ادامه ازصفحه اول
مردان قرباني مهريه
وفق ماده ۱۱۳۳ قانون مدني مرد ميتواند با رعايت شرايط مقرر در قانون و با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق كند. مساله مهم و اساسي در اين است كه شرايط مقرر در قانون حمايت يكسان از زن و مرد ندارد. آري مطابق قانون زن و مرد هر دو آزاد هستند دادخواست طلاق تهيه تدوين و تقديم دادگاه نمايند. لذا مطابق قانون هم زن و هم مرد حق دارد از دادگاه درخواست طلاق كند. اما آيا تا پايان دادرسي، رسيدگي و صدور حكم نيز از حقوق برابر برخوردار هستند؟ قانون در اين زمينه در تبصره ماده ۱۱۳۳ بيان حكم ميكند، «زن نيز ميتواند با وجود شرايط مقرر در مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹و ۱۱۳۰ اين قانون از دادگاه درخواست طلاق كند.» ماده ۱۱۱۹ ناظر به وكالت در امر طلاق و موردي است كه زن از جانب شوهر براي طلاق وكالت دارد. ماده ۱۱۲۹ درخصوص طلاق بر مبناي امتناع يا ناتوانايي شوهر از پرداخت نفقه زن ميباشد. جا دارد در اين مورد به اين نكته اشاره كنم كه اثبات عدم پرداخت نفقه از جانب شوهر امري بسيار دشوار است چراكه ماده ۱۱۰۸ اعلام ميدارد:«هرگاه زن بدون عذر موجه از اداي وظايف زوجيت امتناع كند، مستحق نفقه نخواهد بود» لذا در بسياري از موارد قبل از اينكه زني فكر رجوع به دادگاه جهت دريافت نفقه به مغزش خطور كند، شوهر دادخواست عدم تمكين را تسليم دادگاه كرده است! و از آنجايي كه زن مجبور به اطاعت از شوهر خود ميباشد هر امر جزيي ممكن است او را از دريافت نفقه محروم كند. اين مورد را هم بايد درنظر بگيريم كه زن براي كار كردن احتياج به اجازه شوهرش دارد چراكه مطابق قانون، شوهر ميتواند زن را از انجام كاري كه منافي مصلحت خانواده ميباشد بازدارد. مجموعه اين مواد قانوني در كنار هم و دست در دست هم زمينه جنگي طاقتفرسا در خانواده است كه برندهاي ندارد. از اين رو بهتر است كه قوانين تبعيضآميز عليه زن و مرد در راستاي برابري حقوقي زوجين اصلاح شود كه طرفين مجبور به گروكشي نشوند. حق مهريه زنان را تنها در صورتي ميتوان اجحاف عليه مردان به شمار آورد كه زنان در ساير حقوق از جمله حق طلاق، ولايت، حق كار، حق تعيين منزل مشترك و حق خروج از كشور با مردان مساوي باشند.
آنيتا، گريه كن!
رييس اداره كنسولي وزارت خارجه در غرب كشور هم گفته كه آنها هم از لحاظ مالي كمكي نميتوانند بكنند. منظورش دستگاه وزارت خارجه بوده. اما آنيتا و خانوادهاش ديگر اين حرفها را نميشنيدند و حالا مانده بودند، سرگردان در كيسههاي نايلون سياه و زيپدار و محفظههاي فلزي تنگ و تار سردخانهاي در ناكجاآباد. زنگ زدم به يكي، دو نفر از بچههاي انجمن بلكه ترتيبي دهيم كه برشان گردانيم. اما اينكه چگونه و از كجا شروع كنيم بايد معلوم ميشد. صبح روز بعد(۱۱ آبان) يك پست ويديويي ديدم با صدايي كه ميگفت «نخند آنيتا، گريه كن!» تست انتخاب بازيگر بود از يك دختر 9-8 ساله سردشتي كه بايد جلوي دوربين گريه ميكرد و چند كلمهاي هم ميگفت. زير پست هم نوشته بود كه اين همان دختري است كه ... پس آنيتا اين بود! نميدانستم كه قرار بوده در فيلمي هم بازي كند. احتمالا زندگياش عوض ميشد. شايد براي همين هم تمام تلاشش را ميكرده تا انتخاب شود.كارگردان فيلم اين را گفته است.
تمام روز به تماس و صحبت و سعي در گرفتن خبري از اينجا و آنجا و وزارت خارجه گذشت. اصل قضيه همين بود. بايد ميفهميديم تصميم وزارت چيست و قضايا در چه مرحلهاي است. بالاخره وزارتخانه اطلاعيهاي داد كه پيگير برگرداندن اجساد اين خانواده از فرانسه است و غيره. تا حدي خيالم راحت شد. باز ويديو را ديدم. پهناي صورت زيبايش از اشك خيس شد و انگشتان لاغر با آن لاك ارغواني ناخنهاي تميز و كوتاه شده، چشمان درشت و مژههاي بلند را پوشاندند و اينجا بود كه ديدم، اشكهاي زيادي داشته است آنيتا كه بايد جاري ميشده و از كوه و كمر و درههاي فراواني راه باز ميكرده و ميرفته و ميرفته تا به دريايي بريزد دور.
روز دانشآموز و حق آموزش
مظلومتر بوده و اگر كنشگران مدني در راستاي وظايف مدني خود با زبان و قلم خواستهها و حقوق آنها را فرياد نكنند شايد در زير بار ظلمهاي آگاهانه و ناآگاهانه اين نهادها آسيبهاي فراواني به آنها وارد شود.
مهمترين مقوله در اين راستا بحث نظري و فلسفي و حقوقي بسيار ريشهدار يعني اينكه «آموزش حق است يا وظيفه؟» است، بحثي كه مخاطب آن هم خانوادهها و هم حاكميت و دولت است كه متاسفانه واقعيتها بيشتر نشاندهنده آن است كه والدين و حاكمان آموزش و تربيت دانشآموزان را حق خود ميدانند يعني اينكه تصور و باورشان اين است كه آنها حق دارند هر گونه كه دلشان ميخواهد، كودكان و نوجوانان را تربيت كنند.
نگرش حقمحور در واقع آغاز مسير نقض يكي از مصاديق حقوق انساني يعني «حق آموزش» است حقي كه در قبال آن نهادهاي مختلف از جمله حاكميت، دولت، خانه، مدرسه و جامعه «وظيفه» دارند تا كودكان و نوجوانان را آنگونه كه فرداي زندگيشان ميطلبد و طبيعت و نيازهايشان اقتضا ميكند، تربيت كنند و آموزش دهند.
اين توازن «حق و وظيفه» تضمين ميكند، آينده دانشآموزان را و پيشگيري ميكند از شكاف و طغيان نسلها و موجب ميشود تا در سير تكامل جامعه يك پيوستگي توسعهگرا شكل بگيرد و سرمايههاي نسلي مكمل هم باشند.
پس بهتر است 13آبان بهانهاي باشد براي اينكه علاوه بر برنامهها و مناسك مرتبط تاريخي و سياسي و اجتماعي به دانشآموزان نيز به معناي واقعي توجه شود و تبريك عملي متناسب با حقوق آنها گفته شود تا دانشجويي نيز در استمرار دانشآموزي معنادار شود.
روز دانشآموز بر همه دانشآموزان عزيز اين مرز و بوم مبارك باد.