• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4776 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۷ آبان

مجلس هيچ كاره

رضا مختاري اصفهاني

آبان ماه براي سلطنت پهلوي ماهي پر از حادثه و مناسبت است. رضاخان در اين ماه مهم‌ترين خيزش را براي نيل به سلطنت برداشت. 
در حالي كه سيدحسن مدرس در پي رساندن شمشير رزمش، احمد قوام‌‌السلطنه به رياست وزرايي بود، رضاخان به اين منصب دست يافت. هنوز اما قوام تهديدي براي رييس‌الوزراي جديد بود.
با متهم كردن قوام به مشاركت در ترور رضاخان، شمشير رزم مدرس از عرصه خارج شد. با اين اتهام قوام براي مدتي طولاني از صحنه سياست ايران غايب شد. شايد بتوان اين حذف را اولين و مهم‌ترين هدف سياست حذف در دوره پهلوي اول دانست.
 از سوم آبان 1302(آغاز رييس‌الوزرايي رضاخان) تا نهم آبان 1304كه انقراض قاجاريه رقم خورد، رضاخان درس‌هاي بسيار آموخت.
 او شكست‌ها و پيروزي‌هاي متعدد را تجربه كرد. گاه در مقابل مخالفان عقب نشست و گاه آنان را به همراهي با خود وادار كرد. در اين عقبگردها و پافشاري‌ها دريافت تكليف جامعه ايران با او روشن نيست. با آنكه از قدرتش واهمه دارد اما حاضر به حذف كاملش نيست. ناكامي‌هاي جامعه ايران پس از مشروطه، او را در بعضي عرصه‌ها به اميد و آرزو مبدل كرده بود. پشتيباني نيروهاي نظامي هم برايش اعتبار و قدرتي فراهم كرده بود كه رقباي سياسي‌اش از آن بي‌بهره بودند. 
همين ويژگي‌ها موجب شده بود گاه كساني متحدش شوند كه در ماجرايي ديگر در مقابلش بودند؛ تغيير مواضعي كه در نظر اين تازه‌وارد عرصه سياست ايران، تذبذب شناخته مي‌شد و اهل سياست را در نظرش غيرقابل اعتماد جلوه مي‌داد. همين سابقه موجب شد در دوره سلطنتش حتي به كساني كه در به قدرت رسيدنش نقش داشتند، بدگمان باشد. 
او اما در دوره رييس‌الوزرايي به خوبي توانست از تشتت در صحنه سياست و فقدان اتحاد و انسجام سياسي در بين سياستمداران به سود خويش بهره برد. از همين رو ابتدا به پشتيباني نظاميان انتخابات مجلس پنجم را به نفع هوادارانش رقم زد. سپس جنبش جمهوري‌خواهي را به راه انداخت. شكست جمهوري‌خواهي اگرچه در بادي امر به ضرر او تمام شد اما سير حوادث نشان داد به سودش بوده است.
 اين شكست او را از شر فعالان چپ كه اهداف خود را دنبال مي‌كردند، رهايي بخشيد. اعتماد مكتوب فقيهان شيعه از خود را به دست آورد. تمامي سياسيون به جز سيدحسن مدرس جانبش را گرفتند.  كرّ و فرّ نظاميان در حمايتش سياسيون را به عقب‌نشيني واداشت. بعد از اين شكست توانست كار شيخ خزعل را يكسره كند. در سركوب شيخ كه با فقيهان شيعه مقيم نجف روابطي گرم داشت، صدايي به اعتراض بلند نشد.
 در عوض، رضاخان در سفر به عتبات عاليات حمايت‌هاي گرمي به دست آورد. همچنان كه در تهران نيز مدرس با بعضي از اقداماتش همراه شد. در اين باره تنها مدرس همراه نشده بود بلكه سياستمداراني چون محمد مصدق، يحيي دولت‌آبادي، سيدحسن تقي‌زاده و حسين علاء هم در تسهيل مسيرش كوشيدند.
 او به مدد استدلالات حقوقي مصدق بود كه توانست فرماندهي كل قوا را به دست آورد. رضاخان كه صحنه سياسي و نظامي كشور را تسخير كرده بود با نمايشي از تظاهرات و اجتماعات مردمي براي انقراض قاجاريه اقدام كرد. جلسه نهم آبان 1304 تنها براي ثبت در تاريخ بود وگرنه تغييري در نتيجه آن محتمل نبود. حسين موتمن‌الملك از رياست مجلس استعفا داد تا اداره چنين جلسه‌اي را برعهده نگيرد. حسن مستوفي جانشيني موتمن‌الملك را نپذيرفت تا به قول خودش بر بي‌عصمتي مجلس با قانون اساسي كه حكم مادرش را داشت، صحه نگذارد. مدرس راي مجلس در چنين وضعيتي را غيرقانوني دانست.  مصدق اما به محتوا پرداخت. او پادشاهي رضاخان به عنوان پادشاه مسوول را سير قهقرايي اعلام كرد. در چنين وضعيتي مجلس هيچ كاره مي‌نمود. 
او به انقلابيوني تاخت كه بهانه‌هاي مختلف ديكتاتوري را بر جامعه حاكم مي‌كنند؛ اقدامي كه معنايي جز هدر دادن خون مردمان و شهيدان راه آزادي نداشت. روايت سرپرسي لورين، وزيرمختار بريتانيا از واكنش ايرانيان از اين رويداد جالب توجه است. به اعتقاد او مردمان چنان از بحث‌هاي طولاني دلزده شده بودند كه يك اقدام سريع و قاطع آنان را «در حالت حيرت توام با تسليم» قرار داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون