علت مرگ شمسي هنوز مشخص نيست
گروه اجتماعي | بيش از 10 روز از مرگ شمسي، شامپانزه 18 ساله باغوحش ارم و مادر «باران»، تنها فرزند زنده شمسي ميگذرد، اما هنوز مسووليت يك هفته پنهانكاري مرگ يك شامپانزه به عهده گرفته نشده و علت دقيق مرگ شمسي عنوان نشده است. آخرين اظهارنظر مسوولان نسبت به مرگ شمسي، همچنان مبهم است و كمترين توضيحي را نسبت به علت پنهانكاري ارايه نميكند. «محمد كرمي»، رييس اداره نظارت بر امور حياتوحش محيطزيست استان تهران كه پيش از اين نيز درمورد مرگ شمسي صحبت كرده بود، در آخرين گفتوگوي خود با «ايلنا» اعلام كرده است كه «هنوز نتيجه كالبدشكافي مشخص نشده است.» احتمال قوي در علت مرگ شمسي، به گفته او، «ضربه سر حين درگيري با ديگر شامپانزهها» است كه آثار آن در تورمهاي مغزي زير پوست سر اين شامپانزه به چشم ميخورد. كرمي تاكيد كرده است كه در بازديدهاي هفتگي، «نشان ظاهري از بيماري» در شمسي رويت نشده بود و كالبدشكافي فعلي صرفا براي اطمينانخاطر از عدم وجود بيماري زمينهاي، نخوردن سم و موارد ديگر صورت گرفته است. آنچه در اظهارات كرمي به چشم نميخورد، توجه به سلامت روان اين شامپانزههاست، باتوجه به شباهت بالاي رفتاري شامپانزهها با انسان، بروز خشونت در ميان شامپانزهها ميتواند يكي از نشانههاي اختلالات رواني و افسردگي در آنها باشد. اين معضل، دقيقا همان عمده نگراني معطوف به شيوه نگهداري «باران» دختر شمسي در باغوحش ارم بود. در اوج مخالفت كارشناس و فعالان محيطزيست با انتقال باران به باغحش ارم در تير ماه سال جاري، مبني بر وضعيت غيراستاندارد نگهداري شامپانزهها در اين مكان، كرمي در گفتوگو با «ايسنا» گفته بود: «اگر باغوحش ارم از استانداردهاي لازم برخوردار نبود شامپانزهاي۶۰ ساله كه از دهه ۴۰ به اين باغ منتقل شده است، تاكنون در اين مكان زنده باقي نميماند.» با وجود اين، درگيري پرويز، پدربزرگ شمسي با نواده خود كه منجر به مرگ او شده است، مهر تاييدي بر نگرانيهاي فعالان محيطزيست است كه با انتشار تصاوير از وضعيت قفسهاي نگهداري سه گروه شامپانزه، نشان ميدادند كه اين فضا عملا نميتواند به عنوان فضاي شادابي براي نگهداري شامپانزهها تلقي شود. كرمي گرچه پيش از اين مدعي بود كه شرايط باغوحش ارم براي نگهداري از اين شامپانزهها مناسب است، زيرا آنها «منبع درآمد» باغوحش هستند، حالا در قبال تاثير شيوه نگهداري و استانداردهاي قفسهاي نگهداري و تاثير آن در مرگ شمسي سخني به ميان نميآورد. شمسي، در آستانه فصل سرما به دست همنوعانش كشته شد، مرگي كه بيارتباط با شيوه نگهداري و وضعيت روحي او نبود، زيرا پيش از اين نيز برخي از رسانههاي از وخامت حال روحي شمسي و درگيري او با اعضاي خانوادهاش خبر داده بودند. آنچه ماجراي مرگ «شمسي» را وخيم ميكند، پنهانكاري مسوولان و عدم تلاش آنها براي اقناع افكار عمومي و بسندهكردن به «وقوع درگيري ميان همنوعان» است، در حالي كه تنها نگاه كوتاهي به تصاوير محل نگهداري شامپانزهها در فصل سرما نشان ميدهد كه هيچ حيواني فصل سرد سال را در اين مكان نميتواند به سلامت به سر كند، مگر آنكه چندان مناسبات فضايي محيط بر خلقوخوي او تاثيرگذار نباشد. اين امر در مورد شامپانزهها صادق نيست، پرخاش آنها و قتل يكديگر خود نشان از امري دارد كه ميتواند روزي گريبان «باران» را نيز بگيرد.