• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۴ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4760 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۴ مهر

نيم‌نگاهي از سرِ شوق به جغرافياي جامع ايران

در ستايشِ يك انتزاع به‌ هم ‌پيوسته

پرويز پيران

دايره‌المعارف بزرگ اسلامي كه از سال‌ها پيش (1362) به پايمردي آقاي كاظم موسوي‌بجنوردي آغاز گشته و با تلاش و همت چشم‌گير شماري از فرهيختگان ايران زمين به درختي تنومند و سايه‌گستر بدل شده است، اثري گرانبها و در نوع خود يكتاست. اهميت اين كارِ كارستان و سترگ تنها محدود به محتواي مجلدات آن نيست كه پيش‌بيني مي‌شود به 40 جلد برسد. فراتر از ارزش والاي آن بايد از فرهنگ‌سازي ‌زاده آن نيز ياد كرد. فرهنگ‌سازي، انگيزه‌اي شگفت مي‌آورد و زمينه كار جمعي پايدار، اين دُردانه كم‌رمق در جامعه ايران را فراهم آورده، محقق مي‌سازد كه به بهترين وجه در دانشنامه يادشده آشكار است. كار جمعي كه به راه افتاد سرمشق مي‌شود و در حيطه‌هاي ديگري بازتوليد مي‌شود. جغرافياي جامعه ايران در 5 جلد به مديريت و سرويراستاري استاد گرانقدر دكتر عباس سعيدي تنها يكي از آنهاست. پس شايسته است تا براي كوششي چنين گرانقدر كلاه از سر برداشت و سر خم كرد و بر ايشان درود فرستاد.

«جغرافياي جامع ايران» همچنين برآورده شدن آرزويش است در ساحت انديشه آكادميك. زيرا در اولين گام به كوشندگان وادي دانش سرزميني و محيط زيست به ويژه دانشجويان يادآوري مي‌كند كه انسان بر زمين پاي مي‌نهد و جامعه انساني نيز از زمين مي‌رويد. از اين روي هر درنگ، مشاهده، تأمل، وابيني، بررسي و پژوهش نيز بايد از زمين برويد و برآيد. در نتيجه جغرافيا و شاخه انساني آن را بايد در كار پايه يا چارچوب‌هاي مفهومي، نظري- روايتي و روش‌شناسي رشته‌هاي دلمشغول انسان در نظر داشت و دخالت داد. اين هشدار ضروري كه گرچه عمري حداقل يكصد ساله دارد به دلايلي كه به اشاره‌اي معرفي مي‌شوند چندان به جد گرفته نشده است. اميد است جغرافياي جامع ايران بر اين كاستي غلبه كند و بر غفلتي ديرپاي نقطه پايان نهد و آثاري كه از اين پس بر دانش‌هاي مرتبط و دلمشغول انسان پديد مي‌آيند غناي بيشتري به كف آورند و در نتيجه ثمربخش‌تر شوند.


حكايت واقع و نيم نگاهي به

جغرافياي جامع ايران

بايد پرسيد بي‌توجهي پيش گفته چرا پديد آمده و جان گرفته است. شگفتي آنجاست كه ايرانيان حداقل پس از برآمدن اسلام به دلايل چندي با جغرافيا بر سر مهر بوده‌اند. ولي با برآمدن آفتاب كاغذي كه «مدرنيته ايراني» نام دارد بي‌توجهي ياد شده در اين مرز و بوم نيز پديد آمده و فربه گشته است. زيرا براي سال‌هاي سال زمان و به تبع آن تاريخ در مغرب‌زمين ميدان‌دار بوده، بر صدر نشسته و قدر ديده است. رونق بازار زمان و تبلور آن در تاريخ سبب انديشيدن تاريخ‌محور گشته، نگريستن به متن بر پايه منطقِ نقشه غيرممكن از كار درآمده است. بي‌درنگ بايد تاكيد كرد كه نقد يك‌سويه‌نگري بر محور تاريخ هرگز به معناي ضديت با تاريخ يا كنار گذاردن آن نيست. هدف دريافتن اين حقيقت انكارناپذير است كه تاريخ بايد در بستر مكان يا كلي‌تر از آن جغرافيا نگريسته شود تا به برداشت‌هاي ژرف‌تري نايل آيد.

متفكران بسياري از جمله ميشل فوكو (M.Foucault) به درستي دلمشغولي وسواس‌گونه با زمان و تاريخ را محصول قرن نوزدهم ميلادي معرفي كرده‌اند .اما ريشه آن به دنياي باستان، يونان بازمي‌گردد و ارسطو منادي اصلي آن بوده است. دلمشغولي ياد شده سبب شد تا جغرافيدانان از عرصه نظريه اجتماعي بركنار بمانند. براي مثال در عرصه شهر و فرآيندهاي شهري به‌ويژه آنگاه كه قصد مقايسه در ميان است. (موضوعي كه يكي از محورهاي جغرافياي جامعه ايران به شمار مي‌رود) از ساختار اجتماعي، نظام اقتصادي، الگوهاي فرهنگي، بستر تاريخي و... به تفصيل سخن به ميان مي‌آيد اما كمتر به اين موضوع مهم عنايت مي‌شود كه بيش از تمامي آن مباحث بسيار مهم، بستر و متن جغرافياي جزيي غيرقابل تفكيك لذا چشم‌پوشي در هر فضا و مكان است زيرا هرچه مشهود و مادي است در ظرف مكان يا فضا آرميده است.

به هر تقدير با برآمدن عصر روشنگري افرادي چون لايبنيتز به‌تدريج از فضا و در نتيجه از جغرافيا ياد كردند. كانت در اين ميان گوي سبقت از ديگران در ربود. براي كانت زمان و فضا ابعاد نظم‌دهنده واقعيت است. اين دو مقوله‌هاي خالي‌اند. مي‌توانيم اشيا را از جايي به جاي ديگر برده و فضاي خالي توليد كنيم. اما چنين بحثي در مورد زمان صادق نيست. او در نهايت ارتباط زمان و فضا را حاصل نوعي ادراك كشف و شهودي تلقي ‌كرد. ارتباط اين دو فرم و شكل را به جهان مي‌بخشند. در اين باره سخن بسيار است. ولي فرصت نوشته حاضر سخت كوتاه. از اين روي تنها تأكيد مي‌شود كه با بحث‌هاي كانت به‌تدريج پذيرش فضا و قرار گرفتن آن در كنار زمان باب شد. چنين هم‌نشيني بدون‌ترديد جغرافيا را نيز بيش از گذشته موضوع مهم و ضروري درك جهان و واقعيت انساني و اجتماعي ساخت. موضوعي كه هر دم فزون‌تر مطرح گرديد تا بحث نوبت يا دور فضا (1) (Turn Of Space)(2) از راه رسيد. با طرح موضوع نوبت يا دور فضا يكي از مهم‌ترين و در عين حال به غفلت رها شده يا كم‌توجه شده‌ترين موضوع‌ها بر صدر نشست و قدر ديد.

در نيمه دوم قرن بيستم توجه به فضا كه از عصر روشنگري جرقه‌هايي از آن به چشم‌ها آمد به اوج رسيد و بسياري بر اهميت غيرقابل چشم‌پوشي آن تاكيد روا داشتند. در اين رهگذر اهميت جغرافيا نيز چند چندان گشت. افراد بسيار مطرحي چون ژان پل‌سارتر، آلتوسر(Althusser)، ميشل فوكو، پولانتزاس(Poulantzas) و جيمسون در توجه دادن عمومي به فضا و جغرافيا سخت سهيم شدند. سرآمد تمامي چهره‌هاي مطرح هانري له‌فور (H.Lefebvre) بود.

بدون ترديد تحولات ياد شده كه سخت گذرا ارايه شدند از ديد تيزبين دانشمندان علم جغرافيا در ايران وكوشندگان وادي فضا و شاخه‌هاي گوناگون آن دور نمانده، به تدريج آثار ارزنده‌اي، روشني روز را ديدند. جغرافياي جامع ايران از جهاتي جمع‌بندي تحولات ياد شده به ‌حساب مي‌آيد كه سال‌ها جايگاه شايسته و بايسته خود را به‌ ويژه در انواع طرح‌هاي شهري و روستايي به كف نياورده بود. گرچه در طرح‌هاي ياد شده نگاهي سخت گذرا به بستر جغرافيايي آمده است اما درك اين موضوع مهم كه بستر جغرافيايي و گذر تاريخ در باب هر مكان به باور نگارنده اين سطور زمينه تعيين‌كننده تحولات رخ‌ داده در مكان به حساب مي‌آيند. جامعه ايران با سه خرده ساختِ ايلي، ده‌نشيني و شهرنشيني در دو بحث مهم تاريخ و بستر جغرافيايي متولد شده و باليده‌اند. بر اين اساس در مقايسه شهرها و دهات‌ بستر جغرافيايي از تفاوت‌ها ياد مي‌كند و درك چنان تفاوت‌هايي چنانچه مورد غفلت قرار گيرد آب در هاون كوفتن و باد در انبان كردن است. جغرافياي جامع ايران با درايت استاد عباس سعيدي و ساير همكاران ايشان نه‌تنها به تحولات اين رشته مهم در گذر زمان اشاره كرده‌اند و با اين تاكيد مهم نام برخي از چهره‌هاي گرانقدر عرصه جغرافيا و فضا را زنده كرده‌اند، اثري پديد آورده‌اند كه در رشته‌هايي چون جامعه‌شناسي شهري و روستايي، برنامه‌ريزي و طراحي شهري، مطالعات منطقه‌اي و سرزميني، سخت به كار مي‌آيد. نكته مهم جغرافياي جامع ايران عرضه چند محور مهم است كه آثار متعدد مندرج در مجلات پنج‎گانه را به شكل ظريفي با وحدت معنايي، مفهومي و روايتي به كلي يگانه بدل ساخته است كه در نگاهي گذرا به چشم نمي‌آيد. در كنار سودمندي اثر مورد بحث در رشته‌هاي گوناگون دانشگاهي و حرفه‌اي، بايد به اهميت آن در زمينه معرفي و شناخت جغرافيا و حيطه‌هاي مرتبط بدان اشاره كرد كه كوشندگان و دانشجويان حيطه‌هاي دانشي گوناگوني را سخت به كار مي‌آيد. به بيان ديگر مطالب جغرافياي جامع ايران در يك كلام از سويي به رشته‌هاي گوناگون مرتبط با جغرافيا و فضا به شكلي مجزا پرداخته است و از ديگر سو تمامي آنان در بحث ساختار جامعه ايران در سطح انتزاع به‌ هم‌پيوسته و همان وحدت مورد اشاره را مطرح كرده‌اند. تنها بايد تكرار كرد كه چنين كنند بزرگان چو كرد بايد كار.

 

پاورقي:

1- شاید کمتر اشاره شده است که کانت فیلسوف بلندپایه عصر خرد برای سروسامان زندگی روزمره‌اش نزدیک به 40 سال در دانشگاه کونیگزبرگ (Konigsberg) جغرافیا درس می‌داد. تاکید او در آن درس جغرافیای فیزیکی بود و 48‌ بار تکرارش کرد. او جغرافیا را بحثی مقدماتی در باب مکان تلقی می‌کرد و باور داشت که با گردآوری اطلاعات اولیه و مادی در باب فضا یا مکانی که پدیده‌های مورد نظر و بحث در آن قرار دارند آمادگی اولیه برای پژوهش اصلی فراهم می‌آید.

2- برخی همکاران محترم Turn Of Space را چرخش فضا ترجمه کرده‌اند. پرچه یکی از معانی Turn چرخش است ولی در بحث مطروحه آن را باید نوبت یا دور مطرح کرد. مولانا عبید زاکانی جامعه‌شناس برجسته و ناشناخته مانده ایرانی به بهترین وجه دور یا نوبت را در بیت زیر عرضه کرده است:

تا دورِ روزگار بود، دور دورِ تو / تا نام کاینات بود، نام نامِ تو

استاد جامعه‌شناسي شهري دانشگاه

علامه طباطبايي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون