تنوع زيستي و تنوع فكري
مظفر شيرواني
ركن اصلي و تغييرناپذير علم اكولوژي تنوع زيستي است؛ اين اصل نه تنها در نزد اكولوژيستها قدر و منزلت بالايي دارد بلكه يكي از اركان پايداري و استمرار توليد در جنگل نيز بر پايه تنوع زيستي استوار شده. يك جنگلبان واقعي در عمل بايد يك اكولوژيست واقعي جنگل باشد. بنابراين منحصركردن علم اكولوژي به عده معدودي كه فعاليت زيستمحيطي كرده و تصور ميكنند كه تنها آنها از اين علم بهره بردهاند با واقعيت دروس جنگل همخواني ندارد. جنگلباني كه سالهاي سال تلاش بر استقرار تنوع گونهاي در جنگل دارد، مطمئنا به رقابت گونهها درجنگل از يك طرف و از طرف ديگر به پايداري درختان كه نياز هر درخت به درخت ديگر است آگاه است. اين جنگلبان خواه ناخواه تحتتاثير محيط كاري كه روزانه در آن مشغول است به اصل تنوع در هر شكل و فرم ميانديشد و اين اصل تنوع را درجامعه انساني نيز دنبال خواهد كرد. جنگلبانان همانطوريكه درختان، درختچهها و گياهان كف جنگل را به صورت تكتك به عنوان موجودي زنده ارزشيابي و آنها را با همان خصوصياتي كه دارند در جنگل قبول ميكنند، به اين جمعبندي هم ميرسند كه پايداري جامعه انساني نيز بر اصل تنوع انساني و در نتيجه تنوع فكري استوار است. هرچه اين تنوع فكري گستردهتر باشد به همين نسبت نيز جامعه انساني پايدار خواهد بود. بنابراين از اتهاماتي مبني بر اينكه جنگلبانان تفكر انحصاري دارند و همهچيز را براي خودشان ميخواهند دست برداريم و به نزديك شدن به يكديگر و دست به دست همديگر دادن تلاش كنيم شايد كه در حل مشكلات كنوني جامعه كه بخشي از آن نيز جنگلها هستند موفق شويم. اكوسيستم جنگلها بسيار متنوع و نيازمند علوم زيادي است كه نميتواند تنها در يك نفر جمع شوند. به جاي غلط گرفتن از املاي ننوشته افراد، هر گروهي با توجه به دانش خود خواستههاي علمي عملي را به مسوولان اجرايي هر بخش منتقل و اجراي آنها را طلب كنند.
مشاور بينالمللي
و متخصص حفاظت جنگل در اتريش