گزارش «اعتماد» از دامداران گلهمند منطقه لفور و راهكارهاي جايگزيني كه ناديده گرفته ميشوند
بيمه حيات وحش
فرناز حيدري
افزايش خسارات وارده به جوامع محلي به واسطه تعارضهاي رو به گسترش ميان گوشتخواران و دام و در عين حال عدم توان پرداخت خسارت از جانب سازمان حفاظت محيط زيست به زيانديدگان؛ در حال حاضر يكي از مهمترين چالشهاي حيات وحش است. روزنامه اعتماد مطلع شده كه در ماههاي اخير پلنگ در ناحيه جنگلي لفور شهرستان سوادكوه از توابع استان مازندران، خسارتهاي بسيار زيادي را به جمعي از دامداران منطقه وارد كرده و به رغم اينكه همه اين موارد به اداره مربوطه سازمان حفاظت محيط زيست اطلاعرساني شده اما نه تنها كوچكترين گامي در راستاي مديريت صحيح اين نوع تعارضها برداشته نشده بلكه دامداران محلي هم از وضعيت موجود به شدت خشمگين هستند. در اين گزارش به ناكارآمدي بيمههاي ضرر و زيان ناشي از حيات وحش در ايران و راهحلهاي جايگزين كه تاكنون توسط سازمان محيط زيست جدي گرفته نشده، خواهيم پرداخت. سياوش قدوسي، كارشناس حيات وحش در اين گزارش از پيشنهادات و نظرات زياد و در مقابل موفقيتهاي عملي ناچيز، كمبود استراتژيهاي مديريتي، تمايل به نتيجهگيري سريع، دستكم گرفتن ميزان اهميت اجتماعي و اقتصادي تعارض با حيات وحش صحبت خواهد كرد.
بيعملي در برابر دامداران آسيب ديده
مجيد بزرگي از دامداران شناخته شده منطقه جنگلي لفور است كه طي ۵ سال متوالي ۶ راس دام خود را به دليل حمله گوشتخواران از جمله پلنگ از دست داده است. اين دامدار به «اعتماد» ميگويد:«مسوولان سازمان محيط زيست از مديركل گرفته تا كاركنان چه در تهران چه در بخشهاي مختلف استان مازندران مدعي هستند كه اگر دامدار به واسطه حمله پلنگ مورد ضرر و زيان قرار بگيرد به دامدار زيانديده خسارت ميدهند اما از آن طرف قضيه وقتي ما جلو ميرويم، عمل نيست و فقط حرف ميزنند. من شخصا چندين پرونده به اين دليل تشكيل دادهام حتي چند وقت پيش هم پلنگ يك راس دام ماده شيرده من را از بين برد اما چون از محيط زيست نااميد شدهام ديگر به آنها زنگ نميزنم. موضوع را با كارشناسان مستقل حيات وحشي كه چند سال است به منطقه ما ميآيند، مطرح كردم و آنها هم به در بسته خوردند، اين است كه واقعا مستاصل شدهام.»
اين دامدار در ادامه صحبتهايش ميافزايد كه تقصير از پلنگ نيست چراكه پلنگ هم حق حيات دارد و بالعكس اشكال كار را از سازمان محيط زيست ميداند:«پلنگ قلمرو دارد و وظيفه حفاظت از قلمرو پلنگ با سازمان محيط زيست است. الان بيش از ۱۰ نفر دامدار در منطقه لفور هستند كه نه تنها دام آنها كشته شده بلكه حتي آسيب جسمي هم ديدهاند اما سازمان محيط زيست انگار نه انگار. چند سال پيش يك خرس دامداري را گرفت و سال گذشته هم يك پلنگ به يك دامدار آسيب جدي زد اما تا جايي كه اطلاع دارم، آنها هم مستاصل هستند چه برسد به دامداراني كه از حضور پلنگ زيان مالي ديدهاند. ما با دامداري امرار معاش ميكنيم و وقتي پلنگ به ما آسيب ميزند چند نفر از زندگي ميافتند. من خودم خانمهايي ميشناسم كه از طريق همين دام زندگي ميكنند و حالا شما تصور كنيد كه يك دام با قيمت ۱۰ يا ۱۵ ميليون تومان چه ارزشي برايشان دارد، مگر ما چه داريم كه جايگزين دام كنيم و در مقابل سازمان محيط زيست به ما بگويد كه نداريم و نميتوانيم كاري كنيم.»
راهكارهاي جايگزين
سياوش قدوسي، كارشناس حيات وحش كه چند سالي است در منطقه شكار ممنوع لفور فعاليت ميكند به «اعتماد» ميگويد:«كشور ما در دامداري سابقه ۱۰ هزار ساله دارد بنابراين مشكل حمله گوشتخواران به دام، مشكل جديدي نيست و دامداران سالهاست كه با اين معضل دست و پنجه نرم ميكنند اما در حال حاضر اهميت اين مساله دو چندان شده چراكه تعارض دام با گوشتخواران هزينه بسيار زيادي به خانوارهايي تحميل ميكند كه شايد هيچ وسيله ارتزاق ديگري به جز دام نداشته باشند. اينجاست كه سازمان محيط زيست بايد موضوع را جديتر بگيرد. دامدارهاي لفور قطعا دشمن پلنگ نيستند اما عرصه به آنها واقعا تنگ شده و همين امر به شدت نگرانكننده است و بهتر است كه هر چه زودتر راهكاري براي آن انديشيده شود.» اين كارشناس در ادامه صحبتهايش ميگويد:«روش سنتي چراي دام در بسيار از مناطق استان مازندران به روش آزاد است. به اين صورت كه دامها بدون همراهي چوپان و يا سگ گله روزانه و يا حتي ماهيانه در مناطق جنگلي به چرا ميروند. يكي از مهمترين عوامل تعارض دام و پلنگ، حضور دام در قلمروي پلنگ بدون همراهي است.» اين كارشناس حيات وحش در پاسخ به اين سوال كه قلادههاي چرمي ميخدار در كاهش تعارض با دامهاي بزرگ جثه چه اندازه موثر هستند، ميگويد:«پروژه تحقيقاتي مربوط به قلادههاي چرمي ميخدار در راستاي جلوگيري از تلفات دام در مقابل حمله پلنگ به منظور كاهش تعارض و ترويج رويكردهاي حفاظتي قابل قبول از ديدگاه اجتماعي صورت گرفت. ما ميدانيم كه گربهسانان درشت جثه از ناحيه گلو شكار ميكنند بنابراين در اين پژوهش طي 14 ماه و به روش آزمايش كنترل شده، تصادفي بررسيهايي انجام داديم. تعداد ۲۰۲ راس گاو قلادهگذاري شدند و 258 راس گاو هم در همان گلهها بدون قلاده ماهيانه كنترل ميشدند. ما در مجموع به دامهاي 27 دامدار از 8 روستا در مجاورت مناطق حفاطت شده لفور، كياسر و نكا واقع در استان مازندران قلاده داديم. نتايج تحقيق حاكي از اين بود كه هيچكدام از گاوهاي قلادهدار در طول اين 14 ماه توسط پلنگ كشته نشدند. ضمن اينكه ۹ راس گاو در همان گلهها طي 14 ماه توسط پلنگ كشته شدند. متاسفانه اكثر گاوها در فصول تابستان و پاييز شكار شدند و در اين ميان تنها دامهاي 6 دامدار از 4 روستا كشته شدند. برآورد ما اين است كه قلادههاي چرمي شاخدار راهكاري ارزان و موثر براي دامهايي هستند كه بدون همراهي چوپان و يا سگ براي مدت طولاني به چرا ميروند».
عدم تداوم بيمه حيات وحش
قدوسي در عين حال در مورد تجربه بيمه و پرداخت خسارت ميگويد:«اوايل سال 95 بيمهاي به منظور پرداخت خسارات ناشي از حمله پلنگ به دام و كاهش تعارضات ميان دامداران و پلنگ طراحي شد اما متاسفانه به دليل تعداد بالاي تعارضات، گستردگي مناطق تحت پوشش بيمه و در ادامه آن عدم كارشناسي صحيح در بحث تاييد و برآورد خسارات بعد از مدت كوتاهي بيمه حاضر به ادامه همكاري با سازمان محيط زيست نشد. متاسفانه اين عدم همكاري باعث تشديد تعارضات و ايجاد بياعتمادي بين دامداران خسارت ديده شد. با تداوم وضعيت موجود و پيچيدگي در پروسه دريافت خسارت، نياز به استفاده از استراتژيهاي مديريتي و عملي ضروري است. برخي از كارشناسان محيط زيست بر اين باورند كه دامها اصلا وارد منطقه جنگلي لفور نشوند اما طبيعي است كه دامداران هم از اين سمت براي خودشان حقي را قايل هستند. ما در اين ميان به سازمان محيط زيست پيشنهاد كرديم كه بر اساس مانيتورهاي ۲ سالهاي كه انجام داديم، صندوقي درست شود يا حتي خود سازمان كمك كند كه قلادههاي چرمي ميخدار با قيمت نازلتري به دامداران تحويل شود اما متاسفانه تاكنون استقبالي از اين طرح صورت نگرفته است.
قدوسي در صحبتهايش به تحقيقات مشابه در ناحيه قفقاز هم اشاره ميكند:«بررسيهايي كه در ناحيه قفقاز و ايران انجام شده، نشان ميدهد كه از دست دادن طعمه طبيعي در رژيم غذايي گوشتخواري مانند پلنگ نسبت به تعارضات آن با دام نقش كمرنگتري در انقراض آن دارد و بخش اعظم كشته شدن پلنگها به واسطه همين تعارضهاست كه اغلب هم توسط متولي ناديده گرفته ميشوند. قدوسي در خاتمه ميافزايد:«با توجه به افزايش تعارضات دامداران و پلنگ در بعضي از مناطق استان مازندران و به منظور حفاظت از گونه ارزشمند پلنگ ايراني، پيشنهاد ميدهيم كميتهاي تخصصي براي ارزيابي روشهاي عملي مواجهه با تعارضات و اقدام فوري در اين زمينه تشكيل شود تا در آينده شاهد وقوع اتفاقاتي به مراتب تلختر نباشيم.»