توضيح سازنده سرديس عباس كيارستمي درباره حواشي به وجود آمده
نسخه اصلي نقص نداشت
گروه ادب و هنر
عطا صحرايي يكي از هنرمندان حاضر در دومين سمپوزيوم مجسمهسازي مفاخر معاصر ايران بود كه سرديس عباس كيارستمي را ساخت، اما مجسمه نهايي كه در شهر نصب شده است با انتقادهايي مواجه شد. او در گفتوگو با هنرآنلاين درباره حواشي به وجود آمده درباره فقدان عينك در سرديس كيارستمي گفت: من اين مجسمه را با عينك ساختم و آنقدر روي اين مساله حساس بودم كه سه بار فريمهاي مختلف ساختم تا نزديكترين شكل به عينك كيارستمي را داشته باشد. اين عينك قابل برداشتن از روي چهره بود و در پايان كار نيز ذكر كردم كه بايد جداگانه قالبگيري شود. اما ظاهرا در زمان قالبگيري، اين عينك گم شده و مجسمه بدون عينك ساخته شده و در مراحل بعد نيز هيچ كسي توجه نكرده است كه عينك روي چهره وجود ندارد. اين مساله باعث شد نقدهاي زيادي به من شود و همه ميگفتند با توجه به اينكه چهره كيارستمي بدون عينك قابل تصور نيست، چگونه يك مجسمهساز تصميم گرفته است عينك او را حذف كند. اين در حالي است كه همه بازديدكنندگان سمپوزيوم شاهد بودند كه اين اثر با عينك ساخته شده است و حتي اگر منِ مجسمهساز عينك را حذف كرده بودم، مسوولان و ناظران بايد به من تذكر ميدادند كه اين عينك قابل حذف كردن نيست.
صحرايي با اشاره به مشكلاتي كه در مرحله قالبگيري براي اين آثار به وجود آمده است، گفت: من هميشه قالبگيري آثارم را خودم انجام ميدهم، اما در سمپوزيوم قرار بود كه هنرمندان فقط مدولاژ كار را انجام دهند و سپس قالبگيري آثار بر اساس مناقصه به گروه ديگري واگذار شود. متاسفانه اين كار بر اساس اينكه چه كساني هزينه كمتري دريافت ميكنند، انجام شد و مرحله قالبگيري كه حساسيت زيادي دارد و كار نهايي بر اساس آن ساخته شده و در شهر قرار ميگيرد، به كساني واگذار شد كه قيمت پايينتري پيشنهاد كرده بودند. اين هنرمند افزود: زماني كه من سرديس را در سمپوزيوم ساختم، افرادي مانند سيفالله صمديان و ابراهيم حقيقي كه از دوستان كيارستمي بودند كار مرا ديدند و شباهت آن را تاييد كردند. با اين حال مجسمهاي كه هماكنون نمايش داده شده تفاوتهايي با كار من دارد، مانند اينكه زاويه سر در اثر من پايينتر بود، اما در قالبگيري سر كمي چرخش به بالا دارد. با توجه به اينكه روز مناقصه قالبگيري، مجسمههاي ما زير آفتاب گرم تابستان قرار داشت، ممكن است كمي تغيير شكل در آنها به وجود آمده باشد كه بعدا در مرحله قالبگيري و اجرا باعث دفرمه شدن چهره شده است. خودم در آثار هنرمندان ديگري نيز شاهد بودم كه در سمپوزيوم اثرشان كاملا شبيه چهره مورد نظر بود، اما مجسمه فعلي هيچ شباهتي به اصل آن ندارد. البته از اين مساله نيز نميتوان چشمپوشي كرد كه بعضي از آثار بهطور كلي از نظر تناسبات و شبيهسازي مشكل دارند. در اين موارد مسوولان و داوران بايد نظارت دقيق داشته باشند و اجازه ساخت و نصب چنين آثاري را ندهند. حتي اگر سرديسي با هزينه زياد ساخته شده است در صورت ضعيف بودن نبايد نصب شود، زيرا نبايد صرفا به ارايه آمار توجه كرد، بلكه بايد كيفيت حفظ شود. او با اشاره به سرديسهاي ضعيفي كه از افراد شناخته شده در شهرهاي مختلف نصب شده است، گفت: معمولا شهرداريها اين كارها را سفارش ميدهند و اغلب سفارشها بر اساس روابط است. گاه اين رابطه با يك هنرمند مجسمهساز است و نتيجه خوبي دارد، اما در بسياري از موارد آنها به كسي سفارش ميدهند كه توان انجام چنين كاري را ندارد. در اين موارد مجسمهاي ساخته ميشود كه شايسته آن شخصيت مورد نظر نيست و نه تنها فرد سازنده فقط براي دريافت پول اين سفارش را قبول كرده و هيچ توجهي به تبعات آن نداشته است، بلكه مسوول سفارشدهنده نيز هيچ اهميتي نميدهد كه كار ضعيف نبايد در شهر نصب شود.