فيلم انگل و شرايط فقدان سياست
مهدي مالمير
شايد بسياري فيلم «انگل» ساخته كارگرداني اهل كشور كرهجنوبي را ديده باشند. در جايي از فيلم سيلي جاري ميشود و اهالي محله فقيرنشين خانواده كذا را آواره ميكند. مردم محله ناگزير ميشوند به همراه خانواده داستان، در استاديومي ورزشي در كنار هم و با وضع نادلپسندي شب را به صبح برسانند. پسر موقعيت ناشناس خانواده درحالي كه همه مردم محل خسته و كلافه در كنار هم كز كرده بودند، ناگهان از پدرش ميپرسد: فلان برنامهاي كه براي بهمان كار داشتي چه شد پدر؟ پدر هم از درِ پاسخ درميآيد كه: زندگي برنامهپذير نيست پسر جان. يك نگاهي به دور و برت بينداز، ببين همه اينهايي كه امروز در كنار تو خوابيدهاند، براي اين كار برنامه ريخته بودند؟! اين جمله كنايتي است از پيشبينيناپذير بودن زندگي. زندگي در ذات خود پيشبينيناپذير است. بيماريها، تصادفات جادهاي و... زندگي را با اضطرابي هميشگي درآميخته است. اما با همه اينها انسان محكوم است كه ذرهذره درياي دلهرهها غرق شود؟ پاسخ منفي است. انسان توانسته با دانش سياست و توزيع مناسب قدرت، ثروت و امكانات زندگي تا اندازه زيادي زندگي را پيشبينيپذير سازد و از تندي و تيزي حوادث طبيعي نيز بكاهد. اگر اين نكات را اساس گيريم؛ ميشود شرايط امروز كشورمان را به شرايط «فقدان سياست» تشبيه كرد، چراكه امروز بيش از هر زمان ديگري در اين چند سال اخير زندگيهايمان پيشبينيناپذير شدهاند. آنچنان كه مالك و مستاجر، خريدار و فروشنده، توليدكننده و مصرفكننده دست روي دست گذاشتهاند تا بالاخره اين وضعيت نامعلوم سر و صورتي به خود بگيرد. در اين ماههاي اخير بيسر سوزني اغراق، هيچيك از شهروندان نميتوانند برنامه بلندمدتي براي خود ترتيب دهند. دليل آن هم روشنتر از آفتاب است: وقتي در عرض چند ماه بازار سكه و مسكن و كار و كسب فاصلهاي اقيانوسي با شرايط مثلا سال پيششان ميگيرد، ديگر از برنامهريزي سخن گفتن، جز ملال نميافزايد. اگر سياست دولت كمي بهتر عمل كرده بود، شايد امروز شهروندان با رنج كمتري در زندگي روزمرهشان رودررو بودند. شرايط امروز ما آنچنان كه گفته آمد، تنها با شرايط «فقدان سياست» تعريف ميشود.