انتخابات هر روزه
مهدي نيكوئي
انتخابات را ۴ ساله ميدانست. هر 4 سال يكبار سرنوشت او و هموطنانش رقم ميخورد. هر انتخاب بر حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، ورزشي و بسياري موارد ديگر اثر ميگذاشت. مسووليت سنگيني بود. تفاوت بين انتخاب درست و نادرست بسيار بود. حتي اگر گاهي هم احساس ميكرد، انتخابات تاثير مستقيمي بر سرنوشتش ندارد، به احترام ديگران وقت ميگذاشت و حساسيت نشان ميداد. روا نبود كه تاوان بيتفاوتي او را شهروندي يا شهرونداني ديگر بدهند. بايد مسوولانه بهترين انتخاب را ميكرد. شبها و روزها را به جستوجو ميپرداخت، بهترين نامزد را پيدا ميكرد، برنامههايش را ميشنيد و حتي گاه به بررسي سوابق و زندگي خصوصي او هم وسوسه ميشد. با اين حال، مدتها به انتخابهاي روزانهاش توجه نداشت. او عملا هر روز راي ميداد؛ شايد نه با قلمش بلكه با ابزار قدرتمندتري به اسم پول. هر روز خريد ميكرد. هر روز سه وعده غذا ميخورد و همواره با پول، نيازهاي اساسي و غيراساسياش را برطرف ميكرد. با اين حال، هيچگاه به قدرت پول و انتخابهاي هر روزهاش فكر نكرده بود. تمايلي هم نداشت به اين فكر كند كه غذايش از كجا ميآيد، پوشاكش طي چه فرآيندي تهيه ميشود، براي تفريحاتش چه كساني استثمار شدهاند و تصميماتش چه آثاري بر محيطزيست ميگذارند. او هر روز سه بار غذا انتخاب ميكرد و هر 4 سال يكبار نمايندهاش را. روزي سه بار تحقيق كردن طاقتفرسا به نظر ميرسيد، وقتش را ميگرفت و انرژياش را تلف ميكرد. از طرفي به نظر نميرسيد كه انتخابهاي روزمرهاش تاثير خاصي بر خودش داشته باشند. شايد اندكي بيمارش ميكردند اما همين. تمايلي نداشت به اثر انتخابهايش روي كارگران، جامعه، حيوانات و محيطزيست فكر كند. اما همين ريزنگريها و مسووليتپذيريها را در انتخابات ۴ ساله به كار ميبست. شايد زمان تغيير بود. شايد بايد در انتخابهاي روزانهاش هم اندكي سختي را به خاطر خود و ديگران به جان ميخريد.