نگاهي به كارنامه هنري علي تجويدي
و آن سكوت طولاني
سجاد پورقناد
15 سال از درگذشت علي تجويدي يكي از نامدارترين موسيقيدانان ايران ميگذرد، كسي كه ذوالفنون بود و در چند رشته از سرآمدان هنر موسيقي ايران محسوب ميشد. اگر بخواهيم در ميان هنرهايي كه تجويدي در آنها كم نظير بود يك نقطه اوج نام ببريم آن تصنيفسازي او خواهد بود. امروز ميكوشيم بررسي كوتاه و موجزي از ساير تواناييهاي او به دست دهيم.
تجويدي تصنيفساز
از علي تجويدي تصانيف بسياري به جا مانده است. آنطور كه خودش ميگويد از بين 300 تا 350ساخته او، اكثريت با تصنيف (يا ترانه) بوده است. به جرات ميتوان گفت از ميان اين تصانيف بيشتر از 20 تصنيف او پس از سالها محبوبيت خود را چنان حفظ كرده كه همچنان بارها بازسازي و بازنوازي ميشود. نكته جالب توجه اين است كه تجويدي در دو دستگاهي در زمانه او كمتر مورد توجه آهنگسازان بود يعني دستگاههاي چهارگاه و نوا، آثار با ارزشي خلق كرد كه همچنان نزد مخاطبان موسيقي ايران محبوب است. اين دوري از كليشهها و توجه به بداعت حتي وقتي در بيات ترك تصنيف ميساخت نيز ديده ميشد؛ چنانكه كمتر كسي موفق شده از كليشههاي اين مد، در حد تجويدي بگريزد. او در تصنيف نگرانم، جايي ميان بيات ترك و شور ميايستد و در تصنيف «كودكي» او كليشهاي از «ملودي مدل»هاي رديف ديده نميشود.جداي از قدرت ملوديك تصانيف تجويدي، او در فن پيوند شعر و موسيقي در عصر خود ممتاز بود.
تجويدي ويولننواز
از سالهاي فعاليت علي تجويدي ويولننوازيهاي زيادي ضبط شده است كه در آنها چهار ويژگي خودنمايي ميكند: 1- سبك شخصي او در پيوند زدن سبك ويولننوازي ابوالحسن صبا و حسين ياحقي، 2- تنوع قابل توجه تحريرها، 3- استفاده از تكنيكهاي اسپيكاتو به شكلي كه با اين ميزان از مهارت در كمتر ويولنيست سبك ايرانياي ديده ميشود و 4- اشتباهاتي كه كم و بيش در ژوست نواختن او روي ميدهد.از اين خصوصيتها آخرينش، به علاوه سونوريته گاه خشن او باعث شد كه ويولننوازي تجويدي آنچنان كه بايد و شايد مورد پسند عموم قرار نگيرد. شايد اگر اين خصوصيت اخير وجود نداشت، تجويدي ويولننوازي بيرقيب بود، چراكه خصوصيتهاي تكنيكي و اديتي (به زبان عاميانه: «حسي») او ميتوانست پلي ميان سبك پرمحتوا و تحرير صبا و سبك تغزلي و مليح ياحقيها باشد؛ نقشي كه در نبود تجويدي، حبيبالله بديعي، با تنوع كمتري از تحريرها، بازي و محبوبيت پيدا كرد.
تجويدي تنظيمكننده
زماني تجويدي به فكر تحصيل هارموني و اركستراسيون نزد هوشنگ استوار (كه هشت سال از او كوچكتر بود) افتاد كه ديگر نام و اعتباري در ميان اهل موسيقي داشت. اين خصوصيت اخلاقي قابل تحسين او كه در هر سن و كسوتي حاضر به زانو زدن در مقابل اهل علم بود، كليد توفيقات علمياش شد. تجويدي پس از اين دوره بعضي از آثار خود را چندصدايي كرد كه از برجستهترين آنها ميتوان به «بسوزان» بر شعري از عبدالله الفت اشاره كرد. با اين همه توانايي او در چندصدايي كردن آثارش به قدري نبود كه از همكاري با افرادي مانند فرهاد فخرالديني، فريدون ناصري، كامبيز روشنروان، فريدون شهبازيان و مرتضي حنانه بينياز شود.
تجويدي رديفدان
از علي تجويدي يك رديف نيز به جا مانده كه همزماني انتشارش با دوره تسلط كاريزماتيك رديف ميرزاعبدالله سبب شد، متاسفانه آنطور كه بايد مورد توجه قرار نگيرد، اما، بعضي از شاگردان او از جمله فرهاد فخرالديني كه با نكتههاي با ارزش اين رديف آشنايي دارند، جايگاه والايي براي آن قائل هستند.
تجويدي مدرس
هر چند كه از ديد عموم مردم، مهمترين شاگردان علي تجويدي چند خواننده خانم محبوب هستند ولي در واقع تجويدي سالها در هنرستان موسيقي ملي و كلاسهاي ديگر مشغول تعليم شاگردان بوده است و بسياري از نوازندگان امروزي، شاگردان تجويدي قديمي هستند. تجويدي در تدريس ويولن ايراني، توجه ويژهاي به ويولن كلاسيك داشت و سعي ميكرد شاگردان را از نظر تكنيكي تا حد امكان پرورش دهد؛ همچنانكه خود در دوره هنرجويي از محضر مليك آبراهيميان و بابگن تامبرازيان استفاده كرده بود.
تجويدي سهتارنواز
علي تجويدي غير از آشنايي با ويولن با سازهاي سهتار، تار، كمانچه، تنبك و فلوت نيز آشنايي داشت، ولي بنا بر ضبطهايي كه از او باقي مانده، غير از ويولن تنها سهتارنوازي او در حد استاندارد كه در حد نوازندگان حرفهاي سهتار است. او سهتار را نيز به توصيه صبا در محضر اين هنرمند و معلم يگانه دوران مينوازد.
سخن پاياني...
پس از انقلاب، به ويولننوازي به سبك ايراني هجمه شد و حتي هنرمنداني مثل علي تجويدي كه تنها هنرشان ويولننوازي نبود، از اين موج بيمهري در امان نماندند. اي كاش سكوت طولاني تجويدي پس از انقلاب اتفاق نيفتاده بود و اين يگانه موسيقي ايران كه به گواه آخرين آثارش، همچنان چشمه جوشان هنر و خلاقيت بود، آثار بيشتري براي تاريخ موسيقي ايران به جاي ميگذاشت... .