ميرسليم تقليل پارلمان را به رييس مجلس «فاجعهآفرين» توصيف كرد
تكصدايي پارلماني
سيدمصطفي ميرسليم از ابتداي مجلس يازدهم تاكنون يكي از جديترين مخالفان و منتقدان محمدباقر قاليباف بهشمار ميرود كه اين روزها بيچون و چرا، نفر اول پارلمان است. ميرسليم كه همان روزهاي ابتداي مجلس يازدهم از ماجراي رشوه 65 ميلياردي براي لغو تحقيق و تفحص از شهرداري تهران در دوران مديريت قاليباف سخن به ميان آورده و با انتقاداتي بيشمار ازسوي ياران رييس مجلس مواجه شده بود، طول يكي، دو ماه گذشته بيشتر اظهارات خود را متوجه سبك و سياق پيشبرد امور در ساختار سياست ايران كرده بود و كمتر از قاليباف و مجلس سخن ميگويد اما روز گذشته در جريان اظهاراتي تازه، پس از آنكه حسين مظفر، عضو اصولگراي مجمع تشخيص مصلحت نظام از «نفوذ پوپوليسم در پارلمان» سخن گفت، نه تنها اين مساله را رد نكرده، بلكه به انتقاد از برخي مجلسيازدهميها روي آورده و «خودنمايي براي اظهار وجود و حفظ محبوبيت نزد مردم رايدهنده در حوزه انتخابيه» را يكي از نقاط ضعف پارلمان عنوان كرده است. او «ايراد نطقهاي آتشين در نشست علني مجلس باتوجه به انعكاس آن، به ويژه از طريق رسانه ملي»، «سفرهاي متعدد و برنامهريزي شده با نيت اثبات حضور خود در صحنه» و «ارايه پيشنهادهاي گوناگون براي طرحها و لوايح با استفاده از امكاني كه قانون آييننامه داخلي دراختيار او قرار داده است» را از جمله مصاديق اين نوع خاص و البته خطرناك «پوپوليسم» توصيف كرده است.انتقاد از نوع مديريت مجلس ديگر موضوعي بود كه ميرسليم در جريان گفتوگوي خود با خبرآنلاين به آن اشاره كرد و البته بيآنكه نامي از قاليباف بياورد، نوع پيشبرد امور در مجلس را مورد انتقاد قرار داده است. ميرسليم كه گفته «در حال حاضر مديريت مجلس از راهبرد خاصي تبعيت نميكند و تا حدودي متاثر از التهابهاي اجتماعي است»، معتقد است اين رويه «بايد برعكس باشد» و به باور او، اين مجلس است كه «بايد با تبعيت از راهبردي دقيق بر اوضاع كشور مسلط شود و بتواند مطالبات عمومي را هدايت و مديريت كند. در اين مورد متاسفانه اقدام شايستهاي انجام نشده و همين امر به طور طبيعي منجر به بروز افراط و تفريط ميشود. اساسا پرخاش كردن، راهحلي را بر ما نميگشايد و فقط بر وخامت مناسبات بين مجلس و دولت ميافزايد، آنهم به شكلي ناهنجار كه از نظر شرعي اشكال دارد و از نظر عرفي نيز مردود است.»«تقليل مجلس به رييس قوه مقننه»، ديگر مسالهاي بود كه نماينده اين روزهاي تهران در مجلس، در شرايطي به آن اشاره كرد كه مجلس يازدهم بيش از ادوار پيشين، شاهد اثرگذاري رييس در امور و مناسبات دروني پارلمان است. فعاليت تنها فراكسيون سياسي در مجلس، آنهم در مقام فراكسيون اكثريت و واگذاري رياست آن به رييس مجلس از يكسو و تقسيم كرسيهاي مهم بهارستان ميان مخالفان قاليباف ازسوي ديگر سبب شده تا رييس مجلس يازدهم بدون هرگونه مشكل و دردسر اهداف خود را پيش ببرد و شايد به همين دليل است كه ميرسليم حالا از هياترييسه ميخواهد كه بيش از اين به نمايندگان توجه كند. او تاكيد ميكند كه «اگر خداي ناكرده تقليلگرايي بر مجلس حاكم شود، شايستهسالاري تحتالشعاع آن قرار ميگيرد و به پژمردگي مجلس ميانجامد.» تقليلگرايي كه به باور او عبارت است از «تقليل دادن مجلس به هياترييسه» در مرحله نخست و «تقليل دادن هياترييسه به رييس مجلس» در ادامه راه؛ روشي كه ميرسليم آن را براي مجلس «فاجعهآفرين» ميداند.