاي قرار داد. پروژههاي انرژي ميتوانند به ما اين اطمينان را بدهند كه نيازهاي اساسي در حوزه انرژي در آينده تحقق مييابند، بهويژه هنگامي كه عدم اعتماد سياسي در منطقه را در نظر ميگيريم.
علاوهبراين، برقراري امنيت در حوزه تامين انرژي به منظور تضمين امنيت آب نيز بسيار بااهميت خواهد بود، چه اين احتمال وجود دارد كه جنگهاي منطقهاي آينده، بر سر عدم دسترسي به آب يا از بين رفتن منابع آبي باشد. اين تهديد با تاثيرات قابل مشاهده تغييرات اقليمي در منطقه، درحال پيچيدهتر شدن است. همچينن شدت اين تهديد و نياز به آب به دليل نياز بيشتر به تجهيزات خنككننده در حوزههاي مسكوني، كشاورزي و صنعتي در آينده، بيشتر هم خواهد شد.
راهكاري كه براي حل اين چالشها در حوزه انرژي وجود دارد اينچنين است:
توسعه منابع طبيعي و ايجاد شبكهاي از زيرساختهاي انرژي شامل خطوط برق و خطوط گاز كه در سراسر منطقه به صورتي گسترده احداث شده است.
همچنين ارتقاي سيستم برقرساني كه به تازگي ميان اردن و كرانه باختري انجام شده، دلگرمكننده و نويدبخش است.
تكميل بخشهاي متفاوت براي تكميل زيرساختهاي انرژي در شرايط كنوني و حال حاضر، اين اطمينان را ميدهد كه در آينده در بيروت يا فلسطين اشغالي يك كودك هشت ساله لازم نيست با نور شمع تكاليف مدرسه خود را انجام دهد؛ تهديدي كه هر ساله جان انسانها را در غزه (به عنوان نمونه در يك آتشسوزي در غزه به دليل روشن كردن شمع و نداشتن برق سه كودك در تاريخ دهم آپريل 2018 جان خود را از دست دادند.) و مناطق ديگر ميستاند.
تجارب گذشته نشان داده است كه وابستگيهاي متقابل ميتواند به كاهش تنشهاي سياسي كمك كند، انگيزههاي همكاري ايجاد نمايد و نيز احتمالا ميتواند درجهت حل برخي درگيريهاي برجسته سياسي در خاورميانه و شمال آفريقا، شروع حركتي سازنده باشد.
ترجمه: علي رحيميمقدم