شمايل برجام در صورت پيروزي بايدن
آرمين منتظري
جو بايدن، كانديداي انتخابات رياستجمهوري امريكا اعلام كرده در صورت پيروزي در انتخابات آماده است به سرعت موضوع ورود دوباره امريكا به برجام را مورد بررسي قرار دهد به شرط اينكه ايران بار ديگر به صورت كامل به تعهدات خود ذيل برجام بازگردد. اما شرطي كه بايدن براي ايران تعيين كرده اين ضرورت را ايجاب ميكند كه ايران و امريكا بار ديگر با يكديگر مذاكره كنند و اين بار مسلما درخواست امريكا اين خواهد بود كه طرفين درباره دامنه گستردهتري از موضوعات گفتوگو كنند. در واقع بايدن نيز قصد دارد موضعي سرسختانهتر در قبال برنامه هستهاي ايران اتخاذ كند.
البته بايدن رويكرد دولت ترامپ در قبال ايران را به باد انتقاد گرفته است. او در مقالهاي كه 20 روز پيش منتشر كرده از اقدام ترامپ در خروج از برجام انتقاد كرده و نوشته «بازگشت امريكا به برجام ميتوان نقظه آغاز ديپلماسي گستردهتر و جامعتر ميان تهران و واشنگتن باشد».
اما واقعيت اين است كه بازگشت به برجام هم براي ايران دشوار است و هم براي واشنگتن. چراكه در حال حاضر معماري تحريمهاي ضد ايراني بسيار پيچيدهتر از زماني است كه برجام امضا شد و بر هم زدن اين معماري از سوي بايدن كار بسيار دشواري است. دولت ترامپ در چارچوب استراتژي فشار حداكثري بر ايران، طي سالهاي اخير، دامنه تحريمها را به شدت گسترده و اعلام كرده تا زماني كه بر سر كار است و تا زماني كه ايران پاي ميز مذاكره حاضر نشده اين استراتژي را ادامه خواهد داد. هفته گذشته وبسايت بلومبرگ گزارشي را منتشر كرده كه ميگويد، دولت ترامپ قصد دارد كل نظام مالي ايران را براساس دستور اجرايي 13902 تحت تحريم قرار دهد. چنين اقدامي از سوي دولت ترامپ نهتنها شركتهاي خارجي كه با بانكهاي ايراني مراوده دارند را در ليست سياه قرار ميدهد بلكه همه بخشهاي مالي ايران نظير شبكههايي كه ايران با استفاده از آنها حوالههاي بانكي و انتقال پول را انجام ميدهد را نيز هدف قرار خواهد داد. البته چنين اقدامي تاثير محدودي بر اقتصاد ايران خواهد داشت چراكه تا همينجاي كار نيز امريكا از تمام توان خود براي تحريم ايران استفاده كرده است.
بديهي است در صورت پيروزي بايدن در انتخابات، ايران انتظار داشته باشد همه تحريمهاي امريكا در دولت ترامپ اعمال شده برداشته شوند. ايران حتي انتظار دارد آن دسته از تحريمهايي كه در برجام قيد نشده نيز برداشته شوند تا بار ديگر به برجام بازگردد. حتي اگر دولت آينده جو بايدن تحريمهايي كه صنعت نفت ايران را هدف قرار داده تعليق كند باز هم ايران انتظار خواهد داشت، تحريمهايي كه امريكا تحت عناويني نظير مبارزه با تروريسم و پولشويي اعمال و سيستم مالي ايران را فلج كرده نيز از ميان برداشته شوند. پس از اجراي برجام، ايران همچنان در زمينه جذب سرمايهگذاري خارجي دچار مشكل بود چراكه سرمايهگذاران خارجي همچنان به دليل پا برجا ماندن برخي تحريمهاي امريكا در ورود سرمايهشان به ايران ترديد ميكردند. تا زماني كه اين دسته از تحريمهاي امريكا باقي بمانند، نهادها و شركتهاي بينالمللي سرمايهگذاري همچنان در مراوده مالي و تجاري با ايران ترديد خواهند كرد.
در آن سو بايدن كار سختي براي جلب نظر ايران خواهد داشت. برخي از موانع حقوقي و قانوني در امريكا در سنگاندازي جمهوريخواهان موجب خواهد شد توانايي بايدن براي برداشتن برخي از تحريمهاي اضافي كه دولت ترامپ بر ايران اعمال كرده، كاهش يابد. براي مثال برداشتن تحريمهايي كه تحت عنوان قانون پاترويت اعمال شده و موجب شد، نظام مالي ايران براي سرمايهگذاران خارجي غيرقابل ورود شود يكي از اولويتهاي فهرست درخواستهاي ايران است. اما دولت آينده بايدن براي برداشتن اين تحريمها نخست بايد ثابت كند ايران به شكلي كامل قوانين بينالمللي پولشويي و مبارزه با تامين مالي تروريسم را كه از سوي نهاد FATF تعيين شده به اجرا ميگذارد. اما همه ميدانيم كه ايران از پذيرش FATF سر باز زده است.
از سوي ديگر جمهوريخواهان كنگره تمايلي نخواهند داشت، قوانيني تصويب كنند كه به دموكراتها اجازه ميدهد به توافقي سريع با ايران دست يابند. سنگاندازي جمهوريخواهان موجب خواهد شد دولت آينده بايدن كار سختي در برداشتن تحريمهاي موجود عليه بانك مركزي و سپاه پاسداران ايران داشته باشد. 4 سال پيش ايران برنامه اقدام FATF را به اجرا گذاشت تا برخي نگرانيهاي ايران نهاد در خصوص پولشويي و تامين مالي تروريسم را برطرف كند. اما خروج دولت ترامپ از برجام موجب شد توانايي دولت ايران در پيشبرد اين طرح به لحاظ سياسي كاهش يابد. در نتيجه نهاد FATF بار ديگر در ماه فوريه سال جاري محدوديتهايش را بر ايران اعمال كرد. علاوه بر اين انتخابات مجلس در ايران و نتايج آن موجب شد مجلسي اصولگرا بر سر كار آيد و به اين ترتيب چشمانداز تصويب FATF در صورتيكه دخالتي از سوي مقامات عاليرتبه نظام صورت نگيرد عملا منتفي است.
با در نظر گرفتن چنين چشماندازي به نظر ميرسد، توافق ميان ايران و امريكا به راحتي امكانپذير نباشد. حتي اگر هم چنين توافقي در كار باشد، بعيد است در سال نخست رياستجمهوري بايدن انجام شود و حتي اگر در آن زمان نيز انجام شود باز هم به لحاظ گستره موضوعات مورد توافق بسيار محدود خواهد بود. چنين توافقي ممكن است شامل مواردي نظير خروج اورانيوم غنيشده از ايران يا انصراف ايران از ادامه تحقيق و توسعه در زمينه سانتريفيوژها و افزايش تعداد آنها باشد. ممكن است ايران توافق كند تعداد سانتريفيوژهاي نصب شده را در مقابل تعليق برخي تحريمها نظير اعطاي برخي معافيتها در زمينه فروش نفت، تعليق تحريمهاي برخي كالاهاي صادراتي ايران يا حمايت كامل ايران از كانالهاي تجارت بشردوستانه با ايران كاهش دهد.
از آن سو، افزايش دامنه موضوعات مورد مذاكره موجب خواهد شد امريكا درخواست كند، مذاكره درباره موضوعاتي فراتر از برجام نيز صورت گيرد چراكه بسياري از مفاد برجام بين سالهاي 2023 تا 2025 منقضي خواهند شد. از اين مفاد با نام «غروب برجام» ياد ميشود. بعيد است امريكا در زمان غروب مفاد برجام، رفتاري متعهدانه داشته باشد. امريكا تنها در صورتي به غروب مفاد برجام پايبند خواهد ماند كه روابطش با ايران طي سالهاي آينده بهبودي محسوس داشته باشد. اما مشكل اينجاست كه تحريمهاي سرسختانه دولت ترامپ عليه ايران موجب شده چشمانداز هر نوع رابطه بهتري ميان ايران و امريكا تيره و تار شود. علاوه بر اين نزديك شدن زمان غروب مفاد برجام موجب خواهد شد امريكا در هر توافقي كه قرار باشد در آينده با ايران داشته باشد درخواست تمديد زمان منقضي شدن برخي بندهاي برجام را مطرح كند و اين درخواست دقيقا همان چيزي است كه ايران با آن مخالفت خواهد كرد.
چنين روندي در مذاكره موجب خواهد شد به شكل بديهي ايران موضع قاطعانهتري درباره برنامه هستهاياش اتخاذ كند تا واشنگتن وادار شود، توجهش را بر خواسته اصلي ايران كه همان تعليق تحريمها باشد، معطوف كند. در هر صورت از نظر ايران در حال حاضر برنامه هستهاي ابزاري قدرتمند در هرگونه مذاكرهاي بين تهران و واشنگتن به شمار ميرود و ايران نميخواهد اين ابزار را به راحتي از دست بدهد. در اين چارچوب، ايران بهطور طبيعي خواستار حفظ ابعاد حياتي برنامه هستهاياش خواهد شد. ابعادي نظير غنيسازي اورانيوم، حفظ ذخاير اورانيوم غنيشده و تعداد سانتريفيوژها از ابعاد اصلي برنامه هستهاي ايران محسوب ميشوند. تا زماني كه امريكا نپذيرد بخش عمدهاي از تحريمهايش عليه ايران را تعليق كند، ايران نيز حاضر نخواهد بود ابعاد اصلي برنامه هستهاياش را كنار بگذارد. مگر اينكه ايران بپذيرد كه درباره برنامه موشكي و استراتژي منطقهاياش با واشنگتن مذاكره كند كه اين امر هم بسيار بعيد به نظر ميرسد چه اينكه اين دو موضوع از مهمترين پارامترهاي سياست دفاعي ايران محسوب ميشوند. به همين دليل است كه ايران سعي ميكند از برنامه هستهاياش به عنوان ابزاري براي محدود كردن دامنه هر گونه مذاكراتي با امريكا استفاده كند.