مرگ يكي از شامپانزههاي باغوحش ارم پس از يك هفته مخفيكاري تاييد شد
مرگ شمسي در سكوت
گروه اجتماعي| «شمسي»، شامپانزه 18 ساله باغوحش ارم روز يكشنبه، 27 مهر ماه 1399 به دست برادر و پدر خود كشته شد، اما خبر مرگ او تا روز شنبه 3 آبان از افكار عمومي پنهان ماند و جزييات مرگ او
و دلايل منطقي موثر در اين امر هنوز از طرف مسوولان امر به روشني تشريح نشده است.
«شمسي»، مادر «باران»، پيش از اين نيز دو بار توسط برادرش «شروين» تا پاي مرگ پيش رفته بود. حالا به دليل انتقال 9 شامپانزه باغوحش ارم به يك اتاق و حفاظت از آنها در برابر سرما، شمسي كه پيش از اين از گروه شروين جدا بود، به اعضاي اين گروه معرفي ميشود و جان ميبازد. «شمسي»، آخرين بچه «شيرين»، شامپانزه ماده بالغ باغوحش بود كه زنده ماند و عمده خواهران و برادران شمسي به دست شامپانزههاي بالغ در باغوحش پيش از اين كشته شده بودند و شروين و شمسي جزو آخرين بازماندههاي اين خانواده بودند. پيش از انتقال اين 8 فرد شامپانزه به يك اتاق، شامپانزههاي باغوحش ارم در سه گروه مجزا به سركردگي «بهرام»، «شروين» و «پرويز» تقسيم ميشدند تا از خشونت اين شامپانزهها عليه يكديگر جلوگيري عمل آيد، اما معرفي دوباره اين شامپانزهها به يكديگر فرصت را براي اعمال خشونت به كوچكترين عضو خانواده يعني شمسي فراهم آورد.
شمسي مادر باران بود، بچه شامپانزهاي كه بهرغم اصرار فعالان حوزه محيطزيست، دوستداران حياتوحش و درخواست عمومي مردمي در كارزار، به باغوحش ارم سپرده شد. همان زمان نيز عمده مخالفت سپردن اين بچه شامپانزه سه ساله به باغوحش ارم، نامناسب بودن شرايط نگهداري در اين باغوحش و احتمال مرگ او توسط شامپانزههاي بالغتر بود. شمسي كه طي يك درگيري كشته شده است، پس از باران جوانترين شامپانزه باغوحش ارم بود كه پيش از اين نيز خبرها حاكي از حال نامساعد او بودند. شرايط نگهداري نامناسب، تغذيه نامناسب و مكان غيراصولي از عمده عوامل موثر در پرخاشگري و افسردگي اين شامپانزه معرفي شده بود.
پيش از اين در كارزار «انتقال باران به يتيمخانه شامپانزهها» عنوان شده بود كه شامپانزهها موجودات به شدت اجتماعي هستند، 98.6درصد شباهت دياناي با انسان دارند و به دليل شباهتهاي فوقالعاده بالاي اين موجوات با انسان، از آنها به عنوان بستري مناسب براي درك و دريافت الگوهاي بيماري رواني انسانها نيز استفاده ميشود، به همين دليل زندگي در شرايط نامناسب، براي اين موجودات بسيار دشوارتر از ساير حيوانات است، آثار روحي و رواني دارد و نتيجه زيستن در محيطي نامناسب بيش از همه به پرخاشگري آنها و كشتن همنوعان كوچكتر منتهي ميشود.
روابط عمومي باغوحش ارم پس از انتشار خبر مبتني بر احتمال مرگ شمسي طي هفته گذشته، صرفا به گفتن اين جمله به يكي از خبرگزاريها بسنده كرد كه «يك عدد ميركت، يك راس آهو به دليل كهولت سن و يك شامپانزه بالغ به عنوان مرگوميرهاي رخ داده در ماه اخير در اين باغوحش ثبت شدهاند.» طبق «صورتجلسه نحوه نگهداري شامپانزه باران معلق به باغوحش ارم» در مرداد سال جاري، سازمان محيطزيست موظف بود طي 6 ماه از شرايط نگهداري اين شامپانزه نظارت مستمر و دقيقي به عمل آورد، حالا اما خبر مرگ شمسي در سكوت متوليان امر، رعايت همين صورتجلسه را نيز زير سوال برده است. گرچه هنوز هيچ كدام از مسوولان باغوحش ارم حاضر به پاسخگويي به «اعتماد» و روشن كردن ابعاد مختلف مساله نشدهاند، «محمد كرمي»، رييس اداره نظارت بر امور حياتوحش اداره كل محيطزيست استان تهران تنها فردي است كه نسبت به اين خبر واكنش نشان داده است. كرمي در گفتوگو با «فارس» با تاييد مرگ شمسي، علت آن را «نزاع معمول بين حيوانات» دانسته است. كرمي افزوده است كه احتمالا شمسي به دليل برخورد يك جسم سخت بر سر يا خوردن سر او به يك محل ديگر كشته است. به گفته او، پس از اطلاع از حادثه و رجوع به محل، مشخص شده است كه لاشه حيوان سالم است و آثار ضربه به سر و خونريزي مغزي پس از كالبد شكافي اوليه نمايان شدهاند. كرمي گفته است: «لاشه حيوان پس از فوت كاملا سالم بود و طبق نظر اوليه دامپزشك اعلام شد كه بر اثر ضربه به سر كشته شده است، اما نظر ما بر اين بود كه براي مشخص شدن ابعاد كامل ماجرا و اطمينان از علت وقوع حادثه، كالبد شكافي كامل جسم صورت گيرد تا نتيجه نهايي توسط آزمايشگاه اعلام شود.» كرمي در اين گفتوگو نسبت به دليل پنهان نگه داشتن اين خبر از افكار عمومي، مخصوصا در شرايطي كه پيش از اين توجه افكار عمومي به وضعيت «باران» جلب شده بود، هيچ پاسخي را عنوان نكرده است. تلاش «اعتماد» نيز براي روشن كردن علت اين پنهانكاري در تماس با مسوولان باغوحش ارم بيپاسخ و بينتيجه ماند.
كمتر از 3 ماه از جلسه مرداد سال جاري ميگذرد، جلسهاي كه برخلاف نظر و اصرار كارشناسان، مسووليت نگهداري از باران را به باغوحش ارم سپرد. در همين جلسه قرار بر اين بود كه پروتكلهايي طي
6 ماه براي نگهداري شامپانزهها تدوين و انتقادهاي وارد بر شيوه غيراصولي نگهداري اين شامپانزهها، جايگاه و وضعيت آنها با استانداردهاي روز علمي دنيا مطابقت داده شود. بهرغم اين مساله، حالا باران در عزاي مادر خود و شاهد درگيري خانوادگي و خشونتي منتهي به قتل مادر خود بوده است، مرگي كه درك آن براي اين حيوان چندان دشوار نيست، مرگي كه پيش از اين و در صورت عدم تغيير وضعيت نگهداري او، براي خود باران نيز پيشبيني شده است.