معلمها از افزايش فشار كاري تدريس آنلاين ميگويند
مرز مبهم خانه و مدرسه
گروه اجتماعي
معلم تصويري از صفحه گوشي همراهش در توييتر گذاشته، «سلام، من مامان... هستم» و بعد سوالش را پرسيده. ساعت روي صفحه پيامرسان كمي پس از يك نيمهشب را نشان ميدهد. اين فقط يك نمونه از تجربههاي زندگي تازه معلمها، دانشآموزان و والدين است. تجربه تازهاي كه مرزهاي زندگي و مدرسه را به هم ريخته. ساعت درس، كلاس درس، پرسش و پاسخ از معلم همهچي به نوع ديگري درآمده و در اين ميان آن معلمي كه جايگاهش در پاي تخته و جلوي كلاس بود، حالا تبديل به يك چراغ روشن يا خاموش در فضاي مجازي شده كه هر زماني شايد بشود به او دسترسي پيدا كرد. «خانم اجازه! آقا اجازه!» ديگر ممكن است در هر ساعتي از شبانهروز سر از گوشيهاي معلمها دربياورد. از ابتداي مهر و شروع رسمي سال تحصيلي به دليل همين درهمريختگيها، معلمها در حال تجربه افزايش ميزان كار، پراكندگي تدريس و پرسش و پاسخ در ساعات مختلف روز و مشخص نبودن مرز ميان زندگي شخصي و حرفهايشان هستند. سه معلم از خواف، ورامين و اهواز در اين گزارش به «اعتماد» از تجربه و مشكلات اين شيوه تازه كلاسداري گفتهاند.
عبدالجليل كريمپور معلم شهر خواف از استان خراسان رضوي است، معلم جامعهشناسي مقطع متوسطه دوم. او ميگويد يكي از عمده تغييرات نحوه درس دادنش از ابتداي ماه مهر تا كنون اين است كه به خاطر 35 دقيقهاي شدن كلاسهاي حضوري در مدرسه، بخشي از همان كلاس به بعدازظهر سرريز ميكند و در شاد باز بايد تكرار شود: «بعدازظهر از ساعت 5 بعدازظهر به بعد كلاسها در شاد تشكيل ميشود و معلم هم صبح بايد در مدرسه درس بدهد و هم بعدازظهر در شاد. طبعا وقتش بيشتر گرفته ميشود. درست است كه آن طرف زمان كلاس كمتر شده و به 35 دقيقه رسيده اما در دو وقت كاملا متفاوت صبح و بعدازظهر بايد حاضر باشد و اين يعني تمام آن روز درگير كار تدريس است.» ميگويد برخي از دروس را ميشود در همان 35 دقيقه حضوري به جايي رساند، مطلبي را كامل تشريح كرد و بخشي از كار را پيش برد اما به محض اينكه قرار به حل تمريني باشد يا انجام تكليف يا وقتي دانشآموزان سوالي داشته باشند ديگر همه ميماند براي كلاسهاي آنلاين بعدازظهر. او در حال حاضر 20 ساعت موظفي دارد اما به خاطر كمبود معلم اين ساعتها به 30 هم ميرسد. تقريبا از شنبه تا چهارشنبه صبح و بعدازظهر هر روز درگير كاري است كه ميان حضوري و غيرحضوري تقسيم ميشود و تكرار بسيار دارد.
يكي از مشكلاتي كه مطرح شده اين است كه مجازي شدن كلاسها سبب ميشود كه مرز بين خانه و مدرسه به هم بريزد. خيلي وقتها دانشآموزي كه سوالي دارد به خصوص اگر در مقطع ابتدايي باشد ديگر به ساعت و زمان فكر نميكند، راه ارتباطي حالا گوشي همراه است و اين يعني همين حالا هم ميتواني بپرسي. كريمپور ميگويد: «دانشآموز ميخواهد به سوالش پاسخ داده شود. پيش خودش ميگويد اگر معلم آنلاين باشد همانجا جوابش را ميدهد و اگر نه سوال را ميگذارد تا بعد جواب بگيرد. هر لحظهاي كه بخواهد در شاد سوالش را ميگذارد و بعد معلم هميشه درگير است چون اين مطالب شما آنلاين باشي يا نباشي گذاشته ميشوند و جواب ميخواهند. شايد آن سوال حتي نصفه شب مطرح شده باشد.» خودتان براي خودتان يك زماني در نظر گرفتهايد كه فقط در همان محدوده پاسخگو باشيد؟ «طبعا همان ساعتي كه خود آموزش و پرورش در نظر گرفته هست كه البته بايد حتما آنلاين باشيد. براي دانشآموز ممكن است بعد از اين ساعت سوال پيش بيايد. خب اگر بعدا هم سوال به ذهنش برسد كه شما دلتان نميآيد جواب ندهيد. حتي اگر خارج از وقت باشد بايد سعي كنيد به سوالات بچهها جواب بدهيد چون اصلا نميشود كه بدون جواب بمانند.»
تمام روز در خدمت مدرسه
نرگس ملكزاده، معلم ساكن ورامين ميگويد از آنجايي كه شرايط ويژه از زمستان سال گذشته حاكم شد و ديگر تا تابستان هم معلوم بود كه قرار است اين شرايط ادامه داشته باشد، معلمان شروع كرده بودند به آماده كردن خودشان براي يك سال تحصيلي متفاوت. با اين حال ميزان ساعاتي كه بايد صرف كار كنند افزايش قابل ملاحظهاي داشته و در اين ميان آموزش و پرورش هم مانند قبل بخشنامههاي ريز و درشتش را صادر ميكند: «با توجه به اينكه آمادگي نسبي براي شروع سال تحصيلي به صورت مجازي داشتيم، تقريبا آموزش مجازي را با برنامهريزي آغاز كرديم و از تابستان محتواي الكترونيك براي درسهايمان آماده كرديم اما در حال حاضر كه نزديك به دو ماه از شروع سال تحصيلي گذشته و در عين حال كه تاكيد وزارتخانه براي تطبيق ساعت تدريس مجازي با همان ساعات حضور در مدرسه است، تقريبا دوبرابر از ساعتهاي مشخص و معمول را مجبور به تدريس، پاسخگويي، توليد محتوا، طراحي آزمونهاي آنلاين، بررسي تكاليف ارسالي دانشآموزان و ارتباط با والدين و مطلع كردن آنها از شرايط آموزشي و انضباطي فرزندانشان هستيم. دردآورتر از همه اين موارد، ارسال بخشنامهها و اجراي طرحهايي است كه در زمان آموزش حضوري هم به اجراي آنها نقد بود. واقعا درك نميكنم چرا مديران بالادستي ما نميخواهند بپذيرند كه امسال ما سال تحصيلي متفاوتتري از سالهاي گذشته داريم و بايد شرايط اوليه را براي آموزش فراهم و اجراي طرحهاي مختلف را فعلا متوقف كنيم.»
او به وضوح در هم ريختن مرز زندگي شخصي و حرفهاياش را ديده است و در اين مورد توضيح ميدهد: «وقتي معلم از تمام امكانات شخصي خود براي تدريس استفاده ميكند و ساعتهايي بيشتر از ساعت موظف تدريس را در فضاي مجازي ميگذراند يعني و از فرزندان خود كه دانشآموز هستند و بايد در اين زمان بيشتر مورد توجه قرار گيرد، غافل ميشود. دلواپسي از اينكه آيا اين زحمات و فرصتي كه براي آموزش در فضاي نابسامان شاد ميگذارد، خروجي دارد يا خير، خود باعث ميشود معلم تلاش كند زمان بيشتري را صرف آموزش و حل مشكلات دانشآموزان كند كه اين مساله سبب ايجاد دلخوريهايي در زندگي شخصي خواهد شد.» و همه اينها به نظر او وقتي بدتر ميشود كه برخي اشتباهات جزيي معلمان هم سر از فضاي مجازي در ميآورد: «ارسال اشتباهات كلامي و... معلمان در فضاي مجازي سبب دلسردي تدريس در اين فضا ميشود.»
تبسم ايلخاصزاده، معلم تربيتبدني است. هر سال در مقطع دبيرستان مربيگري كرده و امسال ميخواسته كه كمي بار كارش كمتر شود و براي همين مقطع ابتدايي را انتخاب كرده. اما روال كار چنان برايش درهم پيچيده كه عملا كار بيشتر از سالهاي پيش است: «من پس از چند هفته و با تاخير توانستم كلاسم را در اين اپليكيشن فعال كنم و از آنجايي كه مدام تاكيد بر اين بود كه فقط در همان فضا كلاس باشد من هم از برنامه ديگري استفاده نكردم، چون به نظرم اگر اصرار وزارتخانه استفاده از اين اپليكيشن است، وظيفه دارد كه مشكلات آن را هم حل كند. مشكلات عمدهاي هم براي من پيش آمده؛ 50 بار يك فيلم يا صدا را ارسال كردهام چون تربيتبدني درسي است كه بايد حضوري انجام شود، كنارش آسيب جانبي دارد و براي همين من نميتوانم هر تمريني را بدهم. حالا كه از اول تا ششم ابتدايي تدريس دارم، هر كدام تمرينها و شيوههاي خودشان را نياز دارند و من بايد بتوانم دانه به دانه فيلمهاي تمرينشان را ببينم. متاسفانه سرعت آپلود خيلي پايين است. يعني از صبح تا 4 عصر ترافيك خطها آنقدر بالاست كه واقعا نميشود فيلم خاصي براي بچهها بفرستم و چون دلم نميخواهد فشار روحي از جانب درس من به بچهها وارد شود من زمان خاصي براي تمرين ورزشي بچهها در نظر نگرفتهام. گفتم من مطالب را هفتگي ميفرستم شما فيلمها را ببينيد و مطالب را بخوانيد و انجام بدهيد.» در عمل است كه محدوديتهاي شاد را به صورت ويژه در درس تربيتبدني ميشود ديد و همين وقت و انرژي زيادي را از معلمان ميگيرد: «فكر ميكنند تربيتبدني درس راحتي است در حالي كه اگر من فردا يك ويديو در گروه بفرستم كه دانشآموزي به خاطر آن آسيب ببيند بايد پاسخگو باشم. من 10 تا كلاس دارم، هر كدام حدودا 40 نفر كه بايد پاسخگوي آنها باشم. خيلي اوقات براي بچهها بايد صدا بگذارم و بگويم مثلا چرا كفش نداري؟ چرا تشك نداري؟ در برخي خانهها هيچ امكاناتي براي تربيتبدني نيست. اين موج ناخواسته فشار روحي و رواني روي بچهها هست. خانوادهها دارند در نحوه تدريس دخالت ميكنند و عملا خشونت هم بالا رفته.»
معلم اهوازي ميگويد تدريس آنلاين علاوه بر همه اينها سبب شده عزت و احترامي كه به معلم گذاشته ميشد هم دچار آسيب شود: «آخرين تجربه من اين بود كه مثلا ساعت 6 عصر فيلمي را در شاد آپلود كردم بعد ساعت 2 نيمه شب يكي از والدين آمده بود به من پيغام خصوصي داده بود كه چرا اين موقع شب فايل فرستادهاي؟ من بايد توضيح ميدادم كه اين فيلمها چند ساعت زمان ميبرند تا ارسال شوند و در شاد بنشينند.» در اين ميان زندگي شخصياش به هم ريخته: «مدام در استرس هستم چون بايد حساب كنم چه ساعتي پسر خودم بايد براي درسش آنلاين شود و چه ساعتي خودم بايد مطلب بفرستم. در اين ميان چند ساعت هم به مدرسه ميرويم و باز برميگرديم خانه و باز همان كار را تكرار ميكنيم. خلي وقتها من تا ساعت 2شب بيدارم و اين خستگي همواره همراه من هست.»