روز جهاني معلم و نقش رهبري آموزگاران در سايه بحران كرونا
حفيظاله مشهور
پنجم اكتبر برابر با سيزدهم مهرماه مصادف است با روز جهاني معلم. سازمان يونسكو هر ساله به اين مناسبت و در راستاي توجه به نقش معلمان در تحولات جوامع، شعاري را منتشر ميكند؛ شعاري كه به واقع فراخواني است به كشورهاي عضو اين سازمان تا در جهت تحقق اين شعار برنامهريزي كرده و گام بردارند. امسال و در ميانه بحران كرونا شعاري با عنوان، «آموزگاران، رهبري در بحران، بازآفريني سيماي آينده» از سوي اين سازمان مطرح شده است. شعاري كه در ادامه شعار سالهاي قبل اين سازمان كه برخورداري از معلمان شايسته و صلاحيتدار و به كارگيري معلمان جوان را حق مسلم دانشآموز قلمداد كرده بود، اكنون همان معلمان را در اين شرايط بحراني به عنوان رهبران و تصميمگيرندگان اصلي در مديريت آموزشي و پرورشي كودكان معرفي و توجه دستاندركاران نظامهاي آموزشي دنيا را به نقش بيبديل معلمان در انتخاب روشهاي آموزش و يادگيري كودكان در اين شرايط جلب ميكند. آنچه از شعار امسال برداشت ميشود، توجه به نقش پشتيباني سازمانهاي آموزش و پرورش كشورها و فراهمسازي زمينههاي لازم براي آموزش باكيفيتتر توسط معلمان است. با گذشت بيش از ۷ ماه از شيوع بحران كرونا و آغاز عجيب و يكباره سال جديد تحصيلي در ايران مشخص شد كه باز هم در بر همان پاشنه قبلي ميچرخد و با وجود عضويت ايران در يونسكو تصميمات و رفتارهاي مسوولان آموزش و پرورش ايران همچون سالهاي گذشته بر خلاف جهتگيريهاي اين سازمان است. جذب فلهاي و بدون توجه به صلاحيتهاي حرفهاي معلمان در سالهاي گذشته در رويكردي مخالف با اهداف يونسكو كه حق كودكان در برخورداري از معلمان شايسته را مطرح كرده بود و ورود معلماني با سنين گاه بين ۴۰ تا ۵۰ سال به كلاس در مهرماه گذشته همزمان با انتشار شعار اين سازمان با عنوان «معلمان جوان، آينده حرفه معلمي» مشخص كرد آموزش و پرورش ايران جز نگاهي فانتزي به شعارهاي يونسكو به آنها باور ندارد و همواره برخلاف اين اهداف گام برداشته است. در ادامه همين رويكرد و در حالي كه در كشورهاي پيشرو آموزش و پرورش دنيا معلم نقشي محوري در انتخاب شيوه آموزش و ارزشيابي و گاه نيز انتخاب محتواي مورد نياز دانشآموز دارد و مدرسه محوري به عنوان ركن اصلي و اساسي در تصيمگيريها رخ مينمايد، اما در كشور ما ستادنشينان حاضر به عقبنشيني از نقش رهبري خود نيستند و تمامي جزييات فرآيند آموزشي از ساعت شروع و پايان كلاسها تا الزام مدارس به استفاده از نرمافزاري خاص و در عين حال بيكيفيت را با صدور بخشنامه و دستورالعملهايي تعيين ميكنند. دستورالعملهايي كه بدون توجه به شرايط متفاوت مناطق مختلف كشور از سوي كساني نوشته ميشود كه يا هرگز معلم نبودهاند يا سالهاست با مدارس و آنچه در آن ميگذرد، بيگانهاند. عبارت «ملزم هستند» پرطمطراقترين عبارت مورد علاقه مديران دستورالعملنويس در آموزش و پرورش ما در پشت ميزهاي بزرگ مديريتي است. آنچه در شرايط و بحران فعلي هنوز مسوول و متولي خاصي برايش پيدا نشده، فراهم كردن زيرساختها و امكانات آموزش در اين شرايط است. در واقع مسوولان آموزش و پرورش ما ترجيح ميدهند به جاي پاسخگويي در برابر كاستيهاي بيشمار آموزش در شرايط بحران و تلاش و چارهجويي براي رفع آنها و بهرهمندسازي تمامي كودكان اين سرزمين از حداقل امكانات آموزشي، به پشت ميزها پناه برده و قانونهاي الزامآور به مدارس ديكته كنند. اميد آنكه نگاه مسوولان آموزش و پرورشمان به معلمان شايسته به عنوان متخصصترين افراد در امر آموزش كودكان، نگاهي از روي اعتماد باشد و صدا و خواست آنان كه همواره در دفاع از حقوق كودكان اين سرزمين بوده است از سوي فرادستان به عافيتطلبي تعبير نشود.
آموزگار و كارشناس آموزشي