«دماسنجي كه ديگر دماسنج نيست»
فرامرز معتمددزفولي
روزانه عادت كردهايم كه ساعت دو بعدازظهر پيگير آمار فوتيها و بيماران مبتلا شده جديد از صدا و سيما باشيم.دست بر اين دماسنج داغ بكشيم و گرمي و دماي روز را بدانيم.
البته اين اطلاع يابي و خبرگيري با صبر و حوصله و كنار زدن بستههاي خبري كه به صورتي شلخته براي مخاطب عرضه ميشوند همراه است . اگر در ماههاي اوليه كه آمار روزانه بالاتر از صد نفر بود و مبتلايان بالاتر از هزارنفر هنوز حساسيت و ترس و هراس بر گوينده خبر و مخاطب چيره بود اما ديگر گويي نه مرگهاي ركودشكنانه بالاي چهارصد و پنجاه نفر و بيماران مبتلا شده بالاي ده هزار نفر تاثير و اثري آن چنان بر گوينده ميگذارد و نه بر مخاطب. حداكثر سري تكان دادن و سخني از بدتر شدن شرايط، گونهاي فلج رفتاري و استيصال.
اما پرسشي كه ميتوان از دليل و چرايي ارايه آمار روزانه و مفيد بودن آن از شروع شرايط فاجعه بار اسفند سال پيش و آغاز همهگيري پرسيد، فارغ از تحمل سختي و تكلف روزانهاي كه سخنگوي وزارت بهداشت از بيان آن بر خود هموار ميكند، چه ميباشدو چه هدفي را براي شنونده دنبال ميكند؟پرسشي كه ميتوان از هر كدام از دستاندركاران اين بحران و مسوولان آن پرسيده شود:
۱- اگر هدف اعلام آمارهاي روزانه صرفا القاي كلي و يكپارچه وضعيت نيست و ميدانيم در چنين اپيدمي فراگير و مهلكي شيوع و مهار بيماري وابستگي به تعامل و تفهمي دارد كه اعضاي جامعه و مردم در نسبت با دادهها و اطلاعات لحظه به لحظه و محلي و وابسته به مكان و متغيرهاي زمينهاي سن و جنس برقرار ميكنند، پس چرا هنوز مردم در اين لحظات بحراني با آمارهاي كلي و كم خاصيت و غير محلي روبهرو هستند؟
۲- اگر آمار و اطلاعات روزانه هر چقدر دقيقتر و جزئي براي جامعه و مردم فرستاده و گفته شود آيا امكان تعامل و رفتار به سامانتري براي پيشگيري و مصونيت توسط اعضاي جامعه بهتر از اين تا به امروز رقم نخواهد خورد؟
۳- آيا داشتن و دادن آمار محلي و شهرستاني مبتلايان و فوتيها (جنس و سن) بهصورت آنلاين توسط دانشگاههاي علوم پزشكي هر شهرستان و منطقه سرعت عمل و درستي رفتار مناسب هر منطقه و مردم آن سامان را بيشتر نميكند و اين حداقل، باري بيهوده از دوش مركز برنميدارد و به وظايف مهمتر مشغول نميدارد؟
سه پرسش بالا همه وابسته به دركي از آمار و داده هستند كه آمار چون توليد و به وجود بيايد ميتواند نقشي اجتماعي و زنده در جامعه داشته باشد نه آنكه به هزار وسواس و مصلحت، دانهاي از صد فيلتر بگذرد و به سمع و گوشي برسد و يا نرسد وخرمني باقي مانده براي گزارشهاي رسمي و زونكنهاي خاك گرفته بماند.
جامعهشناس