بيش از 70درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت داشتند. در سال 1860، 81درصد در انتخابات مشاركت كردند. اما از سال 1900 به بعد بيشترين درصد مشاركت به سال 1908 باز ميگردد كه حدود 65درصد واجدين شرايط در آن انتخابات شركت كردند و در سال 1960 با مشاركت حدود 63درصد جان اف كندي انتخاب شد. جالب است بدانيد از سال 1970 ميزان مشاركت در انتخابات امريكا هميشه از 60درصد هم كمتر بوده است. در بهترين وضعيت اوباما در سال 2008 با مشاركت حدود 57درصد واجدين شرايط انتخاب شد. نهايتا در انتخابات دوره قبل امريكا حدود 55 و نيم درصد مشاركت داشتهاند كه به انتخاب دونالد ترامپ انجاميد. براساس اعلام مراكز آمار امريكا در شرايط فعلي از جمعيت بالاي 300 ميليوني امريكا، حدود 240 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن هستند كه باتوجه به فضاي انتخاباتي انتظار ميرود جمعيتي حدود 150 تا 160 ميليون در انتخابات 2020 شركت كنند كه حداقل 12 ميليون بيشتر از تعداد رايدهندگان انتخابات 2016 است و طبق ارزيابيها اين انتخابات ظرفيت آن را دارد كه تا 65درصد واجدين شرايط يعني بالاترين ميزان از 1900 افزايش يابد.
افزايش تعداد مشاركتكنندگان به نفع كدام كانديدا است؟
به شكل سنتي باتوجه به پايگاه دموكراتها در ميان طبقه كارگر، معمولا افزايش تعداد رايدهندگان به نفع دموكراتها بوده است. اما نظرسنجيهاي اخير نشان ميدهد كه ترامپ از پايگاه قابلتوجهي در ميان طبقه كارگران سفيد برخوردار شده است. بنابراين ديگر نميتوان با قاطعيت از بهره بردن دموكراتها از افزايش تعداد مشاركت كنندگان سخن گفت، گرچه ممكن است هنوز هم تا حدي به نفع دموكراتها تمام شود.
روند نظرسنجيها چگونه بوده است؟
روند نظرسنجيها در سطح ملي تغيير محسوسي را در 10 روز گذشته نشان نميدهد و همچنان بايدن نسبت به ترامپ فاصله محسوس حدود 10درصدي دارد. اين ميزان فاصله از سوي بدبينترين نظرسنجيها حدود 7درصد و از سوي خوشبينترين نظرسنجيها حدود 15درصد اعلام شده است. باتوجه به دادههاي نظرسنجيها اگر امروز دوشنبه (19 اكتبر) انتخابات برگزار شود به نظر ميرسد همچون 10 روز قبل، بايدن برنده انتخابات با فاصله زياد خواهد بود و نميتوان شانسي براي ترامپ قائل بود. به زبان ديگر بايدن براساس نظرسنجيها در اين تاريخ حدود 87درصد و ترامپ تنها 13درصد شانس برنده شدن خواهند داشت، مگر آنكه تغييري روي دهد.
روند نظرسنجيها در ايالتهاي كليدي؟
در روند نظرسنجيهاي ايالتهاي كليدي نيز تغيير معنيداري مشاهده نميشود گرچه حدود يك درصد وضعيت ترامپ در فلوريدا بهبود يافته است و فاصله با بايدن به حدود 4درصد كاهش يافته است. اما در آريزونا و پنسيلوانيا و ساير ايالتهاي كليدي تغييري به نفع ترامپ ايجاد نشده است. در انتخابات امريكا نتيجه 10 ايالت كليدي تعيينكننده است و در ميان آنها سه ايالت فلوريدا و پنسليوانيا و آريزونا نقش محوريتري داشتهاند و معمولا رييسجمهور منتخب همواره كسي بوده است كه راي اين سه ايالت را داشته است.
احتمال تغيير نظرسنجيها؟
به نظر نميرسد روند فعلي نظرسنجيها تا 22 اكتبر (پنجشنبه اول آبان) يعني زمان مناظره آخر تغيير مهمي داشته باشد و دنبالكنندگان روند آرا بايد منتظر تغييرات احتمالي نظرسنجيها در 10 روز انتهايي انتخابات و پس از مناظره آخر باشند. اين همان روندي است كه در دوره پيشين انتخابات امريكا نيز مشاهده شده است. تا اين مرحله از انتخابات، اكثريت رايدهندگان حامي هر دو كمپين تصميم خود را گرفتهاند و كساني كه تاكنون تصميم نگرفتهاند طبيعتا تصميم خود را به روزهاي آخر موكول كردهاند. اين همان افرادي هستند كه آرايشان تا حد زيادي در نتيجه ايالتهاي كليدي كه بيشترين آراي شناور را دارند تاثيرگذار خواهد بود.
وضعيت ميزان رضايت يا عدم رضايت از ترامپ؟
از ديدگاه نگارنده يك شاخص مهم انتخاباتي ميزان رضايت و عدم رضايت از رييسجمهور است. در سال جاري ميلادي با وجود برخي نوسانات، همواره ميزان عدم رضايت از ترامپ بر ميزان رضايت از ترامپ فزوني داشته است. بيشترين ميزان رضايت از ترامپ مربوط به اواخر ماه مارس است كه حدود 47درصد بوده است. در همان زمان ميزان نارضايتي حدود 50درصد ارزيابي شده بود. اواخر سپتامبر وضعيت رضايت از ترامپ به 45درصد كاهش يافته و عدم رضايت از او حدود 52درصد بوده است. اين روند در روزهاي اخير ادامه پيدا كرده و تا حدي بدتر شده است، به گونهاي كه روز 16 اكتبر (جمعه 25 مهر) ميزان رضايت از عملكرد ترامپ به حدود 43درصد رسيد و در مقابل نارضايتي از عملكرد او از 54درصد عبور كرد. مطالعه روند رضايت و عدم رضايت از عملكرد ترامپ در ميان شهروندان امريكايي تا حدي در ارزيابي دقت نظرسنجيهاي انتخاباتي و تحليل آنها مفيد خواهد بود و انتظار ميرود نظرسنجيها با رضايت شغلي از ترامپ تا حدي همخواني داشته باشد. مثلا اگر رضايت از ترامپ بالاي 50درصد باشد انتظار ميرود محبوبيت انتخاباتي او در نظرسنجيها نيز در همين جهت باشد و بالعكس. در شرايط فعلي كه رضايت از عملكرد ترامپ كمتر به حدود 43درصد و نارضايتي از عملكرد شغلي او به بالاي 54درصد رسيده است چنانچه گفته شد، نظرسنجيها از نظر ميزان محبوبيت ترامپ در انتخابات نيز همين روند را تاييد ميكند.
وضعيت نهايي چه خواهد بود؟
چنانچه گفته شد، به نظر ميرسد تعداد قابلتوجهي از آراي شناور تصميم نهايي خود را به مناظره آخر و روزهاي آخر موكول داشتهاند. عملكرد هر يك از دو نامزد انتخاباتي در مناظره آخر و روزهاي پس از آن در نتيجه نهايي انتخابات بسيار تعيينكننده است. اگر ترامپ بتواند با فاصله زياد از عهده مناظره آخر با بايدن بر آيد و در روزهاي پس از آن نيز در جلب نظر رايدهندگان ايالتهاي كليدي موفق عمل كند و در مقابل رقيبش نيز بسيار ضعيف در اين دوره نشان دهد يا گرفتار رخداد غيرمنتظرهاي شود، آنگاه شانس يك پيروزي نزديك با بايدن را خواهد داشت. در غير اين صورت بايدن را بايد برنده انتخابات با فاصله زياد يا نهايتا نزديك دانست. يعني فعلا براي ترامپ تنها احتمال پيروزي نزديك و براي بايدن احتمال هر دو پيروزي بزرگ يا نزديك متصور است.
وضعيت و تاثير آراي پستي
تاكنون بيش از 23 ميليون اقدام به ارايه آراي خود كردهاند كه در نوع خود از نظر تعداد بينظير است. طبق نظرسنجيها از هر 10 طرفدار ترامپ، هشت تن روز رايگيري راي خود را به صندوق خواهد انداخت اما اين ميزان براي طرفداران بايدن حدود 5 تن در 10 نفر است. از اين روي بعيد نيست در روز انتخابات، آراي بيشتري به نام ترامپ خوانده شود و روزهاي بعد آرا به نفع رقيب او تغيير كند. اين همان نكتهاي است كه از چالشهاي انتخاباتي امريكاست و اگر ترامپ در روز انتخابات اعلام پيروزي كند و در روزهاي بعد نتيجه به نفع او نباشد، براي حل و فصل آن پاي دادگاه به ميان كشيده خواهد شد، مگر آنكه آرايي كه در روز انتخابات خوانده ميشود جايي براي اعتراض هيچ يك از طرفين باقي نگذارد. گرچه ارزيابيها بر آن است كه در هر صورت ترامپ در صورت باخت معترض به نتيجه انتخابات خواهد بود.
سراب سرخ يا موج سرخ؟
روزهاي آتي بيش از آنكه روز بايدن باشد، روزهاي ترامپ است. تاكنون تحولات انتخاباتي و فراز و فرودهاي انتخابتي چندان تحت تاثير بايدن نبوده است. اين ترامپ است كه با عملكرد خود انتخابات را به رفراندومي براي خود تبديل ساخته است. ترامپ در انتخابات قبلي اشتباهات كمي مرتكب شده بود و با خريد اطلاعات محرمانه دهها ميليون عضو فيسبوك از طريق موسسه كمبريج بريتانيكا، توانسته بود كمپين خود را با علايق مخاطبانش تطبيق دهد. ظاهرا در اين انتخاب بهرهگيري سياسي از دادههاي رسانههاي اجتماعي منع شده است و اين شايد از موارد بروز ضعف در كمپين ترامپ باشد. علاوه بر اين چنان كه در نوشته پيشين عرض شد، به هر دليل و شايد به دليل نوع برخورد ترامپ با خبرنگاران و رسانهها در 4 سال گذشته، در اين دوره رسانههاي كلاسيك با ترامپ همراهي چنداني نشان نميدهند و در رسانههاي اجتماعي نيز موجهاي دور قبل اين بار ديده نميشود و ديدگاهها تقسيم شده است. او 4 سال رييسجمهور بوده و از منظر بسياري از كاربران رسانههاي اجتماعي ديگر يك پوزيسيون نيست و مطلوبيت اپوزيسيون را كه اين رسانهها به آن علاقهمندند ندارد. چنان كه مشاهده شد، ترامپ در مناظره نخست، با خطاي محاسباتي به جاي يك رييسجمهور، در قالب يك اپوزيسيون ظاهر شد كه چندان مقبول افكار عمومي قرار نگرفت، حال آنكه اين رويكرد براي انتخابات قبلي پذيرش داشت. او همچنين در لغو مناظره دوم و در قرار گرفتن روي صندلي داغ نتوانست موفقيت مهمي كسب كند و در اين حال دو خطاي انتخاباتي در حمايت از جريان افراطي راست و اعلام نپذيرفتن نتيجه در صورت باخت را مرتكب شده بود. اين دو خطا حتي شايد دولت پنهان امريكا را نسبت به آينده امنيت ملي امريكا حساس كرده و آنها را عليه ترامپ برانگيخته باشد. اما روز 16 اكتبر (جمعه 25 مهر) او خطاي بزرگتري را مرتكب شد كه ممكن است براي او بسيار گرانتر تمام شود و آن بيان اين نكته بود كه اگر راي نياورد امريكا را ترك خواهد كرد. بعيد است بيان اين جمله تاثير مثبتي در آراي شناور داشته باشد و بالعكس نگراني جدي او را از نتيجه انتخابات نزد حاميانش نشان ميدهد، مگر آنكه بتواند با تلاش خارقالعاده در روزهاي آتي همه چيز را تحتالشعاع قرار دهد. با آنكه ترامپ حملات شديدي را متوجه بايدن كرده و حتي از ضرورت دستگيري او و فرزند و همسرش سخن به ميان آورده و اين روزها خانم كامليا هريس نيز به دليل ابتلاي نزديكانش به كرونا در قرنطينه به سر ميبرد تا اين لحظه ترامپ عقبماندگيها را جبران نكرده و موج آبي محتملتر است. آيا او خواهد توانست همچون انتخابات دوره قبل، از مناظره آخر و تلاشهاي انتخاباتي روزهاي پس از آن يا با ماجراجويي يا تحولي در عرصه خارجي، انرژي جديدي به كمپين خودش و فضاي انتخاباتي امريكا تزريق كرده و موجي سرخ بيافريند؟ يا تنها او با سراب سرخ مواجه خواهد شد؟ اين بار دشوار است اما غيرممكن نيست. يادآوري: طبيعتا نتيجه انتخابات امريكا، در منطقه خاورميانه دنبال ميشود و در ايران نيز از سوي ناظران مختلف تحليل ميشود. تاثير انتخابات امريكا بر ايران در صورت انتخاب احتمالي هر يك از دو نامزد انتخاباتي امريكا، از موضوعاتي است كه هدف اين نوشتار پرداختن به آن نيست و بايد در جاي خود بررسي شود. هدف اين نوشتار صرفا تبييني از انتخابات امريكا براساس برداشت نگارنده از دادههاي موسسات مختلف پژوهشي و نظرسنجي است.